به گزارش آتیه آنلاین؛ فرزندپروری در یک حباب اتفاق نمیافتد. بهطور سنتی، والدین به دنبال راهنمایی از متخصصان، مشاوران و بحث با خانواده و دوستان برای دستیابی به کمکی جهت عبور از چالشهای زندگی خانوادگی و فرزندپروری بودهاند. با این حال، علیرغم نیت خوب، این توصیهها اغلب میتواند منجر به احساس ناامیدی، گناه و بیکفایتی شود. در این شرایط و با ظهور ابزارهای دیجیتال برای والدین، وضعیت پیچیدهتر شده است.
والدین امروزی با فشارهای متناقضی بر سر استفاده از ابزارهای رسانههای دیجیتالی مواجه هستند، ابزارهایی که دادهها را در مورد آنها و فرزندانشان جمعآوری میکنند. در عین حال که این ابزارها میتوانند اطلاعات، توصیهها و استراتژیهای مفیدی را ارائه دهند، فناوریهای کنترلی والدین در مراقبت از فرزندانشان، دادههای شخصی را نیز جمعآوری و به اشتراک میگذارند. این فرم استفاده از «نظارت داده» (Dataveillance) (شکلی از نظارت مستمر با استفاده از دادهها) به عنوان یک عمل مراقبتی متناقض نگرانیهایی را ایجاد کرده است.
تناقض این نوع نظارت در اینجاست که والدین خود را از یک سو در بین فشار برای بهکارگیری اطلاعات مراقبتی بهعنوان نمادی از مسئولیتپذیری و از سوی دیگر، تجربه ناراحتی، تعارض و اضطراب در مورد استفاده از ابزارهای دیجیتال میبینند. در حالی که والدین خود را مجبور به ارائه آخرین پیشرفتهای فناوری در قالب فرصتهای آموزشی و استراتژیهای رفاه مبتنی بر دادهها میدانند، باید اطمینان حاصل کنند که از فرزندان خود هم در برابر اثرات بالقوه مضر استفاده از رسانههای دیجیتال محافظت میکنند.
از فناوریهای کودک تا ردیابهای نوجوان
در مجموعهای از فناوریهای دیجیتال جدیدترین فناوری «چت جی بی تی» است که نوید تبدیل کاربران را به «والدین بهتر» از طریق کمک به آنها برای مقابله با چالشهای روزانه ارائه میدهد. اما ابزارهای دیجیتالی برای والدین دستهبندیهای مختلفی دارند؛ از برنامههای بارداری که به کاربران وعده تجربه خاص و فرصتی برای توسعه روابط با جنین خود میدهند تا دستگاههای پوشیدنی و برنامههایی که به والدین اجازه میدهند الگوهای خواب و تغذیه نوزاد را تحت نظر بگیرند و یا دادههای بیومتریک و سایر دادههای محیطی نوزاد را ضبط و نظارت کنند. همچنین انبوهی از محصولات فناوری کودک با هوش مصنوعی از پوشک هوشمند گرفته تا کالسکه، ساعتهای هوشمند و اپلیکیشنهای موقعیت جغرافیایی برای ردیابی محل نگهداری کودکان و نوجوانان، دستگاههای مدیریت زمان و رباتهای اجتماعی و اسباببازیهای هوش مصنوعی برای سرگرمی و ارتباطات خانوادگی برنامهها و ابزارهای آموزشی که مواد آموزشی بازیشده و یا شخصیسازی شده را برای بهبود دستاوردهای تحصیلی ارائه میدهند، همه و همه از جمله فناوریهای جدیدی هستند که به شدت در حال توسعه است.
در حالی که بسیاری از این فناوریها با جایگزینی موقت چشمها و گوشهای هوشیار والدین، آرامش خاطر را به ارمغان میآورند، اما میتوانند اضطرابهای جدیدی را نیز ایجاد کنند. دادههایی که والدین در مورد سلامت و تندرستی فرزندانشان، استفاده از رسانههای دیجیتال یا اوقات فراغت در فضای باز دریافت میکنند بر اساس مدلی از نظارت اجتماعی ۲۴ ساعته و بازخورد فوری ساخته شده است؛ جریان ثابتی از اطلاعات که میتواند منجر به نگرانی در مورد حریم خصوصی، استرس در هنگام تغییر مدل رفتار مورد انتظار و اتکای بیش از حد به برنامهها برای یادگیری و قضاوت انسان شود. اگر والدین به فناوری وابسته باشند، تعریف استفاده از این ابزارها به معنی توجه بیشتر به فرزندان است یا خود این استفاده شکلی از سلب مسئولیت؟
نگرانیهای مربوط به استفاده از فناوری و دادهها بهخوبی شناختهشده و در محافل علمی مورد بحث قرار گرفته است. با این حال، تصویر واضح نیست؛ «دبورا لوپتون»، جامعهشناس استرالیایی، نشان میدهد که چگونه والدین از برنامههای بارداری، مانیتورینگ کودک، ابزارهای فناوری کودک، ردیابهای موقعیت جغرافیایی و برنامههای کنترل والدین بهعنوان یک تمرین مراقبتی موجه برای اطمینان از سلامت و تندرستی فرزندانشان استفاده میکنند. موضوعی که اگر در چارچوب خانواده در نظر گرفته شود، استفاده از چنین فناوریهایی به عنوان ابراز عشق و توجه بازتعریف میشوند.
دوگانگی نسبت به فناوری
ابهامات و تنشهای پیرامون استفاده از فناوری مراقبتی و اطلاعاتی، الهام بخش تحقیقات گستردهای درباره والدین، کودکان و جوانان در استونی و ایتالیا شده است. تحقیقات «سونیا لیوینگستون»، مدیر برنامه «آینده دیجیتال کودکان»، و «آلیسیا بلوم راس»، کارشناس ایمنی کودک، نشان داد که خانوادهها تمایل به پذیرش، مذاکره، یا مقاومت در برابر فناوریهای دیجیتال را دارند. بهطور مشابه، تحقیقات نمونههایی از والدین را یافت که در برابر فشار برای ارائه جدیدترین ابزارهای فنآوری به فرزندان خود یا درگیر شدن در «شیوههای فرزندپروری فناورانه» مقاومت میکنند.
در خانوادههایی با فرزندان کوچکتر، چنین مقاومتی عمدتاً ناشی از نگرانیهای شدید والدین در مورد زمانی که کودک با صفحه نمایش میگذراند و قرار گرفتن در معرض تبلیغات یا محتوای نامناسب است. برخی از والدین نیز در مورد حفظ حریم خصوصی و بهرهبرداری از دادههای خود توسط ارائهدهندگان خدمات و خریداران احتمالی این دادهها ابراز نگرانی کردند. بهعنوان مثال، یک خانواده ایتالیایی که بلندگوهای هوشمند را به عنوان هدیه کریسمس دریافت کرده بودند، در نهایت «آمازون اکو» خود را در کشو گذاشتند، زیرا احساس میکردند «به آنها گوش میدهد و از آنها جاسوسی میکند».
دوگانگی نسبت به ابزار دیجیتال در مورد استفاده از ساعتهای هوشمند و دستگاههای ردیابی آشکار است. در حالی که والدین اغلب میگویند که از این فناوریها به عنوان ابرازی برای حفظ امنیت و سلامت فرزندان خود استقبال میکنند، استفاده از چنین فناوریهایی تنشهایی را ایجاد میکند. «لودمیلا»، مادر یک دختر چهار ساله ایتالیایی، مشتاق ساعت هوشمندی بود که یکی از اعضای خانواده به دخترش هدیه داده بود. او احساس میکرد که «وقتی در مکانهای شلوغ هستیم، برای اینکه او را گم نکنیم» مفید خواهد بود و از آن در مراکز خرید و فضای باز استفاده کرده بود. با این حال، در دومین دیدار ما از خانواده، «لودمیلا» و همسرش نسبت به استفاده از ساعت هوشمند اکراه داشتند، تا از تماس تلفنی دخترشان از پدربزرگ و مادربزرگ خود جلوگیری کنند.
منبع تنش
در مطالعات مشخص شد که در هر زمان و هر مکانی دسترسی به ابزار دیجیتال نیز منبع تنش بین والدین و فرزندان است. برخی از نوجوانان ترجیح میدهند والدینشان به جای تماسهای تلفنی مکرر از برنامههای ردیابی استفاده کنند. یکی از نوجوانان استونیایی در اینباره میگوید: «مطمئنم والدینم برای راحتی از برنامههای ردیابی استفاده میکنند؛ برای من، این نیز راحتتر است. آنها دیگر به من زنگ نمیزنند و مدام نمیپرسند که من در حال انجام چه کاری هستم.»
در همین حال، جوانان هم از دسترسی دادههایشان احساس ناراحتی میکردند. «سیگرید»، یک نوجوان در استونی میگوید: «احساس میکنم که عمدتاً در مورد مواردی که میخواهم با کسی آشنا شوم اذیت میشوم. زمانی که میخواهم با کسی آشنا شوم دوست ندارم که در بار اول این موضوع را با والدینم مطرح کنم، اما وقتی در یک کافه هستم مادرم میپرسد تو در آن کافه چه کار میکردی؟»
«مارک»، یک نوجوان دیگر در استونی، فراتر رفته و اظهار میکند: «احساس میکنم کسی مرا به زنجیر کشیده است. و من در برابر وزنه بزرگی بسته شدهام و اصلا نمیتوانم حرکت کنم و کوچکترین حرکاتم را میتوان ردیابی کرد.»
اعتماد نابجا؟
والدین همچنین دقت فناوریهای مراقبت داده را زیر سوال برده و مواردی از توانایی کودکان و نوجوانان در فریب دادن سیستم را گزارش کردهاند. برای برخی نیز، این فناوریها به دلیل دادههای نادرست و عدم امکان پیگیری دادههای موقعیت جغرافیایی و برقراری ارتباط با فرزندانشان، به تشدید اضطراب منجر شده است.
یک مادر استونیایی در مورد موقعیتی به ما گفت که استفاده از دستگاه ردیاب باعث اضطراب قابل توجه او شد. این اپلیکیشن نشان داد که دخترش در اورژانس است. او سعی کرد تماس بگیرد، اما نتوانست با تلفن دخترش تماس بگیرد و واقعاً ترسید که اتفاق بدی برایش افتاده باشد. بعداً متوجه شد که دخترش به کافهای در کنار اورژانس رفته است و برنامه به اندازه کافی دقیق نبود. بسیاری از والدین در این مطالعات موارد مشابهی از خرابیهای ردیابی موقعیت جغرافیایی را به اشتراک گذاشتند، اما با وجود این محدودیتها همچنان از این دستگاهها استفاده میکنند.
گفتمانهای اجتماعی در مورد «والدین خوب» همیشه منبع تنش و احساس گناه بوده است، اما وقتی این استانداردها و انتظارات در فناوریهای مبتنی بر داده گنجانده میشوند، فشارها چند برابر میشوند. فناوری نه تنها پتانسیل افزایش احساس گناه و اضطراب والدین را دارد، بلکه میتواند مشکلات جدیدی را با کالاییشدن شیوههای فرزندپروری و مراقبت ایجاد کند. آنچه ممکن است به نظر والدین ابزارهای خوشخیم برای مراقبت باشد، فناوریهای نظارتی است که دادههای والدین و فرزندان را با طرفهای تجاری به اشتراک میگذارد. همانطور که اولین نسل از والدین تکنولوژیک با موضوعات مطرح شده درگیر هستند، بسیاری از سؤالات در مورد ارزش واقعی و آسیب احتمالی فناوریهای فرزندپروری بیپاسخ مانده است.
نظر شما