به گزارش آتیه آنلاین به نقل از فوربز؛ در شرایطی که دانشگاهها در محافظت از آزادی علمی ناتوان بهنظر میرسند، برخی از دانشمندان از بازگشت فاشیسم سخن میگویند. مهاجرت علمی کنونی تنها تغییری در جغرافیای علم نیست، بلکه نشانهای از بحرانی عمیقتر در ساختار سیاسی و اجتماعی آمریکا است.
با ادامه کارزار چندجانبه دولت ترامپ علیه تحقیقات دانشگاهی، نشانههایی پدیدار شدهاند که حاکی از آمادگی استادان دانشگاههای آمریکا برای بستن چمدانهایشان و ادامهی مسیر حرفهایشان در خارج از کشور است؛ این نشانهها شدت مییابدند و برخی از آنها همین حالا هم این تصمیم را عملی کردهاند.
«جیسن استنلی»، نویسندهی کتاب بسیار تحسینشدهی «چگونه فاشیسم کار میکند»، اخیراً اعلام کرده که دانشگاه ییل را ترک میکند تا کرسی مطالعات آمریکایی در مدرسه «امور جهانی و سیاستگذاری عمومی مانک» در تورنتو کانادا را بپذیرد و همزمان در دپارتمان فلسفه دانشگاه تورنتو نیز فعالیت داشته باشد. او به روزنامه «دیلی نوس» گفته که «این تصمیم کاملاً به خاطر فضای بسته سیاسی در ایالات متحده بود».
دو استاد تاریخ دانشگاه ییل، «تیموتی اسنایدر» و «مارسی شور» نیز که با یکدیگر ازدواج کردهاند، اواخر سال گذشته تصمیمشان برای ترک دانشگاه ییل را اعلام کردند. آنها هم در «مدرسه امور جهانی و سیاستگذاری عمومی مانک» در تورنتو فعالیت خواهند داشت.
«اسنایدر»، که استاد کرسی تاریخ در دانشگاه ییل است، نویسندهی چند کتاب تأثیرگذار از جمله دربارهی آزادی و دربارهی استبداد است. «شور»، که مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تورنتو گرفته، نویسندهی کتاب «شب اوکراینی: تاریخ صمیمی یک انقلاب» است.
بر اساس گزارش گزارشی در پادکست Inside Higher Ed، این زوج دلایل گوناگونی را برای تصمیمشان به ترک ایالات متحده عنوان کردهاند. «اسنایدر» در ایمیلی به این پادکست اظهار کرد: «این فرصت در زمانی پیش آمد که من و همسرم با برخی مسائل خانوادگی دشوار مواجه بودیم.» او افزوده: «هیچ گلایهای از ییل ندارم، و تمایلی هم به ترک ایالات متحده نداشتم. از نظر شخصی، از این جابهجایی بسیار خوشحالام، اما جز قدردانی عمیق از آنچه دانشگاه تورنتو ارائه میدهد، انگیزههای اصلیام بیشتر شخصی هستند».
«شور» اضافه کرده: «حس میکردم این بار، این انتخابات دوم ترامپ، بسیار بدتر از اولی خواهد بود؛ سازوکارهای کنترل و توازن از میان رفتهاند. حس میکنم کشور در حال سقوط آزاد است. میترسم که به جنگ داخلی برسیم. و نمیخواهم بچههایم را دوباره وارد چنین وضعیتی کنم. همچنین اعتماد ندارم که ییل یا دیگر دانشگاههای آمریکایی قادر باشند از دانشجویان یا استادانشان محافظت کنند.»
اینکه چنین ترسهایی تا چه اندازه در میان استادان دانشگاههای آمریکا گسترده است، روشن نیست؛ اما یک نظرسنجی با جامعه آماری غیرتصادفی که توسط نشریه Nature انجام داده شده است نشان میدهد که بسیاری از دانشمندان آمریکایی نسبت به چشمانداز آیندهی شغلیشان در داخل کشور دچار تردید شدهاند. حدود ۷۵ درصد از بیش از ۱۶۰۰ دانشمندی که در این نظرسنجی شرکت کردند، اظهار کردند که پس از اقدامات اخیر مقامهای دولت ترامپ علیه بودجه پژوهشی دانشگاههای خاص، در حال بررسی ترک ایالات متحده هستند. همچنین اروپا و کانادا از گزینههای اصلی برای مهاجرت این دانشمندان عنوان شدهاند.
این نگرانی بهویژه در میان پژوهشگران جوانتر برجستهتر بود. از میان ۶۹۰ پاسخدهندهی پسادکتری، ۵۴۸ نفر گفتهاند که به ترک آمریکا فکر میکنند؛ همچنین ۲۵۵ نفر از ۳۴۰ دانشجوی دکتری نیز چنین دیدگاهی داشتند.
بهگزارش نشریه Nature، «بسیاری از پاسخدهندگان به دنبال مهاجرت به کشورهایی بودند که در آنجا از پیش همکار، دوست، خانواده یا آشناییت زبانی داشتند.» برخی از دانشمندانی که پیشتر برای کار به ایالات متحده آمده بودند، اکنون گفتهاند که قصد دارند به کشورهای زادگاه خود بازگردند.
دانشگاههای خارج از آمریکا نیز متوجه این روند شدهاند و تلاشهایی برای جذب پژوهشگران آمریکایی آغاز کردهاند. بر اساس گزارشی از نشریه گاردین دانشگاه «اِکس-مارسی» در فرانسه برنامهای به نام «پناهگاه امن برای علم» راهاندازی کرده که یک برنامهی سهساله برای جذب ۱۵ دانشمند آمریکایی فعال در حوزههای اقلیم، سلامت و اخترفیزیک است.
گاردین گزارش داده که تاکنون بیش از ۶۰ درخواست برای این برنامه دریافت شده که ۳۰ مورد از آنها تنها در ۲۴ ساعت نخست ارسال شدهاند. این دانشگاه همچنین با «دیگر دانشگاهها و دولت فرانسه تماس گرفته تا مفهوم پناهندگی علمی را در سطح ملی و اروپایی گسترش دهند و برای خوشامدگویی و انتقال پژوهشگران مختلف هماهنگیهایی انجام دهند.»
به گزارش CBC، نشانههایی از افزایش علاقه به مهاجرت به کانادا در میان دانشمندانی که در ایالات متحده کار یا آموزش دیدهاند دیده میشود. «ژان-فرانسوا روبِرژ» وزیر مهاجرت استان کبک، اعلام کرده که این استان بهطور فعال در حال جذب استعدادهای علمی از ایالات متحده است، بهویژه کسانی که از آنچه او «جهتگیریهای اقلیمگریزانهی کاخ سفید» خوانده نگراناند.
«گابریل میلر»، رئیس و مدیرعامل اتحادیه دانشگاههای کانادا، به CBC گفته: «هر چه پرسشها و نگرانیها در ایالات متحده افزایش پیدا کند، فرصت بیشتری برای کانادا ایجاد میشود تا بار دیگر نقش رهبری جهانی خود را بهعنوان یک قطب پژوهشی جهانی تثبیت کند.»
همچنین سایت نشریه Politico نیز گزارش داده که چین هم در تلاش است تا دانشمندانی را که بهواسطه کاهش بودجهی پژوهشی دولت ترامپ شغلشان را از دست دادهاند جذب کند. این نیز نشانهی دیگری است از اینکه سلطه دیرپای آمریکا بهعنوان پیشتاز آموزش عالی و پژوهش علمی جهانی، ناگهان در موقعیتی شکننده قرار گرفته است.
در طول سالها، ایالات متحده توانسته بود برترین پژوهشگران جهان را به خود جذب کند؛ بخشی از این موفقیت به دلیل اعتبار دانشگاهها و بخشی دیگر به دلیل حمایتها و آزادیهایی بود که به پژوهشگران داده میشد. اما اکنون بهنظر میرسد که روند مهاجرت علمی معکوس شده و آنچه زمانی جریان ورودی قدرتمندی بود، اکنون در حال چرخش به سوی خروج است.
این موج مهاجرت علمی نهفقط واکنشی فردی به سیاستگذاریهای پژوهشی یا مشکلات مالی دانشگاهها است، بلکه نشانهای از نوعی بیاعتمادی عمیقتر به آینده دمکراسی در آمریکا است. وقتی استادان برجسته، با سابقهی طولانی در دفاع از آزادیهای آکادمیک، سخن از «سقوط آزاد» کشور، «ترس از جنگ داخلی» و «عدم توانایی دانشگاهها برای محافظت از اعضای خود» به میان میآورند، باید این را جدی گرفت: آنچه در جریان است، صرفاً یک جابهجایی شغلی نیست؛ بلکه شکلی از کوچ هوش و فکر از سرزمینی است که شتابزده بهسوی فاشیسم در حرکت میکند.
ایالات متحده، که زمانی پناهگاهی برای دانش، تحقیق، و سرزمین آرزوهای بسیاری بود، اکنون در خطر تبدیلشدن به فضایی تهی از این ارزشها است، فضایی که در آن، علم مشکوک شمرده میشود، دانشگاهها تحت فشار سیاسی قرار میگیرند، و استادان ناگزیرند برای نجات امنیت فکری، حرفهای و خانوادگی خود، آمریکا را ترک کنند. این کوچ علمی، زنگ هشداری است برای آینده کشوری که زمانی خود را رهبر آزادترین ذهنهای جهان میدانست.
نظر شما