۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۱
کد خبر: 71436

۴ مهارت مدیریتی در سازمان‌ها

دکتر ایرج ایسوند، مسئول ممیزی مدیریت درمان تأمین‌اجتماعی استان خوزستان
۴ مهارت مدیریتی در سازمان‌ها

امروزه شاهد تغییرات فزاینده‌ای در جوامع و سازمان‌ها هستیم که ساختار مدیریتی را زیر ذره‌بین می‌برد. این تغییرات سبب نگرش ژرف به «مدیریت انسان‌ها» شده است.

تحقیقات نشان می‌دهد که عملکرد و بهره وری سازمان‌ها تحت تأثیر مباحثی همچون «مدیریت فرهنگ سازمانی» و «شخصیت و رفتار کارکنان» قرار دارد و دانشمندان علت موفقیت سازمان‌های برتر و موفق دنیای پیشرفته و پیچیده امروزی را شیوه مدیریت آنها می‌دانند.

مهارت‌های کلیدی مدیران از قبیل هوش عاطفی، هوش سازمانی، هوش سیاسی و هوش معنوی نقشی اساسی و تعیین کننده در عملکرد سازمان‌ها دارد. مدیران با بهره‌مندی از این مهارت‌ها می‌توانند در انگیزش درونی، رضایت شغلی کارمندان، توسعه مشارکت، ادراک و وفاداری، خلاقیت، نوآوری، توانمندی، توسعه ارتباطات مطلوب و فعالیت‌های گروهی نقش نفوذی داشته باشند و با رهبری صحیح، زمینه رشد و تعالی کارکنان و ایجاد بهره‌وری در سازمان را فراهم کنند.

بی‌شک، رشد و تعالی کارکنان از طریق توجه به سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و سرمایهٔ معنوی در سازمان تحقق می‌یابد. در این جهت باید از گسترش سکوت و بدبینی سازمانی جلوگیری کرد.

در این راستا افزایش آگاهی، دانش و مهارت در حوزه «مدیریت رفتار سازمانی» می‌تواند به مدیران، پژوهشگران و کارکنان یاری رساند تا در غایت، شاهد رشد و شکوفایی کشور عزیزمان باشیم.

برای این منظور لازم است، ماهیت مدیریت رفتار سازمانی را مورد کنکاش قرار دهیم؛ تا اواسط قرن بیستم در باره انسان مفروضاتی بسیار ساده و ابتدایی وجود داشت و این نگاه، سبب شده بود تا جنبه‌های انسانی، انگیزه‌ها و نیازهای سطوح بالای انسانی در سازمان‌ها نادیده انگاشته شود. اما نکته مهم این است که شناسایی و پیش‌بینی رفتار انسان‌ها، بسیار پیچیده‌تر از آن است که صرفا از منظر تاثیر بر امنیت اقتصادی و شرایط کاری مطلوب، مورد ارزیابی قرار گیرد. سازمان‌های یک جامعه برای تحقق اهداف‌شان نیاز به رفتار فردی و گروهی دارند و در این فرآیند، برخورداری از مهارت‌های اجتماعی برای حل‌وفصل مسائل بسیار ضروری است.

دانشمندان مدیریت و علوم رفتاری کوشیده‌اند از طریق تحقیقات بنیادی و علمی نظریه‌هایی را تدوین کنند که با کاربرد آن‌ در سازمان‌ها، بتوان بر پیچیدگی‌ها و مشکلات روانی و رفتاری نیروی انسانی سازمان‌ها غلبه کرد. مهمترین این نظریه، دانش مدیریت رفتار سازمانی است. بدیهی است علوم رفتاری برخلاف علوم فیزیکی و کمّی با احتمالات سروکار دارد. از این‌رو به‌جای ارائه قوانین به‌دنبال افزایش احتمال موفقیت در سازمان‌ها می‌گردد.

براساس این دانش، مدیران برای موفقیت اجرای فرآیندهای مدیریتی، نیازمند برخورداری از چهار نوع مهارت هستند. نخست؛ مهارت فنی است تا دانش تخصصی خود را به‌کار گیرند. دوم؛ مهارت‌های انسانی است که توانایی تعامل با دیگران و کارمندان را فراهم می‌کند. (دانش مدیریت رفتار سازمانی نیز بیشتر به دنبال توسعه مهارت‌های انسانی است.) سوم؛ مهارت تحلیلی است که مدیران با استفاده از نگرش کلی و جامع به سازمان و محیط، سعی در درک وضعیت موجود و آینده سازمان را دارند. چهارم؛ مهارت طراحی است که مدیران مشکلات و مسائل سازمان را تجزیه و تحلیل کرده و راه‌حل‌های مناسب برای آن ارائه می‌دهند. هرچقدر مدیران از سطوح پایین به سطوح بالا ارتقا پیدا کنند، به مهارت فنی کمتر و به مهارت تحلیلی و طراحی بیشتر نیاز دارند.

کد خبر: 71436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 3 =