در سالهای اخیر و در پی افزایش فشارهای اقتصادی و تورم بالا، موضوع تصویب حداقل دستمزد منطقهای در ایران مورد توجه برخی گروههای کارفرمایی و همچنین دولت قرار گرفته است؛ بهگونهای در دورههای مختلف این مسأله به یکی از موضوعات مطرح شده در مذاکرات دستمزد شورای عالی کار بدل شد.
به گزارش آتیه آنلاین؛ همچون سایر کشورها، حداقل دستمزد در کشور ما نیز عاملی حیاتی در تعیین امنیت درآمد کارگران به ویژه در بخشهای کم درآمد است. با این حال، بحثها پیرامون معرفی یک سیستم تعیین حداقل دستمزد منطقهای که در آن دستمزدها بر اساس شرایط اقتصادی و هزینه زندگی در مناطق مختلف متفاوت است، در سالهای اخیر جدیتر دنبال شده است.
زمینه تاریخی حداقل دستمزد در ایران
مفهوم حداقل دستمزد در ایران چیز جدیدی نیست؛ برای دههها، دولت سیاستهای حداقل دستمزد را البته با جرح و تعدیلهایی در ماده ۴۱ قانون کار، اجرا کرده است. دستمزد معمولاً سالانه توسط شورای عالی کار، متشکل از نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران تعیین میشود و شاخصهایی چون تورم و برآورد هزینه زندگی در تعیین آن دخیل است.
با این حال در کشور پهناور ما با وجود نابرابریهای در برخی حوزهها، مراکز شهری بزرگ مانند تهران، اصفهان و مشهد در مقایسه با مناطق روستایی و استانهای کمتر توسعه یافته اقتصادی، هزینه های زندگی بسیار بالاتری را تجربه میکنند؛ در نتیجه، حداقل دستمزد ملی یکسان ممکن است به طور کامل نیازهای کارگران یا ظرفیت کارفرمایان در مناطق مختلف را برطرف نکند. با این حال گروههای کارفرمایی و دولت که از تعیین حداقل دستمزد منطقهای دفاع میکنند، از منظر برآورد هزینههای تولید به این موضوع نگاه میکنند. آنها معتقدند در برخی شهرها که هزینههای زندگی پایینتر است، لزومی ندارد که حداقل دستمزد سراسری اعمال شود و دولت میتواند با در نظر گرفتن تسهیلاتی برای کارفرمایان، حداقل دستمزد را در این مناطق کاهش دهد!
کارفرمایان استدلال میکنند که حداقل دستمزد ملی یکسان، واقعیتهای اقتصادی متفاوت در سراسر کشور را در نظر نمیگیرد. در مناطقی که هزینه زندگی پایینتر است، آنها استدلال میکنند که کاهش حداقل دستمزد به آنها اجازه میدهد تا کارگران بیشتری را استخدام کنند، هزینههای عملیاتی را کاهش دهند و در بازار رقابتی باقی بمانند.
دیدگاه دولت در مورد مزد منطقهای
موضع دولت در دورههای مختلف در مورد دستمزد منطقهای تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله رشد اقتصادی، کنترل تورم و سطح اشتغال شکل میگیرد. نمایندگان این حوزه استدلال میکنند که منطقهای شدن دستمزدها چارچوبی انعطافپذیرتر و سازگارتر برای پرداختن به واقعیتهای اقتصادی متنوع در سراسر کشور فراهم میکند.
یکی از دلایل کلیدی به نفع دستمزدهای منطقهای از دیدگاه دولتیها، نیاز به تحریک اشتغال در مناطق توسعه نیافته است. دولت امیدوار است با اجازه دادن به حداقل دستمزدهای کمتر در مناطق با بیکاری بالا و هزینههای زندگی پایینتر، مشاغل را تشویق کند تا در آن مناطق گسترش یافته و کارگران بیشتری استخدام کنند. این موضوع به نوبه خود میتواند مهاجرت به مراکز شهری را کاهش دهد، بار شهرها را کاهش مواجه کند و توسعه منطقهای متعادلتر را ارتقا دهد.
علاوه بر این، برخی از مقامات دولتی استدلال میکنند که یک سیستم حداقل دستمزد منطقهای میتواند به حل مسأله تورم کمک کند. در مناطق شهری پر هزینه، افزایش قابل توجه حداقل دستمزد ممکن است به فشارهای تورمی کمک کند، زیرا مشاغل افزایش هزینههای نیروی کار را به مصرف کنندگان منتقل میکنند. در مقابل، یک رویکرد منطقهای میتواند امکان تعدیل دستمزد را فراهم کند که بیشتر با شرایط اقتصادی محلی مطابقت داشته باشد و به طور بالقوه خطرات تورمی را کاهش دهد.
با این حال، دولت در اجرای نظام دستمزد منطقهای نیز با چالشهای مهمی مواجه است. یکی از نگرانیهای اصلی این است که چگونه میتوان سطوح دستمزد منصفانه و دقیق را در مناطق مختلف بدون تشدید نابرابری تعیین کرد. منتقدان در داخل دولت و گروههای کارگری نگرانند که اجازه دادن به دستمزدهای کمتر در مناطق فقیرتر میتواند نابرابریهای اقتصادی را نهادینه و نابرابری منطقهای را تقویت کند. علاوه بر این، پیچیدگیهای فنی اجرای نرخهای دستمزد منطقهای، بهویژه در کشوری با اقتصاد غیررسمی بزرگ، چالشهای لجستیکی را ایجاد میکند که دولت باید به آنها رسیدگی کند.
دیدگاه نمایندگان کارگری در مورد حداقل دستمزد منطقهای
نمایندگان کارگری عضو تشکلهای رسمی در ایران عموماً در مورد ایده حداقل دستمزدهای منطقهای محتاط هستند و بسیاری ابراز نگرانی میکنند که چنین سیاستی میتواند حقوق کارگران را تضعیف کند و نابرابری های اقتصادی را تشدید کند. از منظر آنها، حداقل دستمزد فقط یک موضوع اقتصادی نیست، بلکه یک موضوع عدالت و کرامت اجتماعی است. نمایندگان کارگری استدلال میکنند که همه کارگران، صرف نظر از جایی که زندگی میکنند، مستحق دریافت دستمزدی هستند که به آنها اجازه میدهد نیازهای اولیه خود را برآورده کنند و از خانواده خود حمایت کنند.
یکی از نگرانیهای اصلی مطرح شده توسط نمایندگان کارگری این است که دستمزدهای منطقهای میتواند منجر به "سقوط و تنزل هر چه بیشتر طبقه کارگر" شود. چرا که با کاهش دستمزدها در مناطق فقیرتر، کارگران آن مناطق در برابر استثمار و فقر آسیبپذیرتر میشوند. آنها استدلال میکنند که هزینه زندگی، در حالی که در برخی مناطق پایینتر است، به دلیل تورم همچنان در حال افزایش است و کاهش حداقل دستمزد نمیتواند درآمد کافی برای کارگران برای حفظ استاندارد زندگی مناسب فراهم کند.
نمایندگان کارگری همچنین نسبت به احتمال فساد و سوء مدیریت در اجرای سیاستهای دستمزد منطقهای ابراز نگرانی میکنند. در کشوری که نظارت بر اجرای مصوبات مزدی اغلب ضعیف است، این ترس وجود دارد که کارفرمایان بتوانند از تفاوتهای دستمزد منطقهای برای استثمار کارگران یا اجتناب از پیروی از مقررات دستمزد استفاده کنند.
در مجموع، بحث بر سر حداقل دستمزدهای منطقهای در کشور ما، تأثیر متقابل پیچیده بین توسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی و تنظیم بازار کار را برجسته میکند. در حالی که دولت و برخی گروههای کارفرمایی از دستمزدهای منطقهای به عنوان ابزاری برای ارتقای رشد اقتصادی و اشتغال در مناطق کمتر توسعهیافته دفاع میکنند، نمایندگان کارگری در مورد تأثیرات منفی بالقوه بر حقوق کارگران و استانداردهای زندگی محتاط هستند.
در نهایت، هر تصمیمی برای اجرای حداقل دستمزدهای منطقهای در ایران به تعادل دقیق بین منافع کارگران، کارفرمایان و اقتصاد گستردهتر نیاز دارد. در این زمینه اطمینان از اینکه سیاستهای دستمزد منطقهای نابرابری یا استثمار را تشدید نمیکند، بلکه به توسعه اقتصادی عادلانهتر و پایدارتر در سراسر کشور کمک میکند، بسیار مهم است.
لیلا آذر
نظر شما