به گزارش آتیه آنلاین؛ تا تاریخ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ (برابر با ۲۸ آذر ۱۴۰۳)، ۱۰ شهر با آلودهترین هوا در جهان براساس اندازهگیریهای لحظهای شاخص کیفیت هوا (AQI) بدین شرح است: یکم «دهلی نو» در هند با شاخص ۳۷۴ (بسیار شدید)، دوم «پیشاور» در پاکستان با شاخص ۳۵۰ (بسیار شدید)، سوم «گورگائون»، در هند با شاخص ۳۳۹ (بسیار شدید)، چهارم «قاضیآباد» در هند با شاخص ۳۲۰ (بسیار شدید) پنجم «بیوانی»، هند با شاخص ۳۱۵ (بسیار شدید)، ششم «هاپور» در هندبا شاخص ۳۱۲ (بسیار شدید)، هفتم «اسلامآباد» در پاکستان با شاخص ۳۰۴ (بسیار شدید)، هشتم «لشان» در چینبا شاخص ۳۰۲ (بسیار شدید)، نهم «جامو» در هند با شاخص ۳۰۱ (بسیار شدید) و دهم «لاهور» در پاکستان باشاخص ۲۹۱ (ناسالم).
این رتبهبندی بر اساس دادههای لحظهای ارائه شده توسط AQI.in تهیه شده است و شایان ذکر است که مقادیر شاخص کیفیت هوا (AQI) میتوانند به دلایل مختلفی مانند شرایط آب و هوایی، فعالیتهای صنعتی، و انتشار آلایندهها از وسایل نقلیه تغییر کنند.
اما در این روزها آلودگی هوای دهلی به قدری شدید است که گاهی تشخیص چیزی در چند متریتان دشوار میشود. این مسئله بر سلامت مردم تأثیر گذاشته است. در دهلی تنفس کردن دشوار است و افراد در سفر به این شهر دچار بثورات پوستی و قرمزی چشم شدهاند.
چنین تجربیاتی غیرمعمول نیست. دهلی دومین منطقه شهری پرجمعیت جهان و یکی از آلودهترین مناطق آن است؛ اخیراً آلودگی هوای این شهر ۲۶ برابر بیشتر از حد سالم تعیینشده توسط سازمان جهانی بهداشت بوده است.
شاخص کیفیت هوا (AQI) معیاری برای سنجش میزان آلودگی هوا است که از ۰ (هوای پاک) تا ۵۰۰ (حداکثر آلودگی) متغیر است. در ۱۹ نوامبر، میانگین این شاخص در دهلی ۴۸۵ بود و بسیاری از حسگرهای سنجش آلودگی هوا در این شهر به سقف ۵۰۰ رسیدند، بنابراین رقم واقعی احتمالاً خیلی بیشتر از اینها است.
وضعیت آلودگی در زمستان به اوج خود میرسد، وضعیتی که در آن بسیاری از افراد از مشکلات تنفسی رنج میبرند و مراجعه به بیمارستانها افزایش مییابد. بهطور شگفتآوری، ۱۱.۵ درصد از کل مرگومیرهای شهر به آلودگی هوا نسبت داده میشود، که معادل از دست رفتن حدود ۱۲,۰۰۰ زندگی در هر سال است.
یک فاجعه انسانی
وضعیت هوای دهلی یک فاجعه انسانی با علل متعدد است. برخی عوامل این آلودگی در بسیاری از شهرهای بزرگ و در حال رشد سریع، بهویژه در اقتصادهای نوظهور، مشترک است. بهعنوان مثال، دهلی دارای نیروگاههای زغالسنگ متعددی است و خیابانهای آن مملو از ترافیک سنگین است. دههها گرد و غبار، اغلب ناشی از صنعت ساختوساز، در داخل و اطراف شهر انباشته شده است و زبالهها معمولا سوزانده میشوند.
اما برخی عوامل خاصتر هستند و همین عوامل دهلی را از «آلودگی معمولی» به یک فاجعه تبدیل میکنند. هر سال، کشاورزان در سراسر شمال هند، بهویژه در ایالتهای کشاورزی پنجاب و هاریانا، کاههای ناخواسته باقیمانده در مزارع را میسوزانند و ابرهای عظیمی از دود به سمت دهلی میفرستند؛ همچنین آتشبازیها در طول جشن دیوالی (که امسال در ۳۱ اکتبر برگزار شد) نیز باعث افزایش کوچک اما قابلتوجهی در آلودگی هوا است.
همه اینها زمانی تشدید میشود که زمستان آغاز شود و هوای سرد و آلوده زیر لایهای از هوای گرمتر محبوس شود که بالای آن قرار گرفته است، فرآیندی که به آن وارونگی دما میگویند.
تلاشی آگاهانه
خطر آلودگی در حال افزایش است. مقامات مرکزی و ایالتی یکدیگر را سرزنش میکنند و اراده سیاسی کافی برای حل این مشکل وجود ندارد. به نظر میرسد افراد نیز تمایلی به پذیرش مسئولیت شخصی و توقف آلودگی ندارند.
برای غلبه بر این وضع یک تلاش آگاهانه لازم است. خوشبختانه، سیاستهای خاصی میتواند مؤثر باشد. بهعنوان مثال، سایتهای ساختوساز و تخریب باید طوری پوشانده شوند که از ورود بیش از حد گرد و غبار به هوا جلوگیری شود. این امر ممکن است مستلزم تقویت سیستم اجرای قوانین دهلی باشد.
همچنین شهر باید درختان بیشتری در کنار پیادهروها بکارد و پارکهای جدیدی ایجاد کند؛ درختان و فضای سبز در مقابله با آلودگی هوا بسیار مؤثر هستند. سوزاندن زباله باید هم محدود شود و در نهایت، نیروگاههای زغالسنگ باید با انرژی بادی و بهویژه خورشیدی جایگزین شوند. همچنین زمانی که آلودگی در بدترین حالت خود قرار دارد، شهر میتواند محدودیتهای سختی بر خودروهای باری بزرگ دیزلی که اقلام غیرضروری حمل میکنند اعمال کند.
کشاورزان نیز باید سوزاندن باقیماندههای گیاهی (معروف به کاه و کلش) پس از برداشت محصولات غذایی را متوقف کنند. اما این کار به این سادگیها نیست؛ مناطق بالادست دهلی معمولاً دارای دو فصل کشت هستند و بسیاری از کشاورزان در ماه نوامبر، قبل از کاشت گندم در همان زمین، کاه برنج خود را میسوزانند. این سیستم مدتهاست که ادامه داشته و عملاً تثبیت شده است، زیرا قدرتمندترین بازیگران انگیزه کافی برای تغییر آن را ندارند.
با این حال، جایگزینهایی وجود دارد. کشاورزان میتوانند تشویق شوند که محصولات خود را متنوع کنند، و یکی از بازیگران برای این تغییر میتواند شرایطی باشد که به وامهای کشاورزی مرتبط است. بخشی از این کاه و کلش میتواند بهعنوان خوراک دام، یا کمپوست استفاده شود، مادهای که میتواند به عنوان سوخت در نیروگاههای برق زیستانرژی مورد استفاده قرار گیرد.
چنین استراتژیها و روشهای مبتنی بر دلایل آلودگی بسیار حیاتی هستند؛ هدف این سیاستها باید کاهش شاخص کیفیت هوا به دسته «خوب» یعنی رساندن آلودگی به شاخص بین صفر تا پنجاه باشد.
نظر شما