بی‌ثبات‌کاری به تضعیف سلامت روان در محیط کار می‌انجامد

به نظر می‌رسد همانگونه که سازمان جهانی بهداشت تأکید می‌کند در ارتباط با کارکنان بهداشتی و مراقبتی علی‌رغم تشویق‌ها، سیاست‌گذاران و کارفرمایان تا حد زیادی در وظیفه مراقبت از این کارگران ضروری، به‌ویژه با توجه به سلامت و رفاه روانی آن‌ها شکست خورده‌اند. علت اصلی دهه‌ها کمبود منابع سیستم‌های مراقبت بهداشتی ملی مربوط به انتشار و اجرای چارچوب‌های سیاست نئولیبرالی بوده که ارائه خدمات عمومی از جمله مراقبت‌های بهداشتی را تضعیف کرده است. اکنون با افزایش بی‌ثبات‌کاری، به ویژه در بخش خدمات عمومی که به امنیت شغلی معروف بودند، تضعیف سلامت روان و رفاه کارکنان در این بخش حیاتی با چالش مواجه شده است.

به گزارش آتیه آنلاین و به نقل از PSI؛ روشن شده که افزایش بی‌ثبات‌کاری، به ویژه در بخش‌های دولتی که در بسیاری از کشورها به امنیت شغلی می‌بالیدند، به تضعیف سلامت روان و رفاه کارکنان منجر شده است. هنگامی که این امر با عوامل و مخاطرات و چالش‌های روانی-اجتماعی در تعامل باشد، به یک موقعیت انفجاری تبدیل می‌شود که به طور حتم باید با درکی فوری و به صورت مشخص به آن پرداخت.

سلامت روان نیروی کار مراقبت‌های بهداشتی در سراسر جهان طی سال‌های متمادی رو به وخامت بوده است و در درجه اول به افزایش استرس ناشی از کار مربوط است که خود ناشی از بدتر شدن محیط‌های کاری است. این امر به دلیل کمبود جهانی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی منجر به بحران نیروی کار جهانی در این زمینه شده است، بحرانی که طی چندین دهه و در اکثر کشورها از جمله کشورهای با درآمد کم، متوسط ‌و بالا در حال بزرگ شدن است. بحران کووید-۱۹ هم تقاضا برای سیستم‌های ملی مراقبت‌های بهداشتی و هم کمبود کارکنان را تشدید کرد و تعداد زیادی از کارکنان بیمار شده یا در قرنطینه بوده‌اند. علت اصلی دهه‌ها کمبود منابع سیستم‌های مراقبت بهداشتی ملی مربوط به انتشار و اجرای چارچوب‌های سیاست نئولیبرالی بوده که ارائه خدمات عمومی از جمله مراقبت‌های بهداشتی را تضعیف کرده است.

سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز بر این واقعیت تأکید می‌کند که همه‌گیری کووید-۱۹ از یک سو نقش حیاتی کارکنان بهداشتی و مراقبتی را در «مراقبت از جمعیت جهانی» نشان داد، اما از سوی دیگر، علی‌رغم تشویق‌ها، که در نهایت حرف خالی از آب در می‌آیند، سیاست‌گذاران و کارفرمایان «تا حد زیادی در وظیفه مراقبت از این کارگران ضروری، به‌ویژه با توجه به سلامت و رفاه روانی آن‌ها» شکست خورده‌اند.

این وضعیت وخیم کارکنان بهداشت به عنوان یکی از ستون‌های خدمات عمومی باید تغییر کند؛ به همین دلیل است که سازمان PSI واحد تحقیقات بین‌المللی خدمات عمومی (PSIRU) (مستقر در دانشگاه گرینویچ) را برای انجام مطالعه‌ای در مورد سلامت روان و مراقبت‌های بهداشتی بخش عمومی به انجام مطالعات موردی در این زمینه مامور کرد. این پژوهش‌ها که در سطح بین‌المللی انجام شده‌اند در نهایت به یافته‌هایی دست یافته‌اند که در ذیل به صورت خلاصه آمده است.

رابطه‌ای بین افزایش مشکلات سلامت روان و استرس ناشی از کار در نیروی کار مراقبت‌های بهداشتی در سطح جهان و تحمیل سیاست‌های نئولیبرالی وجود دارد که از طریق اصلاحات بخش عمومی، خصوصی‌سازی، کاهش هزینه‌های عمومی و سرمایه‌گذاری کم در خدمات عمومی مشاهده می‌شود. این اصلاحات منجر به کاهش دستمزد واقعی و بدتر شدن شرایط کار، مشکلات جذب و نگهداری کارکنان بخش دولتی می‌شود که از این طریق بر کیفیت خدمات عمومی تأثیر می‌گذارد.

پس‌زمینه اقتصادی-اجتماعی (که سلامت روان در محل کار را تضعیف می‌کنند) نیز، به اندازه عوامل فوق در کاهش خدمات سلامت در جوامع ماثر است. بنابراین، یک دلیل مشترک برای متحد شدن و مبارزه برای عقب انداختن اولویت ثروت بر سلامت داریم که زیربنای رژیم اقتصادی جدید در محیط کار و جامعه است.

ظهور سطوح بالای استرس ناشی از کار، مشکلات سلامت روان (شامل افسردگی، اضطراب، فرسودگی شغلی) و بیماری‌های جسمی در نیروی کار بهداشت و مراقبت در مقایسه با اکثر مشاغل دیگر نتیجه سرمایه‌گذاری ناکافی ملی و منطقه‌ای در موارد زیر بوده است: کارکنان کافی، ترکیب مهارت‌های کافی، آموزش فارغ‌التحصیلان جدید و تخصص‌های کلیدی پزشکی، توسعه حرفه‌ای، حمایت مدیریتی کارکنان بهداشت و درمان، دستمزد مناسب برای جذب، حفظ و توسعه کارکنان، رسیدگی به قلدری، آزار و اذیت و خشونت در محل کار، تضمین ایمنی محل کار، شرایط کاری مناسب و نهایتا رسیدگی به ناامنی و بی‌ثباتی شغلی؛ این موارد با افزایش سطح خطرات روانی اجتماعی و محیط‌های کاری ضعیف که زمینه‌ساز افزایش استرس و بیماری ناشی از کار در کارکنان مراقبت‌های بهداشتی است، مرتبط هستند.

مطابق یافته‌ها، تنوع ملی قابل‌توجهی در میزان کمبود منابع، زمان‌بندی‌ها، فرآیندها و سیاست‌های ساختاری و ارتباط آن‌ها با ظهور بحران نیروی کار بهداشت و مراقبت وجود دارد؛ سیاست خاص کشور و نیز تغییرات درون کشوری یا منطقه‌ای در درک این موضوعات مهم است.

نیروی کار بهداشت و مراقبت در همه کشورهای مورد مطالعه در این گزارش (سوئد، استرالیا، کانادا، برزیل و لیبریا) برخی از الگوهای مشترک خطرات روانی اجتماعی از جمله: تقاضاهای کاری بالا، کنترل کم و استقلال کم (به ویژه در مراقبت‌های طولانی مدت) را به اشتراک می‌گذارند.

فرسودگی برای زنان در سیستم بهداشتی این کشورها از طریق روتین کردن کار و مهارت‌زدایی و کاهش قدرت تصمیم‌گیری، ساعات کار طولانی، استراحت ناکافی برای بهبودی بین شیفت کاری و تقاضاهای عاطفی بالا چالش‌های بیشتری را فراهم می‌کند. همچین تضاد زیاد کار-زندگی، ارتباط ضعیف با محیط کار، عدم توسعه حرفه‌ای، پریشانی اخلاقی از طریق تعارض میان محدودیت‌های ظرفیت کارکنان برای ارائه مراقبت از بیمار و استانداردهای حرفه‌ای آنها، زمان یا فرصت‌های ناکافی برای مدیریت یا پشتیبانی همتایان، خشونت، سوء استفاده و آزار و اذیت در محل کار، دستمزدهای پایین و بی‌ثباتی کار که به طور قابل توجهی به استرس مالی و ناامنی در برخی از نیروهای کار کمک می‌کند میان هر دو جنس مشترک هستند.

کد خبر: 75026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 3 =