به گزارش آتیه آنلاین، در این بین، تعداد شاغلانی که کمتر از استاندار هفتگی فعالیت میکنند، حدود ۳ درصد با کاهش مواجه شده است؛ به معنای دیگر، رشد شتابان شاغلان فقیر کاهش یافته است.
بررسیها نشان میدهد از مجموع افراد شاغل در بازار کار، برخی کمتر از میزان استاندارد در هفته (۴۴ساعت و بیشتر) کار کرده و در شغلی فعالیت دارند که مرتبط با تخصص و مهارت آنها نیست؛ از این افراد به عنوان «شاغلان ناقص» یاد میشود.
بر این اساس، تعداد شاغلانی که کمتر از استاندارد هفتگی که همان ۴۴ ساعت است کار کردهاند، در بهار امسال نسبت به بهار سال قبل حدود ۳ درصد با افت روبرو شده و به بیانی دقیقتر تعداد فرصتهای شغلی ناقص با کاهش ۲.۸ درصدی روبهرو شده است. این درحالی است که سهم آنها نیز با کاهش ۰.۴ درصدی مواجه شده است؛ گزارهای که نشان از رشد بهرهوری نیروی کار در این فصل دارد.
محاسبه نسبت جمعیت شاغلان ناقص به جمعیت دارای اشتغال در سن کار، «سهم اشتغال ناقص» یا به عبارت دیگر «سهم نیمهبیکاران» را نشان میدهد؛ در واقع اشتغال ناقص، میزان بهرهوری بازار کار را مشخص میکند. بر این اساس در صورت افزایش سهم اشتغال ناقص، میزان بهرهوری بازار کار کمتر شده و در سوی دیگر کاهش این نرخ، خبر از افزایش میزان بهرهوری بازار کار میدهد.
دادههای مرکز آمار بیانگر این موضوع است که در بهار امسال نرخ اشتغال ناقص با ۰.۴ درصد به ۷.۹ درصد کاهش یافته است. حال تعداد شاغلانی که در هفته کمتر از ۴۴ ساعت استاندارد فعالیت میکنند، به کمتر از ۲ میلیون نفر کاهش یافته و تعداد آنها در این فصل به یک میلیون و ۹۵۲ هزار نفر بالغ میشود. بهرهوری نیروی کار در مردان نیز با افزایش مواجه شده؛ چنانچه نرخ اشتغال ناقص آنها از ۹ درصد به ۸.۵ درصد کاهش یافته است.
نکته قابل توجه اینکه در ۳ سال گذشته نرخ اشتغال ناقص زنان در بازه ۳.۸ تا ۵.۲ درصد قرار داشته است. به بیان دقیقتر ۵.۲ درصد شاغلان زن در پاییز ۱۴۰۲ از حداکثر توان خود در زمینه شغلی استفاده نکردهاند.
افزایش بهرهوری نیروی کار با کاهش نرخ اشتغال ناقص
کاهش نرخ اشتغال ناقص در تداوم روندی است که در سال ۱۴۰۲ رخ داده است؛ طبق گزارشهای مرکز آمار ایران، در ۲۵ سال اخیر رکورد تک رقمی شدن نرخ بیکاری و رسیدن آن به زیر ۹ درصد در سالهای اخیر رقم خورده که مربوط به سال ۱۴۰۲ بوده و به رقم ۸.۱ درصد رسیده است.
در واقع در سه سال گذشته نرخ بیکاری با ثبت عدد تکرقمی به زیر ۱۰ درصد رسیده که نشانه تلاش برای ایجاد اشتغال، بهبود فضای کسب و کار و برقراری امنیت شغلی نیروهای کار است. همچنین با تلاش دستگاههای اجرایی رشد قابل توجهی در زمینه اشتغال صورت گرفت و هدفگذاری ایجاد یک میلیون شغل در کشور محقق شد.
برمبنای دادههای حوزه اشتغال، در انتهای سال قبل سهم اشتغال ناقص با کاهش ۱.۳ درصدی مواجه شد و در عدد ۸.۲ درصد ایستاد؛ این کاهش به معنای افزایش بهرهوری نیروی کار و گویای گسترش سهم اشتغال شایسته در بازار کار کشور است. دادهها نشان میدهد که در دو سال گذشته نرخ اشتغال تمام وقت نیز با ۱۷ درصد افزایش مواجه شده است.
در واقع هر زمانی که استفاده از نیروی کار در حد کمتر از بهرهوری واقعی باشد، اشتغال ناقص شکل گرفته است. این پدیده در اقتصاد کلان از اهمیت بالایی برخوردار بوده و دلایل بروز آن میتواند متفاوت باشد یا در چند حالت متفاوت نمایان شود. بر اساس تعریف ارائه شده از مرکز آمار افرادی شامل وضعیت اشتغال ناقصاند که حاضر در سر کار یا غایب موقت از کار بوده و به دلایل مختلف کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده و خواهان ساعت کاری بیشتر هستند.
رابطه رونق یا کاهش رشد اقتصادی و اشتغال ناقص
رکود اقتصادی از جمله مهمترین عواملی است که در اقتصاد موجب فراگیری اشتغال ناقص میشود، حتی ممکن است در این برههها نرخ بیکاری پایین هم باشد (به دلیل ناامید شدن از پیدا کردن شغل در شرایط رکودی، از جست و جوی کار منصرف شوند) اما افراد متقاضی شغل در کارهایی مشغول به کارند که کارایی لازم را ندارند.
اشتغال ناقص یکی از پدیدههای رایج اقتصاد کلان در کشورهای در حال توسعه است و از نظر مباحث توسعهای این پدیده یکی از دلایل فقر در این کشورها محسوب میشود. به طور کلی این شاخص حالتهای متعددی دارد، در حالت نخست چنانچه فرد در شغلی باشد که تخصص آن را ندارد، به عنوان رانندگی تاکسی توسط یک مهندس عمران، نوعی از اشتغال ناقص محسوب میشود. حالت دوم زمانی که نیروی کار مایل باشد در هفته بیشتر از مدت زمان کنونی کار کند، این حالت مبنای محاسبه در ایران است. همچنین حالت سوم نیز در وقتی است که کار فرمایان برای اجتناب از برخی مسائل مانند بیمه، از پذیرش کارگران تمام وقت صرف نظر کنند.
نظر شما