آتیه آنلاین/حمیدرضا علینیا
به گزارش آتیه آنلاین به نقل از Elpais؛ «کارلوس» ۴۴ ساله است و در متروی مادرید کار میکند. او به مدت ۱۰ سال در شیفت شب مشغول به کار بوده است و پیش از آن، پنج سال در شیفت عصر کار میکرد و ساعت ۲ بامداد کارش تمام میشد. او میگوید که روزانه بین پنج تا شش ساعت میخوابد؛ البته، تأکید میکند که رسیدن به شش ساعت خواب، یک اتفاق نادر است.
«کارلوس» آه میکشد و میگوید: «در هر صورت، حس میکنم که فرقی ندارد چقدر بخوابی، چون هیچوقت خواب روز به اندازه کافی ترمیمکننده نیست. خوابیدن در روز کیفیتی مشابه خواب شب ندارد».
او توضیح میدهد که در محل کار، همکارانی که در شیفت شب هستند اغلب درباره میزان خوابشان صحبت میکنند. در کل آنها فقط چند ساعت خواب کمکیفیت دارند. کارلوس اضافه میکند: «شبکاری برخلاف جریان زندگی عادی جامعه است و اگر بخواهی خودت را با آن وفق بدهی، دچار خوابآلودگی میشوی؛ یک کمبود خواب دائمی را با خود خواهی داشت که بدن را تحلیل میکند. در طول این سالها، متوجه زوال نسبتاً شدیدی شدهام در بدن خود شدهام».
«خوان آنتونیو»، استاد فیزیولوژی و مدیر آزمایشگاه کرونوبیولوژی و خواب در دانشگاه «مورسیا» در اسپانیا، میگوید: «سرمایهداری دارد ما را با خواب میکشد.» او در مصاحبهای با الپائیس اظهار تأسف میکند که جامعه ما دچار «اختلال زمانی» شده است؛ وضعیتی که در آن نور بیشازحد در شب، شیفتهای کاری طولانی، سبک زندگی کمتحرک، استفاده از صفحهنمایشها پیش از خواب، و برنامههای کاری و تفریحی نامنظم باعث اختلالی مداوم و بلندمدت در ریتمهای زیستی میشوند. در نهایت، این وضعیت به تغییر در الگوهای خواب منجر میشود.» مادرید در تأملاتش بارها به تأثیر برنامههای کاری بر خواب اشاره میکند.
طبق نتایج یک مطالعه اخیر، برنامههای کاری نامتعارف، بهویژه کار شیفتی، خصوصاً در شب، همراه با مشاغل کمتحرک، دو مورد از مهمترین تهدیدها برای سلامت خواب محسوب میشوند.
به طور خاص، کارهای شیفتی نامتعارف با افزایش ۶۶ درصدی خطر نیاز به «جبران خواب» مرتبط هستند؛ که این به معنای چرتهای مکرر یا خوابیدن بیشازحد در آخر هفتهها است. «کلیر اسمیت»، روانشناس و پژوهشگر دانشگاه فلوریدای جنوبی و نویسنده اصلی این مطالعه، میگوید: «نحوه طراحی مشاغل میتواند تهدیدهای جدی و بلندمدتی برای خواب سالم ایجاد کند. خواب سالم فقط به این نیست که هشت ساعت بخوابیم، بلکه شامل توانایی راحت به خواب رفتن، خواب پیوسته در طول شب، و داشتن یک برنامه منظم خواب است».
«ماریا خوزه مارتینز»، عضو «گروه کرونوبیولوژی» در «انجمن خواب اسپانیا» (SSS)، میگوید که این نتایج کاملاً با شواهد علمی پیشین همخوانی دارند؛ شواهدی که نشان میدهند شیفتهای شب و چرخشی «خوابیدن و ادامه خواب را دشوار میکنند، مدت و کیفیت خواب را کاهش میدهند و موجب تغییر در ریتمهای شبانهروزی میشوند».
در واقع، تأثیر این مسأله چنان زیاد است که «اختلال خواب ناشی از کار شیفتی» (SWSD) هماکنون بهعنوان یک اختلال پزشکی، شناخته شده است. این اختلال با بیخوابی و خوابآلودگی بیشازحد مشخص میشود. «مارتینز» توضیح میدهد که این وضعیت به دلیل عدم هماهنگی بین ساعات کاری و ساعت زیستی بدن است: «وقتی کار در زمانهایی انجام شود که با مراحل طبیعی خواب و بیداری هماهنگ نیست، یک بدهی از جنس خواب در بدن انباشته میشود. تعطیلات و یا آخر هفتهها فرصتی برای جبران این بدهی میشوند، هرچند که این بازیابی هرگز کامل نیست، زیرا خواب ازدسترفته بهطور متناسب جبران نمیشود».
در این راستا، «مارتینز» توصیه میکند که کارکنانی که شیفتی کار میکنند، حتی در روزهای تعطیل، تا حد امکان یک برنامه خواب منظم داشته باشند و چرتهای استراتژیک را پیش یا در حین شیفتهای شبانه برنامهریزی کنند. او همچنین از شرکتها میخواهد که دسترسی به استراحتگاهها را تسهیل کرده و امکان چرتهای کوتاه در شیفتهای طولانی را فراهم کنند.
کار کمتحرک و بیخوابی
از سوی دیگر، طبق این مطالعه، کار کمتحرک با افزایش ۳۷ درصدی علائم بیخوابی در میان کارکنان مرتبط است. «مانوئل دِ اِنترامباساگواس»، نوروفیزیولوژیست بیمارستان «کلینیکو» در والنسیا، توضیح میدهد: «میلیونها سال تکامل ما را برای فعالیت بدنی و تغذیه در طول روز، (در فضای باز، زمانی که نور هست) و یافتن مکانی امن برای خواب و بازیابی انرژی در شب، هنگامی که تاریکی حکمفرماست، آماده کرده است. کار کمتحرک بهویژه در فضاهایی که نور طبیعی کمی دارند و هیچ نشانهای از طبیعت در آنها نیست، میتواند این الگو را که بدن ما برای آن تنظیم شده است، مختل کند. بنابراین، این امر میتواند تأثیر منفی بر استراحت شبانه داشته باشد.»
«مارتینز» نیز این نظر را تأیید کرده و تأکید میکند که فعالیت بدنی به تنظیم سیستم شبانهروزی بدن کمک میکند و باعث افزایش فشار خواب در طول روز میشود. در مقابل، کار کمتحرک طولانیمدت میتواند این فشار را کاهش داده و در نتیجه، به خواب رفتن را دشوار کند. او هشدار میدهد: «علاوه بر این، کمبود مواجهه با نور طبیعی (که در مشاغل دفتری کمتحرک رایج است) میتواند ترشح ملاتونین و احساس خوابآلودگی در شب را مختل کند.»
«دِ اِنترامباساگواس» اضافه میکند: «سبک زندگی کمتحرک ما را بیمار میکند.» او توضیح میدهد که اغلب پس از یک روز طولانی، که طی آن بیشتر زمان را نشستهایم، احساس خستگی شدیدی به سراغمان میآید: «ما بیصبرانه منتظریم که به خانه برسیم و روی مبل دراز بکشیم. اما این یک خستگی ناسالم و بیمارگونه است که در نتیجهی فقدان فعالیت بوجود آمده. این احساس کاملاً با خستگی سالمی که بعد از ورزش، پیادهروی یا کوهپیمایی تجربه میکنیم متفاوت است، هنگامی که همزمان اندورفین هم در بدن تولید میشود.»
به همین دلیل، این متخصص حفظ حداقل سطحی از فعالیت بدنی در محیط کار را ضروری میداند و توصیه میکند که از هر فرصتی برای ورزش استفاده شود. این توصیه مورد تأیید «مارتینز» نیز هست که بر ضرورت افزایش فعالیت بدنی در طول روز، قرار گرفتن در معرض نور طبیعی (بهویژه در صبحها)، رفتوآمد به محل کار با دوچرخه یا پیاده و انجام استراحتهای فعال در ساعات کاری تأکید دارد. او پیشنهاد میکند: «بلند شدن و حرکت کردن حداقل پنج دقیقه در هر ساعت میتواند اثرات منفی سبک زندگی کمتحرک را کاهش دهد.»
استرس و مشاغل ۲۴ ساعته
برنامههای کاری فشرده و سبک زندگی کمتحرک تنها راههایی نیستند که کار میتواند استراحت شبانه را تحت تأثیر قرار دهد. «دانیل مادرو»، ۴۲ ساله، نزدیک به ۲۰ سال است که در یک شرکت چندملیتی فناوری در والنسیا کار میکند. او اشاره میکند که از همان ابتدا، کار روی خواب او تأثیر گذاشته است، بهویژه به دلیل سفرهای کاری. با این حال، این تأثیر زمانی شدت گرفت که مسئولیتهای بیشتری به عهده گرفت، تعداد بیشتری از افراد را مدیریت کرد و در پروژههای پیچیدهتر با مشتریان بزرگتر درگیر شد.
او توضیح میدهد که این وضعیت سه پیامد مستقیم برای استراحت او داشته است: «از یک طرف، روزهای کاری ماراتنگونهای وجود دارند که در آنها مجبور بودهام تا ساعت سه بامداد در دفتر بمانم و مشکل یک مشتری را حل کنم. بعد از آن، ساعت ۹ صبح باید دوباره به دفتر برگردم. از سوی دیگر، استرس و فشار کاری است؛ تمام آن مشکلاتی که در ذهن داری، باعث میشود که با اضطراب به رختخواب بروی و به همین دلیل، خوابیدن غیرممکن میشود.» او با آهی ادامه میدهد: «در نهایت، خواب من بسیار ناآرام است، پر از کابوسهایی که مستقیماً به مشکلات کاری من مربوط میشوند.»
استرس شغلی و تأثیر آن بر خواب
«مادرو» با تأسف میگوید: «آنقدر استرس و فشار روی خودت جمع میکنی که در نهایت دچار وحشتی عمیق از کار میشوی، بهحدی که صبحها بهسختی میتوانی از خواب بیدار شوی و با روز جدید روبهرو شوی.»
طبق مطالعهای که در ژانویه امسال منتشر شد، استرس کاری (در میانمدت و بلندمدت) با افزایش قابلتوجه اختلالات خواب مرتبط است. همچنین، مطالعهای دیگر در سال ۲۰۲۳ نشان داد که مشاغل پرفشار اغلب با خوابهای کوتاه، نامطلوب، ناکارآمد و نامنظم در میان حرفهایها همراه هستند.
«دِ اِنترامباساگواس» توضیح میدهد: «استرس کاری باعث بیشفعال شدن ذهن میشود. در نتیجه، ما تمام روز کاری را صرف فکر کردن به مشکلات شغلی میکنیم، این افکار، بههمراه احساسات ناخوشایند و حسهای جسمانی که گاهی آنها را همراهی میکنند، میتوانند در سکوت شب ادامه پیدا کنند و حتی تشدید شوند.»
به گفتهی این نوروفیزیولوژیست، این مسئله با یکی از ویژگیهای جوامع امروزی ترکیب میشود: «اَبَرارتباطپذیری» (hyperconnectivity). این امر اغلب منجر به «تهاجم بیش از حد» به زمان استراحت شخصی میشود (از طریق پیامهای فوری یا ایمیلهای کاری) که میتواند باعث بیشفعال شدن ذهن شود، پدیدهای که در بیخوابی رایج است. در همین حال، نشستن جلوی کامپیوتر در شب برای انجام کارهای عقبافتاده (در مقابل منابع نوری نامناسب) منجر به خواب ناکافی میشود.
به گفتهی «دِ اِنترامباساگواس»، استرس شغلی و خواب رابطهای دوطرفه دارند که میتواند کارکنان را در چرخهای معیوب گرفتار کند. همانطور که شواهد علمی نشان میدهند، استرس کاری میتواند منجر به افت کیفیت خواب شود. در عین حال، کمبود خواب باکیفیت تأثیر منفی بر عملکرد روز بعد دارد و میتواند سازوکارهای روانی لازم برای حل مسائل و انجام وظایف را مختل کند. این امر باعث افزایش استرس شغلی شده و دوباره خواب را مختل میکند. در نهایت، طبق نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، این مسئله میتواند پیامدهای مضری برای سلامت قلبیعروقی داشته باشد. ترکیب استرس کاری و کمبود خواب، خطر مرگ ناشی از بیماریهای کرونری و قلبیعروقی را در کارکنانی که از فشار خون بالا رنج میبرند، افزایش میدهد.
این نوروفیزیولوژیست خاطرنشان میکند که شواهد علمی موجود، بهطور قابلاعتمادی، خواب ضعیف یا ناکافی را با افزایش خطر حوادث، غیبت از کار و «حضورگرایی» (حضور در محیط کار بدون بهرهوری)، همبودی با سایر بیماریهای جسمی و روانی، کاهش بهرهوری، کاهش خلاقیت و بدتر شدن روابط با همکاران و مشتریان مرتبط میداند. او نتیجه میگیرد: «بر اساس این شواهد، به نظر میرسد که مراقبت از خواب به نفع همه است… هم کارفرمایان و هم کارکنان.»
نظر شما