به گزارش آتیه آنلاین؛ کارشناسان و سازمانهای بینالمللی هشدار میدهند که تنها کسانی در این تغییر اشتغال باقی میمانند که قادر به تطبیق سریع با تغییرات از طریق یادگیری مادامالعمر باشند. آیا همه ما باید مهندسی کامپیوتر را بیاموزیم تا مفید باقی بمانیم؟ کدام مشاغل ناپدید میشوند و کدام مشاغل به طور فزایندهای مورد تقاضا خواهند بود؟ آیا میتوان سیستمهای آموزشی را با دنیایی که در آن مدارک دانشگاهی تنها در یک دهه منسوخ میشود، تطبیق داد؟ مهمتر از همه، چه کسی هزینه یادگیری مادامالعمر را پرداخت خواهد کرد؟
تاثیر کرونا بر سرعت تغییرات
همه گیری کووید-۱۹ پویایی و تغییرات در حال ظهور دو دهه اخیر را تسریع بخشید. «انقلاب صنعتی چهارم» یا روشهای تعامل انسان با ماشینها، به خوبی در حال انجام است؛ برگزاری جلسات مجازی، پیشبینی روندها با الگوریتمها و رمزگشایی از گرایشات مصرفکنندگان و جایگزنی کارگران خدمات مشتری با چت باتها همگی از تغییراتی است که با همهگیری کرونا سرعت بیشتری گرفتهاند.
۹۰ درصد مشاغل امروزی تقریباً در همه بخشها به درجاتی از صلاحیت دیجیتالی نیاز دارند، اما تنها ۵۶ درصد از بزرگسالان در سال ۲۰۱۹ این مهارت ضروری را داشتند. در حالی که همه ما مجبور نیستیم مهندس کامپیوتر شویم، بسیاری از ما برای بقا در بازار کار باید به حداقل سطح صلاحیت دیجیتال دست پیدا کنیم. این بدان معناست که مقدار قابل توجهی از مهارت و دانش باید به روز و توزیع شود.
میشل آر. وایز در کتاب «یادگیری طولانی مدت» پیشبینی میکند که به دلیل افزایش امید به زندگی، افراد در دهههای آینده به طور متوسط ۱۲ شغل مختلف در طول عمر خواهند داشت که میتواند به معنای شکل مشاغل تا ۱۰۰ سال آینده باشد.
در مواجهه با این اختلال بیسابقه ناشی از سرعت تغییرات، اصطلاحاتی مانند ارتقاء مهارت، که شامل آموزش مهارتهای جدید به کارگران، و مهارت مجدد، بازآموزی حرفهای برای کمک به کارکنان برای سازگاری با موقعیت جدید است، به طور فزایندهای رایج شدهاند.
شغلهایی که حذف و اضافه میشوند
مشاغلی که در حال حاضر مورد تقاضا هستند اما به گفته کارشناسان ناپدید میشوند، شامل کارهایی است که میتوانند توسط ماشین انجام شوند از جمله؛ مدیریت انبار، کارهای دفتری، حسابداری، حسابرسی، ورود دادهها، آمار، امور مالی، بیمه، خدمات مشتری، تدارکات و تشخیص پزشکی.
رانندگان کامیون، حرفهای که در حال حاضر به دلیل دستمزدها و شرایط کاری نامطلوب تقاضای زیادی دارد، میتوانند تا سال ۲۰۳۰ شاهد اتوماتیک شدن مشاغل خود باشند. شرکتهایی مانند گوگل، اوبر و تسلا سالهاست که روی اتوماسیون وسایل نقلیه سرمایهگذاری میکنند. این تغییر به سمت فناوری بدون راننده تنها در ایالات متحده منجر به بیکار شدن سه میلیون نفر خواهد شد.
در مقابل، برخی از کارشناسان مجمع جهانی اقتصاد (WEF) بر این باورند که افراد دارای مهارت در علوم، فناوری، هنر و ریاضیات در آینده خوششانس خواهند بود. بر اساس آخرین گزارش آنها، تقاضا برای متخصصان سلامت، اعم از جسمی و روانی، و متخصصان آموزشی تا سال ۲۰۳۰ همچنان بالا خواهد بود. در همین حال کارشناسان هنوز در حال تجزیه و تحلیل تأثیر همهگیری بر اشتغال هستند.
خارج از بخش مراقبتهای بهداشتی و آموزش، متخصصان علوم داده (هوش مصنوعی و دادههای بزرگ)، مهندسی و تولید، فروش و بازاریابی، فناوری اطلاعات، فناوری و ارتباطات از راه دور نیز شانس بالاتری برای کشب مشاغل آینده خواهند داشت. همچنین مهارتهای نرم، از جمله توانایی حل مشکلات پیچیده، نوآوری، خلاقیت، تفکر انتقادی، کار تیمی، نتیجهگیری، اخلاقیات، ارتباطات و توانایی سازگاری با تغییرات محیطی و تحمل ناامیدی نیز در بازار مشاغل به طور فزایندهای ارزشمند خواهند بود.
بهرغم توصیههای سازمان بینالمللی کار (ILO) در سالهای اخیر، راهحلهای محلی کمی برای انظباق مشاغل و مهارتها اجرا شده و چشمانداز جهانی عواقب انفعال وخیم است. گزارش WEF در سال ۲۰۲۲ ارقام بیسابقهای را در مورد تشدید بیکاری و نابرابری ارائه میدهد. جمعیت جهانی که در سال ۲۰۲۰ در فقر زندگی میکردند به میزان ۱۳۱ میلیون نفر افزایش یافته، در حالی که ۵۴ میلیون نفر دیگر از طبقه متوسط جهانی خارج شدهاند. علاوه بر این، برنامههای آموزشی فعلی با واقعیتی که ما در حال حاضر در آن زندگی میکنیم سازگار نیست و بسیاری از فارغ التحصیلان بیکار یا کم کار هستند، در حالی که بسیاری از شرکتها نمیتوانند پروفایلهای حرفهای مورد نیاز خود را بیابند.
حق کارگران برای یادگیری مادامالعمر
پیشبینی میشود که ۵۶ درصد مشاغل در معرض خطر خودکار شدن در ۲۰ سال آینده هستند. راه حلی که پیشنهاد میکنند به رسمیت شناختن یادگیری مادام العمر است. در واقع ILO و اتحادیه اروپا (EU) سالهاست که چالشهای پایداری و تحول دیجیتال را تجزیه و تحلیل و پیشبینی میکنند. هر دو این سازمانها معتقدند که کارگران حق «یادگیری مادامالعمر» یا آموزش مداوم دارند و این حق برای رویارویی موفقیتآمیز با تحولات تکنولوژیکی و زیستمحیطی و ایجاد یک شبکه ایمنی در زمانهای عدم اطمینان، اساسی است.
ILO و اتحادیه اروپا مدلهای مالی ترکیبی را برای یادگیری مادامالعمر توصیه میکنند. مدلهایی که امکان خوداشتغالی بیشتر کارگران را در آینده فراهم میکند. این کارگران، همراه با کارکنان کم مهارت و با منابع کمتر، و کسانی که در بخش غیررسمی کار میکنند، در آینده نهچندان دور آسیبپذیرترین افراد خواهند بود.
از آنجایی که شرکتها ذینفعان اصلی پیشرفتهای فناوری و تغییر دانش نیروی کار هستند، باید مشارکتکنندگان اصلی در آموزش مداوم نیز باشند. در ایالات متحده، که برخلاف اتحادیه اروپا از سیستم آموزشی قوی و مقرون به صرفه برخوردار نیست، چند شرکت نمونه مانند Baxter و Anthem کمکهای مالی تا سقف ۵۰۰۰ دلار در سال به کارکنان خود برای بهبود و توسعه آموزش کارکنان ارائه میدهند. بریتیش پترولیوم تا ۹۰ درصد بودجه آموزش را تامین میکند، در حالی که استارباکس و دیزنی هزینه تحصیلات دانشگاهی کارکنان خود را پرداخت میکنند. البته باید گفت که این موارد از استثناهای دنیای کار امروز است، دنیایی که شعار آن «خود اشتغالی» و اخلاقیات آن تشویق به آموزش انفرادی است.
اما در مورد اتحادیه اروپا، بودجه ۸۰۰ میلیارد یورویی آن با عنوان «نسل بعدی» که در پی همهگیری کووید راهاندازی شد به کشورها و شرکتها از منظر گذار محیطزیستی، صنعتیسازی مجدد و دیجیتالسازی کمک میکند. اتحادیه اروپا از دو ابزار برای مقابله با چالش آموزش مداوم و دیجیتالی شدن تا سال ۲۰۳۰ استفاده کرده است: حسابهای یادگیری فردی (ILAs) و اعتبارنامههای خرد.
ILA تضمین میکند که همه افراد (از جمله افراد بیکار و خوداشتغال) در طول زندگی خود به فرصتهای آموزشی با مرخصی استحقاقی دسترسی خواهند داشت. طرح اعتبارنامه خرد نیز، نتایج یادگیری تجارب آموزشی سریع، مانند دوره های کوتاه را تأیید میکند. هدف این طرح اطمینان از این است که ۶۰ درصد از کل بزرگسالان تا سال ۲۰۳۰ هر ساله در آموزشها شرکت کنند در حالی که این رقم تا سال ۲۰۱۶ تنها ۳۷ درصد بود.
نظر شما