به گزارش آتیه آنلاین به نقل از فوربز؛ هدف «آموزش جهانی»، بخشی از «اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد» (SDGs)، بهطور قابلتوجهی از مسیر معین خود خارج شده است. گزارشهای مختلف، از جمله اخبار رسیده از «یونسکو» و «سازمان ملل»، این روند نگرانکننده را برجسته میکند که تا زمانی که تغییرات شدیدی رخ ندهد، جهان به تعهدات خود برای تضمین آموزش با کیفیت فراگیر و عادلانه تا سال ۲۰۳۰ عمل نخواهد کرد.
جهان امروز با یک وضعیت چند بحرانی دست و پنجه نرم میکند، منظور مجموعه پیچیدهای از چالشهای جهانی بههم پیوسته است که بهطور همزمان بر اقتصاد، صنایع و بازارهای کار تأثیر میگذارند. از تغییرات اقلیمی و تنشهای ژئوپلیتیکی گرفته تا اختلالات فناوری و بیثباتی اقتصادی، این بحرانها چشمانداز کار را بهویژه برای جوانان تغییر میدهند. در حالی که بیکاری جوانان همچنان بالاست، کارفرمایان نیز در سرتاسر جهان در تلاش برای پر کردن نقشهای حیاتی هستند که شکاف قابلتوجه در مهارتها را برجسته میکند.
بر اساس گزارش «سازمان بینالمللی کار» (ILO)، بیکاری جهانی جوانان در سال ۲۰۲۳ به میزان ۱۳ درصد بود و بسیاری از جوانان با چشمانداز محدودی برای کار پایدار و شایسته مواجه بودند. از سوی دیگر، «مجمع جهانی اقتصاد» (WEF) دریافت که ۴۴ درصد از کسبوکارها در یافتن استعدادهایی با مهارتهای مناسب برای پر کردن مشاغل خالی دچار مشکل هستند. این تضاد نشان دهنده عدم تطابق عمیق بین عرضه جوانان جویای کار و تقاضا برای استعدادهای ماهر است که اگر به آن توجه نشود، هم بیکاری و هم کمبود استعداد را تشدید میکند.
برای مقابله با این چالش، باید رویکردی جامع و مبتنی بر سیستمها، با تمرکز بر پنج عنصر بههم پیوسته اتخاذ شود: اقتصاد، آموزش، اشتغالپذیری، برابری و اکوسیستم. این عوامل در کنار هم میتوانند به کاهش شکاف مهارتها، کاهش بیکاری جوانان و ایجاد مسیرهایی برای کار شایسته برای همه کمک کنند.
اقتصاد: مشاغل رو به رشد و تامین مالی
رشد اقتصادی یک محرک حیاتی برای ایجاد شغل باقی میماند، اما کیفیت و فراگیر بودن این رشد مهم است. در بسیاری از نقاط جهان، رشد بیکاری به یک نگرانی مبرم تبدیل شده است، زیرا اقتصادها گسترش مییابند، بدون اینکه برای جوانان فرصتهای کافی شغل رسمی ایجاد کنند. بیکاری جوانان حتی در کشورهایی با رشد تولید ناخالص داخلی مثبت همچنان در حال افزایش است، که نشان میدهد سیاستهای اقتصادی فراگیر و سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی وجود ندارد (ILO، ۲۰۲۴).
علاوه بر این، همسویی بین رشد اقتصادی و سرمایهگذاری در آموزش بسیار مهم است. گزارش «نظارت بر آموزش جهانی ۲۰۲۳» نشان میدهد که بودجههای ملی برای آموزش اغلب کمتر از ۴ تا ۶ درصد تولید ناخالص داخلی است که حداقل توصیه یونسکو برای این مسئله را هم پوشش نمیدهد. بدون حمایت مالی کافی، سیستمهای آموزشی نمیتوانند مهارتها و شایستگیهای لازم برای آمادهسازی جوانان جهت ورود آنان به بازارهای کار مدرن را فراهم کنند و بسیاری از کارگران جوان را بدون ابزار لازم برای موفقیت رها میکنند.
تحصیلات: فراهم کردن پایههای یادگیری مادام العمر
سیستمهای آموزشی باید برای پاسخگویی به تقاضاهای در حال تغییر نیروی کار تکامل یابند. «سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی» (OCDE) بر اهمیت فراهم کردن مهارتها، دانش، نگرشها و ارزشهای مرتبط با کار در سیستمهای آموزشی تاکید میکند تا اطمینان حاصل شود که جوانان برای یادگیری مادام العمر آماده هستند. بهطور خاص، آموزش و مدارک انباشتی، یعنی مدارک و دورههای آموزشی که به یادگیرندگان اجازه میدهد در طول زمان تخصص خود را ایجاد کنند در حال تبدیل شدن به یک جزء اساسی از انتقال موفق آموزش به اشتغال هستند.
علیرغم نیاز به مسیرهای یادگیری سازگار، بسیاری از سیستمهای آموزشی در اتخاذ این مدلها انعطاف ناپذیر و کند باقی میمانند. با این حال، کشورهایی مانند آلمان که یادگیری انعطافپذیر را پذیرفتهاند، با برنامههای قوی آموزش حرفهای و آموزش فنی (VET)، توانستهاند بیکاری جوانان را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند. ادغام یادگیری تخصصی صنعت و آموزش مبتنی بر شایستگی برای آمادهسازی جوانان و شکوفایی در نیروی کار در حال تکامل، چنین ادغامی بهویژه در بخشهایی مانند فناوری و پایداری توسعه، حیاتی است.
اشتغالپذیری: آموزش مهارتهای مناسب برای استخدام یا موفقیت کارآفرینی
یکی از مهمترین موانع کاهش بیکاری جوانان، عدم تطابق مهارتها است، به معنای شکاف بین آنچه جوانان میآموزند و آنچه کارفرمایان به آن نیاز دارند. گزارش «آینده مشاغل» از «انجمن جهانی اقتصاد» در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که ۵۰ درصد از کارکنان تا سال ۲۰۲۵ به دلیل پیشرفتهای سریع فناوری به مهارت مجدد نیاز خواهند داشت. با این حال، سیستمهای آموزشی سنتی اغلب با نیازهای صنعت همسو نیستند و بسیاری از کارگران جوان را بدون مهارتهای مورد نیاز در بخشهایی که رشد بالایی دارند رها میکنند.
دولتها و کسبوکارها باید برای اطمینان از اینکه برنامههای آموزشی مستقیماً با تقاضای بازار مرتبط هستند، همکاری کنند. مشارکتهای دولتی و خصوصی، مانند برنامههای کارآموزی و ابتکارات آموزشی تحت رهبری صنعت، میتوانند نقشی اساسی در کاهش شکاف مهارتی داشته باشند. به عنوان مثال، در سوئیس، جایی که آموزش و پرورش به شدت با بازار کار ادغام شده است، بیکاری جوانان در میان کمترین میزانهای جهانی است. از این جهت ایجاد سیستمی که بهطور مستمر با نیازهای متغیر نیروی کار سازگار باشد، برای بهبود قابلیت اشتغال جوانان ضروری است.
روندهای اخیر نشان میدهد که بسیاری از جوانان بهطور فزایندهای کارآفرینی را بر اشتغال سنتی ترجیح میدهند که ناشی از تمایل به استقلال و توانایی ایجاد تغییر است. مطالعهای در سال ۲۰۱۹ توسط Deloitte نشان داد که ۷۶ درصد از نسل هزارهها، کارآفرینی را به عنوان وسیلهای کلیدی برای ایجاد تأثیر اجتماعی میبینند. با این حال، تحقیقات نیاز به سیستمهای پشتیبانی قوی را برای کمک به موفقیت این کارآفرینان جوان برجسته میکند.
گزارش «نظارت جهانی کارآفرینی ۲۰۲۱» تأکید میکند که دسترسی به آموزش کافی در کارآفرینی، مربیگری و توسعه مهارتها برای جوانان حیاتی است تا در سرمایهگذاریهای خود شکوفا شوند.
برابری: تضمین دسترسی به استعدادهای فراگیر و متنوع
هر راهبردی برای کاهش بیکاری جوانان باید برابری را در اولویت قرار دهد و تضمین کند که فرصتها بهطور یکسان برای همه جوانان، صرفنظر از پیشینه، جنسیت، یا موقعیت آنها در دسترس است. علیرغم پیشرفت در آموزش، زنان و جوامع به حاشیه رانده شده همچنان با موانعی برای ورود به صنایع با رشد بالا، به ویژه در زمینه های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات یا به اختصار STEM مواجه هستند. بر اساس گزارش «یونسکو»، تنها ۳۵ درصد از فارغ التحصیلان STEM را زنان تشکیل میدهند.
همچنین برنامههایی که بهطور خاص گروههای کمنماینده را هدف قرار میدهند نیز میتوانند تضمین دسترسی به استعدادها را تنوع بخشند. علاوه بر این، شرکتهایی که بر شیوههای استخدام فراگیر و برابری در میان کارکنان تأکید دارند، نه تنها به عدالت اجتماعی کمک میکنند، بلکه از نیروی کار نوآورتر و پویاتر نیز بهره میبرند. دادهها در این زمینه روشن است؛ ترویج تنوع یک مزیت استراتژیک در اقتصاد مدرن است.
اکوسیستم: همسو کردن ذینفعان برای حداکثر تأثیر
یک بازار کار پر رونق به چیزی بیش از صرفاً یک اقتصاد کارآمد و کارگران آماده نیاز دارد؛ چنین بازاری به یک اکوسیستم منسجم نیاز دارد که در آن دولتها، مشاغل، مؤسسات آموزشی و جامعه مدنی بهطور مؤثر با هم کار کنند. «سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی» بر اهمیت همافزایی در سراسر زنجیره ارزش تاکید میکند و تضمین میکند که همه ذینفعان در راستای هدف کاهش بیکاری و تقویت کار شایسته همسو هستند.
مدلهای موفق همکاری اکوسیستم، مانند آنچه در سنگاپور دیده میشود، درسهای ارزشمندی را برای سایر کشورها ارائه میدهد. در این کشورها، دولت نقش اصلی را در سازماندهی همکاری بین مؤسسات آموزشی و صنایع ایفا میکند تا اطمینان حاصل شود که جوانان در زمینههایی آموزش میبینند که رشد آنها مورد پیشبینی قرار گرفته است. چنین همافزایی محیطی را ایجاد میکند که در آن جوانان میتوانند به آرامی از آموزش به اشتغال گذر کنند و کارفرمایان بهراحتی استعدادهای مورد نیاز خود را پیدا کنند.
یک مسیر رو به جلو
وضعیت چندبحرانی که اقتصاد و اشتغال امروز با آن مواجه است، راهحلهای چند بعدی را میطلبد که به هر دو جهت عرضه و تقاضای بازار کار میپردازد. با تمرکز بر عناصر به هم پیوسته اقتصاد، آموزش، اشتغالپذیری، برابری و اکوسیستم، میتوان یک استراتژی جامع برای کاهش بیکاری جوانان و ترویج کار شایسته برای همه ایجاد کرد.
سیاستگذاران، رهبران کسبوکار و مربیان باید برای رفع شکاف مهارتها، ترویج رشد فراگیر و ایجاد بازارهای کار انعطافپذیر گردهم آیند. چالشها در این زمینه بزرگ است، اما فرصتهای عظیمی نیز در این میان نهفته است. با تلاش هماهنگ و سرمایهگذاری پایدار، میتوان آیندهای ساخت که در آن جوانان مهارتها، فرصتها و پشتیبانی لازم برای رشد در اقتصاد جهانی را داشته باشند.
نظر شما