تداوم نجات‌بخشی زنده‌یاد مهدی اسوار با اهدای عضو

«مهدی اسوار» نامی است که این روزها در خانواده بزرگ کارکنان سازمان تأمین‌اجتماعی پرآوازه شده است؛ پرستار ۴۷ ساله مشهدی شاغل در بیمارستان تأمین‌اجتماعی فارابی، که حتی پس از مرگ هم نجات‌بخش جان بیماران شد. این گزارش روایتی کوتاه از زندگی و ایثار این همکار درگذشته سازمان تأمین‌اجتماعی است.

به گزارش آتیه‌آنلاین به نقل از روابط‌عمومی سازمان تأمین‌اجتماعی، انفاق و بخشش، رویکردی است که در مورد ارزشمندی آن تردیدی برای هیچ یک از ما وجود ندارد و همگان می‌کوشیم حداقل در حرف و سخن، از این اصل اخلاقی دفاع کنیم و تا جایی هم که از ما برآید، به آن عامل باشیم؛ اما کم هستند کسانی که در میدان عمل، پای کار بخشش باشند به ویژه وقتی حرف از بخشش یا انفاق مال، کالا یا هر چیز عزیز دیگر در میان باشد. همین‌طور است وقتی پای بخشیدن بخشی از وجودمان یا وجود یکی از عزیزانمان به میان بیاید. اینجا داستان کمی متفاوت می‌شود و کمتر کسی حاضر می‌شود حتی برای نجات جان دیگری و حتی پس از مرگ، بخشی از جسم و وجود خود را یا عضوی از اعضای بدن عزیزانش را ببخشد. البته اگر نخواهیم بی‌انصافی کنیم باید گفت که هستند و شاید کم هم نباشند کسانی که با فداکاری و بخشیدن اعضای بدن خود عزیزان‌شان، پایان تلخ قصه یک زندگی را با نجات جان دیگری شیرین می‌کنند.

اهدای عضو؛ مرهمی التیام‌بخش برای بیمارانی است که با تحمل درد طولانی‌مدت، چشم انتظار عضوی پیوندی هستند که شاید روشنی‌بخش زندگی آنان باشند. فرصتی ارزشمند و ماندگار برای بیماران نیازمندی که لحظه لحظه شمع زندگی‌شان رو به خاموشی است و هدیه عضو پیوندی می‌تواند حیاتی دوباره را برای آنان به ارمغان بیاورد.

«مهدی اسوار» نامی است که این روزها در خانواده بزرگ کارکنان سازمان تأمین‌اجتماعی پرآوازه شده است؛ پرستار ۴۷ ساله مشهدی شاغل در بیمارستان تأمین‌اجتماعی فارابی، که حتی پس از مرگ هم نجات‌بخش جان بیماران شد و اعضای اهدایی او به چند بیمار نیازمند پیوند عضو، جانی دیگر بخشید. «زهره دولتی» همسر زنده‌یاد مهدی اسوار همکار درگذشته و جان‌بخش بیمارستان فارابی است. خانم دولتی درباره حادثه‌ای که برای او و همسرش اتفاق افتاد، می‌گوید: همسرم از3 سال پیش، مبتلا به فشار خون بالا و بیماری کلیه بود و برای درمان این مشکلات، نیاز به دیالیز مستمر داشت. حتی برای پیوند کلیه اقدام کردیم ولی چون مشکل کم‌خونی داشت؛ نتوانست مورد پیوند قرار گیرد. حدود دو ماه پیش بود که مهدی در مسیر منزل به بیمارستان، دچار ایست قلبی شد. بعد از رسیدن نیروهای امدادی، او را احیاء می‌کنند ولی از آنجاکه برای مدتی اکسیژن کافی به مغز وی نرسیده بود؛ او به کما رفت.

تداوم نجات‌بخشی زنده‌یاد مهدی اسوار با اهدای عضو

همسر زنده‌یاد اسوار ادامه می‌دهد: مهدی را به بیمارستان منتقل کردند اما زمانی ‌که در بیمارستان متوجه شدم همسرم سطح هوشیاری بسیار پایینی دارد و پزشکان گفتند که او دچار مرگ مغزی شده است، با توجه به رضایت خودشان، من نیز رضایت به اهدای اعضای مهدی دادم و کبد، قرنیه‌ها و بخشی از پوست همسرم به بیماران نیازمند از استان‌های قزوین، اردبیل و یکی از شهرهای خراسان شمالی (شیروان) اهدا شد.

وی می‌گوید: مهدی کارت اهدای عضو نداشت ولی همیشه می‌گفت اگر عضو سالم در بدنم داشتم، حتماً کارت اهدای عضو می‌گرفتم به همین خاطر وقتی در بیمارستان گفتند برخی از اعضای بدن او را می‌توان به بیماران دیگر اهدا کرد، به یاد حرف‌هایش افتادم و با این کار موافقت کردم.

دولتی اضافه می‌کند: اهدای عضو اجر و ثواب بسیار بالایی دارد. این واقعه را امتحانی الهی برای خودم و برای همسرم می‌دانم. آرزو می‌کنم هیچ عزیزی در هیچ خانواده‌ای دچار این وضعیت نشود، اما اگر خدای ناکرده عزیزی از خانواده‌ای دچار مرگ مغزی شد، توصیه می‌کنم خانواده و بازماندگان محترم، به اهدای اعضای او فکر کنند؛ چرا که حیات‌بخش انسان‌های نیازمند و دردمند خواهند بود. مدتی بعد از حادثه‌ای که برای خانواده ما اتفاق افتاد و اعضای بدن مهدی را اهدا کردیم، یکی از گیرندگان که کبد مهدی را دریافت کرده است و به گفته پزشکان در صورت پیوند نشدن، مدت زمانی کوتاهی برای ادامه حیات وقت داشت، با من تماس گرفت و از این‌که حس کردم این اقدام زندگی دوباره به او داده است، خدا را شکر کردم و مطمئن هستم که روح مهدی نیز از این بخشش، خوشنود است.

دریافت‌کننده کبد اهدایی زنده‌یاد مهدی اسوار، خانمی آموزگار و ساکن شیروان است. او درباره بیماری‌اش و سیر مراحل بیماری می‌گوید: سال 1399 دچار مشکلاتی جسمی شدم و پس از انجام آزمایش‌های مختلف، معلوم شد دچار نارسایی حاد کبد هستم. به تدریج که زمان می‌گذشت، روزگار بر من سخت‌تر و ادامه زندگی دشوارتر می‌شد و پزشکان اعلام کردند که هر چه زودتر باید پیوند کبد شوم.

این گیرنده عضو ادامه می‌دهد: شهریور سال 1402، نسبت به تشکیل پرونده پیوند عضو اقدام کردم و در نوبت پیوند قرار گرفتم تا اینکه اواخر دی‌ماه امسال اعلام شد، عضوی که با شرایط من و چند نفر دیگر سازگار است در دسترس قرار گرفته است که پس از آزمایش‌های تکمیلی، قرار شد عضو اهدایی مرحوم اسوار به من پیوند زده شود. پس از انجام عمل و حدود 10 روز بستری شدن و تحت نظر بودن، زندگی‌ام دگرگون شد و اکنون حیاتی دوباره را تجربه می‌کنم که بابت آن شکرگزار خداوند و خانواده مرحوم اسوار هستم.

اهدای عضو؛ نیازمند فرهنگ‌سازی

بر اساس آمارهای رسمی؛ درحالی‌که پیوند عضو از بیماران دچار مرگ مغزی می‌تواند به بیماران نیازمند عضو، فرصتی دوباره برای زندگی بدهد و در نظام سلامت کشور نیز سال‌هاست که امکانات و ظرفیت‌های بسیار مناسبی برای پیوند عضو فراهم شده است، سالانه حدود 3 هزار بیمار نیازمند پیوند عضو در کشور به دلیل نرسیدن به‌موقع عضو اهدایی، جان خود را از دست می‌دهند.

به گفته دکتر کتایون نجفی‌زاده مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان، سال گذشته یک ‌هزار و ۷۸ مورد اهدای عضو در کشور انجام شده و این آمار نشان می‌دهد که تنها اعضای قابل پیوند یک‌سوم تا یک‌چهارم موارد مرگ مغزی‌ در کشور (سالانه ۵ تا ۸ هزار مورد) استفاده می‌شود و در بقیه موارد، خانواده و بازماندگان به اهدای عضو عزیزان خود رضایت نمی‌دهند.

نجفی‌زاده اضافه می‌کند: در سال گذشته در مجموع سه هزار و ۲۳۴ پیوند عضو در کشور انجام شده که بخشی از آنها مربوط به موارد پیوند عضو از اهداکننده زنده بوده و بیشترین آمار پیوندهای انجام‌شده نیز پیوند کلیه، کبد و قلب بوده است.

وی می‌افزاید: از مردم نوع‌دوست و فداکار کشور می‌خواهیم که به نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو به نیازمندان بیشتر توجه کنند. به‌عنوان مثال یک بیمار دیالیزی برای زندگی، باید هفته‌ای سه روز به مرکز دیالیز برود و چهار ساعت زیر دستگاه باشد، درحالی‌که با پیوند کلیه، این فرد می‌تواند به زندگی نسبتاً عادی برگردد و به نقش‌های خانوادگی و اجتماعی خود ادامه دهد.

تداوم نجات‌بخشی زنده‌یاد مهدی اسوار با اهدای عضو

کد خبر: 68463

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 8 =