به گزارش آتیه آنلاین به نقل از بیزنس اینسایدر؛ با کاهش نرخ زاد و ولد که به کمبود افراد جوان و افزایش تعداد افراد مسن منجر میشود، نسلهای نیروی کار آینده با ساعتهای کاری طولانیتر، صرف سالهای بیشتر در نیروی کار و فشار بیشتر برای بهرهوری مواجه خواهند شد.
از نظر تاریخی رشد جمعیت یکی از محرکهای حیاتی گسترش اقتصادی بوده است. در بخش عمدهای از قرن بیستم، کشورهایی با جمعیت رو به رشد از نیروی کاری در حال افزایش برخوردار بودند که به نوبه خود موجب پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی شد. کشورهایی مانند ایالات متحده و ژاپن در دورههایی با نرخ زاد و ولد بالا شاهد رونق اقتصادی قابلتوجهی بودند. برعکس، کشورهایی که اکنون با رکود یا کاهش جمعیت مواجهاند، مانند ژاپن، ایتالیا و اسپانیا، شاهد کاهش سرعت رشد اقتصادی خود هستند. این تغییر جمعیتی از جوامع جوان به جوامع پیر چالشهای بیسابقهای را در حفظ بهرهوری و حیاتی بودن وضعیت اقتصاد به وجود میآورد.
«بدون اقدامات، افراد جوانتر رشد اقتصادی کمتری را به ارث خواهند برد و هزینه بازنشستگان بیشتری را متحمل خواهند شد.» این جمله از گزارشی است که توسط «مؤسسه جهانی مککنزی» در روز چهارشنبه منتشر شد و به بررسی بمب زمانی جمعیتی میپردازد.
به عنوان مثال ایتالیا و اسپانیا، با نرخهای باروری بسیار پایین درگیرند، به طوری که هر دو کشور کمتر از ۱.۵ فرزند به ازای هر زن را گزارش میکنند که بسیار کمتر از سطح جایگزینی ۲.۱ است. چین، که زمانی سیاست تکفرزندی را اجرا میکرد، علیرغم تلاشهایی برای تشویق خانوادهها به داشتن فرزندان بیشتر، اکنون با کاهش جمعیت روبهرو است. چنین روندهایی نه تنها رشد اقتصادی را به خطر میاندازد، بلکه سیستمهای حمایت اجتماعی را نیز تحت فشار قرار میدهد، زیرا نسبت بازنشستگان به افراد در سن کار به طور مداوم افزایش مییابد.
نویسندگان این گزارش همچنین اعلام کردند که احتمالاً ترکیبی از نیروی کار بیشتر، ساعتهای کاری بیشتر، و بهرهوری بالاتر میتواند این مشکل را حل کند. آنها همچنین به افزایش طول عمر کاری افراد به عنوان بخشی از راهحل اشاره کردند.
با این حال، افزایش ساعتهای کاری و تأخیر در بازنشستگی میتواند تأثیرات جدی بر سلامت روان و تعادل کار و زندگی نسلهای جوانتر داشته باشد. ساعتهای طولانیتر ممکن است منجر به فرسودگی شغلی، افزایش استرس و کاهش زمان برای فعالیتهای خانوادگی یا تفریحی شود، که به نوبه خود ممکن است افراد را از تشکیل خانواده بازدارد. علاوه بر این، کارگران جوانتر ممکن است احساس کنند که بار حمایت از والدین سالخورده را در حالی که شغل خود را مدیریت میکنند به دوش میکشند، که منجر به تنشهای بیشتر بین نسلها میشود.
برآورد شده است که به شرطی که مشارکت نیروی کار افزایش پیدا نکند، یک کارگر آلمانی باید ۵.۲ ساعت اضافی در هفته کار کند تا سطح زندگی کشور را به همان سرعتی که از دهه ۱۹۹۰ افزایش یافته، حفظ کند.
اتوماسیون؟
اتوماسیون و هوش مصنوعی (AI) میتوانند راهحلهای جزئی برای جبران زیانهای بهرهوری ناشی از کاهش نیروی کار ارائه دهند. با خودکارسازی وظایف روزمره و افزایش کارایی در صنایعی مانند تولید، مراقبتهای بهداشتی و لجستیک، فناوری میتواند شکاف ایجادشده به دلیل کمبود نیروی کار را پر کند. با این حال، انتقال به اقتصادی مبتنی بر اتوماسیون و هوش مصنوعی نیازمند سرمایهگذاری قابلتوجه در آموزش و مهارتها برای آمادهسازی کارگران در نقشهای جدید است، که ممکن است بلافاصله مشکل عدم تعادل جمعیتی را برطرف نکند.
تغییر ساختار خانوادهها
جمعیتهای در سن کار به طور تاریخی موتور رشد اقتصادی کشورها بودهاند و هزینههای مراقبت از نسلهای مسنتر را بر عهده داشتهاند. اما در همین مسیر این توازن در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته به دلیل کاهش تعداد فرزندان و طولانیتر شدن عمر افراد، به طور فزایندهای به هم میریزد. چنین تغییر جمعیتی همچنین تغییرات فرهنگی و اجتماعی قابلتوجهی را به همراه دارد؛ با فرزندان کمتر در هر خانواده، ساختارهای سنتی خانواده ممکن است تغییر کنند و به خانوادههای کوچکتر و احتمالاً شبکههای حمایتی ضعیفتر منجر شوند. در جوامعی با جمعیت سالخورده، روابط بین نسلها ممکن است به شکلی جدید تعریف شوند، به طوری که افراد جوانتر مسئولیتهای بیشتری برای مراقبت از سالمندان بر عهده گیرند. این تغییرات میتوانند هنجارهای اجتماعی را تغییر داده و ارزشهای تثبیتشده در مورد خانواده و جامعه را به چالش بکشند.
بحران زاد و ولد و سیاستها
مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، «ایلان ماسک»، یکی از بلندترین صداها در مورد فاجعه جمعیتی را به خود اختصاص داده. ثروتمندترین مرد جهان در آگوست ۲۰۲۲ در پلتفرم X خود این جمله را منتشر کرد: «فروپاشی جمعیت به دلیل نرخهای زاد و ولد پایین خطر بسیار بزرگتری برای تمدن نسبت به گرمایش جهانی است.» همچنین «ماسک» در پستی در ماه می گذشته بیان کرد «به هر طریقی که شده فرزند بیاورید، وگرنه بشریت در پوشک بزرگسال خواهد مرد.»
«جرمی گرانتهام»، یکی از بنیانگذاران مدیریت دارایی GMO و استراتژیست سرمایهگذاری بلندمدت، در یک «وبینار تحقیقاتی روزنبرگ» به ژاپن اشاره کرد، جایی که نزدیک به ۳۰ درصد از جمعیت بالای ۶۵ سال هستند و نرخ زاد و ولد در سال ۲۰۲۳ به رکورد پایین ۱.۲ فرزند به ازای هر زن کاهش یافته است، که بسیار پایینتر از نرخ جایگزینی ۲.۱ است. گرانتهام این کاهش را «فاجعهبار» توصیف کرد.
گرانتهام همچنین گفت که نرخ زاد و ولد در کره جنوبی که میزان بسیار پایین ۰.۷ است، در آینده یک نوه را در موقعیتی قرار میدهد که از هشت پدربزرگ و مادربزرگ پیر حمایت کند؛ «همانطور که میتوانید ببینید این منطقی نیست.» او افزود که کاهش جمعیت ثبات تمدن انسانی را به خطر میاندازد، و با ماسک موافق بود که این «تهدیدی بسیار بزرگ است که بر اساس دادهها وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد.»
هشدارهای اینچنینی در میان سیاستگذاران دولتهای اروپایی مدتهاست که جدی گرفته شده. دولتها در سراسر جهان در حال بررسی سیاستهای مختلفی برای مقابله با این چالشها هستند. به عنوان مثال، سوئد و فرانسه سیاستهای دوستدار خانواده مانند یارانه مراقبت از کودکان، مرخصی سخاوتمندانه والدین و مشوقهای مالی برای داشتن فرزند را اجرا کردهاند. این اقدامات در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی در افزایش نرخهای باروری موفقیت نسبی نشان داده است؛ اصلاحات بازنشستگی، مانند افزایش سن بازنشستگی، نیز میتواند به کاهش فشار اقتصادی ناشی از یک جمعیت سالخورده کمک کند.
مطالعات موردی کشورهایی مانند سوئد و فرانسه بینشهای ارزشمندی را در مورد چگونگی کاهش چالشهای جمعیتی از طریق سیاستهای هدفمند ارائه میدهند. این کشورها نشان میدهند که ترکیبی از مشوقهای اقتصادی، انعطافپذیری در محیط کار، و حمایت فرهنگی از خانوادهها میتواند نرخهای زاد و ولد بالاتر را ترغیب کند. علاوه بر این، ابتکاراتی که بر برابری جنسیتی در نیروی کار تمرکز دارند میتوانند تعادل میان کار و والدین بودن را برای زنان آسانتر کنند و رشد خانواده را بیشتر ترویج دهند.
خلاصهسازی این چالشها و راهحلهای بالقوه بر فوریت پرداختن به بحران جمعیتی تأکید دارد. دولتها، کسبوکارها و جوامع باید با همکاری یکدیگر راههای نوآورانهای برای حمایت از نسلهای جوان و مسن پیدا کنند. سیاستهایی که رشد خانواده را تشویق میکنند، پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییرات فرهنگی، همگی در هدایت این چالشها نقش دارند.
با وجود ماهیت هراسانگیز این مسئله، بشریت بارها نشان داده است که در مواجهه با تغییرات انعطافپذیری و سازگاری دارد. از طریق برنامهریزی استراتژیک، همکاری جهانی و نوآوری تکنولوژیکی، جوامع میتوانند تغییرات جمعیتی را مدیریت کرده و آیندهای پایدار برای نسلهای بعدی بسازند. تشویق مهاجرت، ترویج یادگیری مادامالعمر و افزایش شمولیت در نیروی کار نیز میتوانند نقش حیاتی در کاهش اثرات کاهش جمعیت ایفا کنند.
نظر شما