خشم مهارنشده، یک هیجان آزاردهنده

خشم نوعی هیجانی است که با خصومت نسبت به شخص یا موضوعی که از روی عمد، فرد را آزار داده یا ناراحت کرده، مشخص می‌شود. خشم یکی از احساسات اولیه و طبیعی بشر است که ممکن است به دلیل عدم رضایت، ناامیدی، تحقیر، تهدید، احساس خطر، ناراضی بودن از خود و دیگران، ناعدالتی و… پدید آید. در واقع خشم یک واکنش شدید به تحریک محیطی است که به صورت عصبی- فیزیولوژیکی و هورمونی رخ می‌دهد. این واکنش شامل افزایش ضربان قلب، تنفس سریع، ترشح عرق، افزایش فشار خون و سایر واکنش‌های فیزیکی با هدف مبارزه با تهدیدات و خطرات محیطی به وجود می‌آیند. البته نباید فراموش کرد خشم می‌تواند ناشی از فشارهای فردی و اجتماعی نظیر استرس، اضطراب، افسردگی، ناراحتی‌های ارتباطی و… نیز پدید آید. اهمیت موضوع خشم و راه‌های کنترل آن، ما را بر آن داشت تا گفت‌وگویی داشته باشیم با دکتر رضا بابایی؛ روانشناس که در پی می‌آید.

خشم چیست و شایع‌ترین علت بروز آن کدام است؟

خشم به‌عنوان یک هیجان انسانی موضوعی بد و غیرعادی نیست. خشم، همانند شادی، غم، ترس و تعجب، یکی از احساسات انسانی است که گاه و بیگاه به سراغ ما می‌آید و مدتی با ما همراه می‌شود اما آنچه که بد است، خشم کنترل نشده است که با عصبانیت غیرقابل ‌توجیه و نامتناسب همراه است که معمولاً منجر به واکنش‌های ناسالم از قبیل انفجار خشم، عصبانیت، دعوا و بدرفتاری و خشونت خود را نشان می‌دهد. شایع‌ترین علت بروز خشم عبارتست از: اندوه و ناراحتی هنگام از دست دادن یکی از عزیزان یا دوستان، خستگی مفرط که باعث می‌شود فرد عصبانی شود، گرسنگی، مشکلات مالی، دیدن بی‌عدالتی در جامعه ، حس ناامیدی و شکست در زندگی، سرخوردگی‌های جنسی، فشار شدید شغلی و کاری، اعتیاد به موادمخدر و...

به چه علت نحوه بروز خشم در افراد متفاوت است؟

بیشتر افراد گمان می‌کنند کسانی که با بروز خشم‌شان دردسرساز می‌شوند افرادی هستند که دادوفریاد به راه می‌اندازند و رفتارهای تهاجمی از خود نشان می‌دهند، اما واقعیت این است عده دیگری (که عصبانی نمی‌شوند) برعکس برداشت اطرافیان‌شان نه‌تنها مانند بقیه آدم‌ها خشمگین می‌شوند بلکه با بروز خشم‌شان هم به‌شدت مشکل دارند. بدیهی است تا زمانی که درگیر کشمکش‌ها، تعارض‌ها و نلاهماهنگی‌ها هستیم، خشمگین شدن ما هم اجتناب‌ناپذیر است، اما بحث بر سر نحوه بروز خشم است که مسأله‌ساز می‌شود. عده‌ای که به راحتی در هر مکانی و برای هر چیزی به خود اجازه می‌دهند عصبی شوند. از اینکه همه هیجانات منفی را درون خود سرکوب نمی‌کنند جای قدردانی دارند، در مقابل آنها می‌توانند هیجان خشم خود را دور بریزند، اما نه جلوی پای دیگران؛ چرا که حداقل پیامد این کار وارد آمدن آسیب‌های جدی به روابط‌شان و شکستن حرمت‌ها است. در مقابل کسانی که تا به حال با کسی حتی مشاجره لفظی هم نداشته‌اند صادقانه با خود خلوت می‌کنند تا ببینند آیا رفتارهای ثانویه مانند عیب‌جویی، غیبت، مشاجره ذهنی با دیگران یا حس برتری‌طلبی را در خود می‌یابند؟ در این صورت این افراد از ابراز و نشان دادن خشم خود می‌هراسند و اجازه می‌دهند دیگران در حضورشان به کسانی که به آنها علاقمندند بی‌احترامی کنند. کسی که به خود حق نمی‌دهد خشمگین شود، تخلیه‌ خشم را هم به شکل درستی انجام نخواهد داد. ضمن این‌که پس از مدتی، با مرور آن رویداد، از این‌که چرا خشمگین شده، احساس گناه خواهد کرد و نمی‌تواند خود را ببخشد.

روش ابراز صحیح خشم چگونه است؟

بدیهی است خشم یک احساس منفی است و هیجان و فشار مخرب زیادی را به ما وارد می‌کند که اگر در ما باقی بماند تبدیل به خشم فروخورده می‌شود و می‌تواند مانند سم عمل کند. بر اساس بررسی‌های انجام شده می‌توان گفت خشم‌های فروخورده و مزمن بیماری‌های روحی، روانی و جسمی متعددی در پی دارد. برای پیشگیری از این عوارض یکی از ساده‌ترین و عملی‌ترین راه این است که خشم‌تان را به شیوه‌ای سالم ابراز کنید. یعنی باید بتوانید خود را به طریقی از بند این احساس منفی رها کنید. البته یادتان باشد رها شدن از خشم با بیان لجام‌گسیخته یا منفعلانه آن کاملاً متفاوت است. اولین قدم، تشخیص و شناسایی این حس است که با مشاهده هوشیارانه نسبت به عواطف و احساسات ‌ما به سادگی قابل دسترسی است. مانند یک دوربین مخفی؛ وقتی احساس خشم می‌کنید به خود و عکس‌العمل‌تان (واکنش‌هایی مانند تندتند نفس کشیدن، برافروختگی صورت و...) توجه و تأمل کنید. همین کار به ظاهر ساده تا حدود بسیار زیادی باعث فروکش کردن هیجان ناشی از خشم می‌شود. همان هیجانی که اگر فروکش نکند می‌تواند به صورت بسیار مخرب و انفجاری از جایی در همین نزدیکی‌ها فوران کند. قدم بعد این است که در اظهار خشم‌تان از روش معمول خود دست بردارید. برای این کار از کوچکترین موضوعات شروع کنید و اگر برای شروع با نزدیکان‌تان راحت نیستید، ابتدا از ارتباط‌هایتان با غریبه‌ها آغاز کنید. شفاف و روشن به بیان حالات درونی و احساسات‌تان بپردازید و به آرامی احساس خود را برای فرد مقابل به زبانی قابل فهم ترجمه کنید. اینکه چه حساسی دارید و چرا؟ البته نه با استفاده از شیوه مقصر جلوه دادن دیگران، چون این روش با توجه به تجربیات اثبات شده محدودیت‌های بسیاری در روابط‌تان ایجاد خواهد کرد. با این روش بیان آنچه احساس کرده و یا به آن فکر می‌کنید سبب می‌شود طرف مقابل متوجه شود شما عصبانی و ناراحت هستید و دلیل این عصبانیت هم چیست. همچنین او متوجه می‌شود شما از او انتظار چه رفتار و یا درکی را دارید. به طور مثال یک روش ساده می تواند این باشد که بگویید «من عصبانی هستم برای اینکه...». روانشناسان معتقدند استفاده از واژه «من» نشان می‌دهد شما مسئولیت احساس خود را به عهده گرفته‌اید و در مقابل، درک این پیام به وسیله مخاطب‌ شما نیز باعث می‌شود او حالت تدافع و جبهه‌گیری در این زمینه نداشته باشد.

کد خبر: 72258

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 5 =