بهداشت روانی چیست و دارای چه مؤلفههایی است؟
بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی عبارت است از وضع مطلوب و خوب جسمی، روحی و اجتماعی افراد یک جامعه. فرد متعادل و طبیعی هم کسی است که در چارچوب اخلاق، وجدان و با توجه به معیارهای اجتماعی و شرایط محیطی، انگیزههای خود را به خوبی ارضاء کند. هدف اصلی بهداشت روان، پیشگیری از وقوع ناراحتیها و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد محیطهای فردی و اجتماعی سالم و مناسب است. درمان اختلالات؛ جزیی رفتاری است، به طوری که از وقوع بیماریهای شدید روانی پیشگیری کند. ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس، رژیم غذایی سالم و پرهیز از مصرف دخانیات شوخطبعی و خندهرو بودن، توان مقابله با مشکلات، دانستن و بهکارگیری روشهای آرامشبخش در زندگی، اهمیت دادن به زمان تفریح، لذت بردن از زندگی روزمره، قائل بودن احترام و ارزش به خود و نیز ارزیابی تواناییهای خود در حد واقعی و داشتن سازگاری از مؤلفههای سلامت روان است، اما این مؤلفهها و تأثیرگذاری آنها ممکن است در زنان و مردان متفاوت باشد.
آیا میتوان تعریفی از یک فرد سالم که مبتلا به اختلال روانی نیست ارائه داد؟
واقعیت این است نرمال یا بهنجاری در این مورد تعریف دشواری است. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی آن را حالتی از سلامت کامل جسمی، روانی و رفاه اجتماعی میداند. روانکاوان توانایی دوست داشتن و کار کردن را نشانه بهنجاری میدانند. بهنجاری عبارت است از توانایی زندگی کردن بدون ترس، احساس گناه یا اضطراب و به عهده گرفتن مسئولیت اعمال خویش. اما بهداشت روان، بحث بیمار و فرد سالم نیست، بلکه ارتقاء یکسری خدمات سلامت و پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی است؛ زیرا سلامت انسان موضوعی کیفی است و اکثر افراد جامعه به رغم اینکه بیمار محسوب نمیشوند، باید از نظر سلامت در رفاه باشند. متأسفانه 75 تا 95 درصد کسانی که در کشورهایی با درآمد متوسط با مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند به خدمات درمانی دسترسی ندارند، از این رو انتظار میرود وضعیت سلامت روانی آنها وخیمتر شود.
در مورد سطح آگاهی افراد جامعه در مورد بیماریهای روانی نیز توضیح میدهید؟
حدود 25 درصد افراد هر جامعه از مشکلات عدم سلامت روان رنج میبرند و ناآگاهیهای عمومی و عدم شناخت مردم از این بیماری و انگ ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان از مهمترین موانع مراجعه بیماران به روانپزشک است. روانپزشک بیشتر روی اختلالات روان کار میکند و هرچه زودتر این بیماریها تشخیص داده شود، درمان آن نیز موفقیتآمیزتر است. از این رو آگاهی در مورد این بیماریها اهمیت خاصی دارد و بسیار مهم است که بیماران به موقع برای درمان مراجعه کنند. نباید از واژه بیماریهای اعصاب و روان استفاده کرد، زیرا علت بیماریهای جسمی شناخته شده است. به عنوان مثال، عامل بیماری حصبه باکتری شناخته شده «تایفوید فیور» است، در حالی که در اختلالات روانی علت آنها شناخته شده نیست. از این رو باید از واژه اختلالات روانی استفاده شود. متأسفانه بیماران از ترس انگ روانی زدن به آنها به روانپزشک مراجعه نمیکنند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد بیشتر این بیماران توسط پزشکان عمومی درمان میشوند.
آیا بهداشت روان در زنان و مردان یکسان است؟
اصول اولیه توجه به بهداشت روان در هر دو جنس زن و مرد تقریباً یکسان است اما هر فرد با توجه به خصوصیات ژنتیکی و تربیتی و شناخت تفاوتهای روانشناختی زن و مرد میتواند به بهداشت روان جامعه کمک کند. معمولاً مردان در بیان مسائل تودارتر و درونریزتر از زنان هستند و هیجانات خود را کمتر بروز میدهند؛ زیرا این کار را دور از شأن مردانگی خود میدانند، کمتر میخندند و گریه میکنند و دوست دارند خود را مدیر و عاقلتر معرفی کنند، در کلیشههای جنسیتی یا فرهنگی کمک گرفتن از دیگران در حل مسائل را دور از مردانگی میدانند و این نگاه فردی- فرهنگی باعث میشود فشار زیادی به مردان وارد شود که باعث فرسودگی، افسردگی، بیماریهای روانتنی مانند: فشار خون، بیماریهای گوارشی، قلبی و پرخاشگری میشود. معمولاً مردان در بیان عواطف، احساسات، هیجانات و نیازهای خود مشکل دارند و دوست دارند توسط دیگران درک شوند. وقتی این اتفاق نیفتد ممکن است به صورت غیرمستقیم دچار پرخاشگری و زودرنجی شوند. برخی مواقع نیز ناراحتی را به شکل قهر یا عدم توجه به خود و سلامت جسمی نشان میدهند یا درونریزی کرده و دچار فرسودگی فردی و شغلی میشوند.
فرد و جامعه چه اقداماتی میتوانند جهت بهداشت روان انجام دهند؟
آموزش والدین به منظور آشنایی با شیوههای متناسب تربیتی، آموزشی در مدارس به منظور پیشگیری از سوءمصرف و اعتیاد به مواد مخدر و روانگردانها، استفاده از سیستمهای حمایتی- اجتماعی برای افرادی که استرس شدیدی را متحمل شدهاند مانند (بازماندگان زلزله، اسیران جنگی و سربازان بازگشته از جنگ)، مداخله در بحران برای کسانی که با بحران روبهرو هستند، طلاق، آموزش و مراقبتهای پیش از بارداری، مراقبتهای دوران بارداری و زایمان به منظور پیشگیری از عقبماندگی ذهنی و مشاوره ژنتیک. بهداشت روان گاه مسائلی را دربر میگیرد که در حوزه سازمانها و نهادهای مختلف دولتی، قضایی، قانونگذاری و... است؛ مانند: کاهش میزان سرب در هوا به منظور پیشگیری از افت ضریب هوشی کودکان، متناسب کردن قوانین طلاق، حضات فرزندان، سوءرفتار و آزار کودک، تغییر برخی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و شهری به منظور کاهش ریسک ابتلا به برخی بیماریهای روانی، فقرزدایی، ساماندهی حاشیهنشینی در کلانشهرها و کاهش استرسهای شخصی.
نظر شما