در مورد عقبماندگی ذهنی و علل آن توضیح میدهید؟
عقبماندگی ذهنی بر اساس محدودیت در حیطه عملکرد هوشی و رفتارهای انطباقی فرد بررسی میشود، بدین معنا که اگر کودکی در این حیطه محدودیتها و مشکلات بارزی داشت، دارای اختلال عقبماندگی ذهنی است. عوامل متعددی وجود دارد که باعث بروز عقبماندگی میشوند که شامل: علل قبل از تولد: شامل عوامل ژنتیکی و مادرزادی؛ عوارض هنگام تولد: شامل عوارض دوران تولد و علل بعد از تولد که شامل بیماریهای مختلف، تصادفات و ضایعات گوناگون عصبی و مغزی و عوامل محیطی و فرهنگی است.
عوامل تعیینکننده در طبقهبندی عقبماندگی ذهنی کدام است؟
دو عامل تعیینکننده در این اختلال وجود دارد که عبارتند از: بهرههوشی: برای بهدست آوردن بهره هوشی آزمونهای مختلفی برای ارزیابی قابلیتهای مختلف ذهنی فرد گرفته میشود. سپس از روی آن بر اساس سن فرد، بهرههوشی محاسبه میشود. دومین عامل رفتارهای انطباقی یا سازشی است: رفتار سازشی برخوردهایی است که توانایی موجود زنده را برای تطبیق با یک محیط یا موقعیت ویژه افزایش میدهد. این رفتارها به ما کمک میکنند تا بتوانیم نیازهای زندگی مستقل را در جامعهای خاص به شیوهای مقبول از نظر اجتماعی برآورده کنیم.
در مورد طبقهبندی افراد دچار عقبماندگی ذهنی هم توضیح میدهید؟
عقبماندگی ذهنی معمولاً به چهار دسته تقسیم میشود که عبارتند از: گروه دیرآموز، گروه آموزشپذیر، گروه تربیتپذیر و گروه حمایتپذیر. کودکان دیرآموز به علت رشد ذهنی کم همانند افراد عادی همسنوسال خود قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل خود نیستند. دیرآموزان در واقع در میان گروههای عقبماندگی ذهنی بالاترین درجه رشد ذهنی را دارند و بزرگترین گروه از گروههای عقبماندگی ذهنی را تشکیل میدهند. بهره هوشی آنها حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است. درصد قابل توجهی از جمعیت دانشآموزان مدرسه که معمولاً نمیتوانند با سایر همکلاسیهای همسن خود در یادگیری مطالب همراه باشند از این گروهند. این گروه از دانشآموزان از نظر تحصیلی ضعیف هستند اما از نظر جسمانی، حسی و حرکتی، عاطفی، اجتماعی و... با دیگر همسالان خود در مدارس عادی تفاوت چندانی ندارند. ویژگی بارز این کودکان این است که دیر میآموزند و زود فراموش میکنند، بنابراین تأکید بر تکرار و استمرار آموزشی برای آنان ضرورت مییابد.
دومین گروه از افراد عقبمانده ذهنی گروه عقبماندگان ذهنی آموزشپذیر هستند. بهره هوشی آنها حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد است و به دلیل اینکه شناسایی و تشخیص دقیق کودکان عقبمانده ذهنی آموزشپذیر در سنین پایین خصوصاً قبل از دبستان و دورههای اول دبستان بسیار مشکل است تعداد قابل توجهی از آنها در مدارس معمولی ثبتنام میکنند اما به تدریج و در کلاسهای بالاتر عقبماندگی آنها آشکارتر میشود. این گروه از دانشآموزان نمیتوانند بهره کافی را از کلاسهای معمولی ببرند اما چون آموزشپذیرند قادر به فراگیری حداقل اطلاعات و درسهای رسمی از قبیل خواندن و نوشتن و حساب کردن و مهارتهای مناسب شغلی هستند. متأسفانه کودکان عقبمانده ذهنی تربیتپذیر بیشتر در در مؤسسات و سازمانهای غیرآموزشی نگهداری میشوند و کمتر به تعلیم و تربیت آنها توجه میشود. از نظر هوشی گروه عقبماندگان تربیتپذیر دارای ۲۵ تا ۵۰ درصد بهرههوشی هستند. به عبارت دیگر، هنگامی که کودکان همسنوسالشان با پشت سر گذاشتن ۶ سالگی وارد کلاس اول دبستان میشوند آنها از نظر هوشی مانند کودک ۱ تا ۳ ساله هستند. کودکان عقبمانده ذهنی حمایتپذیر به علت عقبماندگی شدید ذهنی - جسمی توانایی یادگیری و تربیتپذیری در امور خودیاری و انطباق با محیط و سازگاری اجتماعی را ندارند. از نظر اقتصادی نیز حداقل کارایی را دارند و نمیتوانند مفید واقع شوند. بهره هوشی آنها معمولاً از ۲۵ درصد کمتر است و تقریباً در تمام مدت زندگی خود مانند نوزادان و اطفال به مراقبت و سرپرستی دائم نیاز دارند و بدون کمک دیگران نمیتوانند زندگی کنند.
آیا عقبماندگی ذهنی قابل درمان است؟
برای توانبخشی به این افراد، خدمات درمانی گوناگونی وجود دارد که به آنها کمک میکند تا با محیط اطراف خود سازگارتر شوند. راههایی وجود دارند که به بهبودی اوضاع کمک کرده و شرایط را برای زندگی بهتر این کودکان فراهم میکنند که عبارتند از:
مرحله اول: باید عواملی که باعث تشدید این اختلال میشوند را در نظر داشت و روی آنها کار کرد. برای نمونه اگر فرد به نوعی اختلال متابولیک دچار است باید با تنظیم رژیم غذایی شخص، موادی که به بدن او میرسند تحت کنترل باشند تا سبب تشدید اختلال در او نشوند.
مرحله دوم: باید در نظر داشت اگر اختلالات دیگری به همراه اختلال کمتوانی ذهنی در فرد رخ میدهد، کنترل شود. برای نمونه در برخی موارد اختلالات روانی نیز از دیگر مسائل مربوط به افراد کمتوان ذهنی است که میتوان آن را درمان یا مدیریت کرد.
مرحله سوم: سرعت واکنش والدین به این موضوع است؛ از این جهت که در صورت اقدام به موقع میتوان توانمندسازی کودک را زودتر آغاز کرد تا کودک از جنبههای مختلف زندگی مانند تحصیلات، فراگیری مهارتها و حمایت اجتماعی بینصیب نماند.
نظر شما