کشاورزان برای رشد و برداشت غذایی که ما میخوریم، کار میکنند و نقش کلیدی در تضمین سلامتی و تغذیه مناسب ما دارند، اما اغلب این کار را به بهای سلامتی خود انجام میدهند. دلایل این موضوع متفاوت است؛ از عواملی مانند ماهیت سخت کار و مشکلات دسترسی به سیستم بهداشتی برای پرمخاطرهترین کارگران گرفته تا قرار گرفتن مدام در معرض مواد سمی بالقوه که معمولاً در تجارت کشاورزی استفاده میشود.
ایمنی و بهداشت کشاورزی
ایمنی و بهداشت کشاورزی بخشی از ایمنی و بهداشت شغلی در محیط کار است. این موضوع در کشاورزی به صورت خاص به سلامت و ایمنی کشاورزان، کارگران مزرعه و خانوادههای آنها توجه دارد. کشاورزی با خطرات حیاتی همراه است، با عوامل مختلفی که باعث صدمات و مرگ در مزارع کشاورزی میشود. برخی از آسیبهای رایج در محیط کار کشاورزی عبارتند از: کمشنوایی، اختلالات اسکلتی عضلانی، بیماریهای تنفسی، مسمومیتهای ناشی از آفتکشها و مواد شیمیایی، مشکلات تولید مثل و بسیاری از بیماریهای دیگر. این صدمات عمدتاً ناشی از صداهای بلند ماشینآلات، فشار ناشی از حملونقل اجسام سنگین، گازها و بخاراتی مانند متان و مواد شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی و موارد متعدد دیگر است. با این حال، نهتنها بسیار سخت است که این نوع بیماریها به عنوان بیماریهای شغلی شناخته شوند بلکه کارگران کشاورزی در دسترسی به مرخصی استعلاجی برای درمان نیز دچار مشکل هستند.
در چنین شرایطی غیرمعمول نیست اگر کارفرما متوجه بیماری کارکنان خود در بخش کشاورزی شود و آنها شغل خود را از دست دهند. به گفته گروهی از مدافعان حقوق کارگران فصلی در اسپانیا، سیستم قضایی در رابطه با موارد اینچنینی کند است، به همین دلیل عملاً در کشاورزی میتوان افراد را به میل خود اخراج کرد.
البته درک شرایط کشاورزی از نظر نیروی کار تا حدی پیچیده است. دانستن تعداد افراد شاغل در کشاورزی و به تبع آن آمار بیمه سلامت، مشکلات سلامتی و حتی ثبت خطرات ناشی از کار آنقدر که به نظر میرسد ساده نیست. این اطلاعات در کشاورزی مطمئناً به سهولت سایر بخشهای اقتصاد در دسترس نیست. این امر با این واقعیت توضیح داده میشود که بسیاری از کشاورزان و کارگران مزارع، کشاورزی را به عنوان یک فعالیت پارهوقت دنبال میکنند، بسیاری از مزارع به صورت خانوادگی اداره میشوند و بسیاری از مزارع در فصول مختلف از میزان متفاوت نیروی کار استفاده میکنند. با این همه در سراسر جهان حدود ۱.۳ میلیارد نفر در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. این عدد شامل تقریباً ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون کارگر مزدبگیر است که بسیاری از آنها به درآمد حاصل از مشاغل در بخش مزرعه وابستهاند. علاوه بر این، تعداد زیادی کارگر معمولی و موقت توسط کشاورزان کوچک و بزرگ به کار گرفته میشوند.
مهاجرت کارگران کشاورزی
اگر نیروی کار کشاورزی مهاجر باشد، علاوه بر مسائل و خطرات سلامتی که در معرض کار کشاورز است، فرد مهاجر با مشکلات جدیدی مواجه خواهد شد. بسیار بعید است کسانی که وضعیت قانونی و سکونت آنها نامشخص است به سیستم بهداشت و درمان دسترسی داشته باشند، چه برسد به هر نوع مزایای کارمندی دیگر. برای مثال در هوئلوا در جنوب اسپانیا، زنان مراکشی اغلب در گلخانههای میوههای قرمز مورد استفاده قرار میگیرند. آنها به طور قانونی از طریق آنچه به عنوان «قراردادهای مبداء» شناخته میشوند وارد اسپانیا شده و در طول فصل توتفرنگی و میوههای قرمز در اسپانیا اقامت و کار میکنند. این کارگران حق بیمه تأمیناجتماعی میپردازند، اما زمانی که نیاز به کمک دارند، دسترسی آنها به سلامتی و حقوق کار با مانع مواجه می شود. زمانی که آنها با یک مشکل جدی بهداشتی مواجه میشوند، معمولاً شرکت واردکننده آنها را رها میکند و با تهدید بازگشت به مراکش کارگران مهاجر را وادار به
سکوت میکند.
بخشی از مشکلات کارگران کشاورزی مربوط به مسأله اضطراب و فشار شغلی است. در بسیاری از مواقع در زمینهای کشاورزی و بهویژه در فصل برداشت، فعالیت افراد ثبت میشود. محصول برداشت شده توسط کارگران در نقطه تحویل اندازهگیری شده و سپس بر اساس لیست ثبت شده افرادی که کمترین میزان برداشت را داشتهاند در مواقع بعدی برای برداشت محصول مورد استفاده قرار نمیگیرند. این سیستم رقابتی باعث میشود کارگران با اضطراب و فشار بالا برای آخر نشدن در لیست تلاش کنند و فشار بیشتری را به خود تحمیل میکنند.
در بعضی نقاط اروپا مانند جنوب فرانسه و جنوب ایتالیا کار کشاورزی با نیروی کار مهاجر پیوند خورده است. بسیاری از کارگران کشورهایی مانند اکوادور، کلمبیا یا مراکش، با اقامت قانونی در اسپانیا، از طریق آژانسهای کار موقت مستقر در اسپانیا برای کار به پروونس، استانی در فرانسه فرستاده میشوند. این سیستم استخدام بسیار پررونق است؛ زیرا برای شرکتهای کشاورزی فرانسوی سود بالایی را به همراه دارد. در این سیستم اروپایی، کارگران بیمههای اجتماعی خود را همچنان در اسپانیا پرداخت میکنند؛ جایی که سهم پرداخت کمتر است، اما در فرانسه و با واسطه شرکت کاریابی اسپانیایی کار میکنند.
با این حال، سیستم قضایی فرانسه قبلاً چندین مورد از این آژانسهای کاریابی را محکوم کرده؛ زیرا این عمل را تقلبی علیه دولت فرانسه میداند. کارگرانی که از طریق این سیستم استخدام میشوند، دسترسی به سیستم بهداشتی و همچنین استفاده از حقوق کاری خود را از دست خواهند دارد؛ بهویژه زمانی که دچار حادثه یا مشکل سلامتی میشوند.
بیشتر کارگران کشاورزی مهاجر به دلیل عدم تسلط به زبان کشور مقصد و وضعیت قانونی متزلزلشان به راحتی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند؛ بهویژه زمانی که از طریق آژانسهای کاریابی در اروپا از کشوری به کشور دیگر منتقل میشوند، امکان استفاده از خدمات سلامت را به راحتی از دست خواهند داد. این مسأله در کنار اضطراب رقابت در کار کشاورزی در میان کارگران آنها را در مخاطرهآمیزترین شرایط قرار میدهد و آنها که بیشترین فشار را برای افزایش بهرهوری خود دارند، آسیبپذیرترین افراد در برابر حوادث کار هستند.
خطرات آفتکشها
شاید یکی از اصلیترین خطرات سلامتی که کارگران کشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد - و یکی از نامرییترین آنها- قرار گرفتن کارگران کشاورزی در معرض مواد شیمیایی زراعی بالقوه مضر باشد. در بیشتر موارد، زمانی که باید نهالها را در خاکی که به تازگی سمپاشی شده کاشت کرد، هیچ نوع تجهیزات حفاظتی به کارگران کشاورزی داده نمیشود؛ حتی مواقعی وجود دارد که کارگر مسئول سمپاشی عملاً تمامی فضای مزرعه و کارگران موجود در آن را به مواد شیمیایی آغشته میکند.
اجزای بسیاری از مواد شیمیایی مورد استفاده در صنعت کشاورزی، بهویژه حشرهکشها و آفتکشها، شامل موادی است که بالقوه برای سلامتی خطرناک هستند. بسیاری از آنها به عنوان مختلکننده غدد درونریز بدن عمل میکنند و نحوه عملکرد هورمونها را تغییر میدهند که میتواند بر سیستم تولیدمثل تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، این مواد در زنان میتواند منجر به اختلالات چرخه قاعدگی، مشکلات باروری، سقط جنین و حتی ناهنجاریهای جنینی شود.
محققان دانشگاه فدرال پارانا در کشور برزیل که در حال حاضر بزرگترین مصرفکننده مواد شیمیایی کشاورزی در جهان است، مطالعات علمی مختلف را در اینباره سازماندهی کردهاند. مجموع مطالعات این مسأله را به خوبی نشان میدهد که پیامدهای منفی این مواد بر سلامت انسان قطعی است و قرار گرفتن همزمان در معرض چند ماده شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی میتواند پیامدهای مزمنی برای سلامتی انسان به همراه داشته باشد.
یکی از مورد مناقشهترین محصولاتی که هنوز در صنایع کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد تقویتکنندههای (Bayer Monsanto) است که از گلایفوسیت و آترازین تشکیل شده است. «گلایفوسیت» پرمصرفترین قاتل علفهای هرز در جهان است؛ مادهای که در سال ۲۰۱۵، سازمان جهانی بهداشت (WHO) آن را با برچسب «احتمالا سرطان زا» برای انسان طبقهبندی کرد. استفاده از این ماده در اتریش ممنوع است و در کشورهایی مانند بلژیک، پرتغال و فرانسه کاربرد آن محدودیت دارد. با این حال، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت که استفاده از آن را برای پنج سال دیگر مجاز کند و پس از این مجوز استفاده از آن را در سال ۲۰۲۲ تمدید کرد.
کمیته ارزیابی ریسک مواد شیمیایی اروپا (ECHA) بار دیگر «گلایفوسیت» را به عنوان مادهای که آسیب جدی به چشم وارد میکند و برای آبزیان سمی است طبقهبندی کرد، اما دوباره ارتباط آن را با انواع مختلف سرطان رد کرد. به عبارت دیگر، برای به چالش کشیدن مواد شیمیایی و شرکتهای تولیدکننده آنها شواهد علمی ارائه شده کافی نیست و استفاده از گلایفوسیت همچنان ادامه دارد.
ماده دیگری که ادعای رقابت با «گلایفوسیت» در کشاورزی را دارد، آفتکشهای «ارگانوفسفات» است.
گزارش گروه (Earthjustice) در سال ۲۰۲۱ درباره این ماده به این نتیجه رسید که کارگران مزرعه در حداقل هشت ایالت از ایالات متحده آمریکا «در معرض خطر ابتلا به مشکلات عصبی به دلیل قرار گرفتن طولانیمدت در معرض آفتکشهای ارگانوفسفره هستند». هشت آفتکش از ۱۷ آفتکشی که توسط محققان مورد بررسی قرار گرفتند، با آسیب تولیدمثلی مرتبط بودهاند و یا با عنوان سرطانزا طبقهبندی شدهاند. این مطالعه نتیجه میگیرد که «همه انواع ارگانوفسفرهها با بروز ناتوانی ذهنی مرتبط هستند»؛ بنابراین آژانس حفاظت از محیطزیست ایالات متحده باید استفاده از آنها را در مواد غذایی ممنوع کند.
اگرچه آفتکشها بر سلامت افرادی که غذاهای تولید شده با آنها را مصرف میکنند تأثیر میگذارد، اما تأثیر آنها برای کسانی که در مجاورت مناطق سمپاشی شده زندگی میکنند و حتی بیش از آن بر کارگران مزرعه جدیتر است. در میان گروه کارگران کشاورزی، زنان کارگر بیشترین آسیب را از این ماده میبینند. برخی شواهد علمی وجود دارد که تأثیر این ماده بر سلامت زنان بیشتر از مردان ارزیابی کرده است. دلایل این امر تا حدی بیولوژیکی است. به طور مثال، زنان نسبت به مردان دارای درصد بیشتری از چربی بدن هستند که این موضوع باعث میشود تا سموم بیشتر در بدن باقی بمانند.
نظر شما