دکترای مدیریت دولتی گرایش «رفتار سازمانی» دانشگاه تهران، نقش هوش عاطفی (EQ) را در زمینه موفقیت افراد، پررنگتر از نقش بهره هوشی (IQ) بیان کرد و گفت: برخلاف نظر پیشینیان بهره هوشی تنها ۱۰ تا ۲۵ درصد در موفقیت افراد نقش دارد؛ اما نقش هوش عاطفی در توسعه مسیر شغلی، زندگی خانوادگی، تعلیموتربیت و سلامت و بهداشت روانی بسیار پررنگ است.
امروزه شاهد تغییرات فزایندهای در جوامع و سازمانها هستیم که ساختار مدیریتی را زیر ذرهبین میبرد. این تغییرات سبب نگرش ژرف به «مدیریت انسانها» شده است.