به گزارش آتیهآنلاین، اینکه فرد بداند چه ظرفیتهایی برای یادگیری دارد، تا چه حد در مقابل سختیها تابآوری دارد، چه مهارتهایی دارد و چه چیزهایی میتواند بیاموزد، اصلا سطح آموزش پذیریاش چقدر است، آیا توانایی آموزش به دیگران را نیز دارد، در چه مشاغلی میتواند موفق و مؤثر باشد، آیا توان ایجاد ثروتی را دارد، چگونه میتواند بخشی از انرژی خود را برای کمک به جامعه و همنوعانش صرفکند.
همه اینها در یک مجموعه کلی فردی را ترسیم میکند که ذهنی توسعه یافته دارد و از قابلیت بهروز شدن نیز بهرهمند است. تلاش برای رفع نقاط ضعف، تقویت مهارتها، یادگیریهای جدید و هر فعالیتی که به بهبود فرد کمک کند، راه روشنی به سوی توسعه فردی است، بهطورکلی توسعه فردی تلاش برای رسیدن به بهترین نسخه از خود است.
فاکتورهای توسعه فردی
وقتی انسان به قله هرم مازلو نزدیک شود، درمییابد که نیاز به خودشکوفایی دارد و دیگر خوراک و پوشاک و مسکن و امنیت و رفاه او را راضی نمیکند. اما در جامعه امروز اتفاق دیگری افتاده است؛ افراد بدون اینکه از امکانات طبقات پایین هرم به شکل کامل بهرهمند شده باشند، نیاز به خودشکوفایی دارند. رشد تکنولوژی و آگاهی از انواع سبکها و شیوههای زندگی این امکان را برای فرد فراهم کرده است. اینجاست که مفهوم توسعه فردی در دنیای امروز اهمیت پیدا کرده و پررنگ میشود. در چنین جهانی فرد نیاز دارد بیشتر بداند، بیشتر بخواند، گستره تجربیات خود را وسیعتر کند تا بتواند ارتباطات مؤثر فردی و اجتماعی را در زندگی خود ایجاد کند. آبراهام هَرولد مازلو روانشناس انسانگرای آمریکایی که با نظریه «سلسله مراتب نیازهای انسانی» به شهرت رسیده میگوید: «همه افراد نیاز دارند خود را مستقل و کامل ببیند.» این در صورتی است که هر فردی برای رسیدن به کاملترین نسخه خود، امکانات محدودی در اختیار دارد. توسعه فردی فرایندی است که در آن باید هر قسمت از یک سیستم را در هماهنگی با بقیه قسمتها پیش برد. برای چنین کاری نیاز به زمینههایی همچون چشمانداز فردی، استعدادیابی، مهارتهای ارتباطی، هوش هیجانی، مدیریت زمان، مدیریت استرس، حمایت اجتماعی، برنامهریزی، آموزش، تحلیل رفتار متقابل، خودشناسی، تعیین برنامه پیشرفت و... است.
موانع دستیابی به توسعه فردی
مسیر رسیدن به خودی بهتر و مؤثرتر، مسیری پرسنگلاخ و دشوار است، چه بسیار آموزههای نادرست و تجربههای زیانبار که از ابتدای زندگی با ما هستند و حالا دیگر تودههایی محکم و غیرقابل تغییر به نظر میرسند. چیزهایی که موجب شدهاند با ضعف و ناکارآمدی و شکستهای پیدرپی مواجه شویم. حالا برای دورشدن از بیراهه و بازگشت به جاده اصلی نیاز به تلاشی مضاعف داریم. اما همچنان موانع بسیاری بر سر راه هستند، از آن جمله میتوان به نداشتن انگیزه کافی، دافعه جامعه و محیط اطراف، خسته شدن و رهاکردن برنامهریزی، به تعویق انداختن مداوم امور، تردیدهای طولانی، دلسرد شدن از انتقادها و... اشاره کرد. اینها نوعی سرعتگیر هستند و برای گذشتن از هرکدام این موانع باید تقویت، تکرار، انگیزهبخشی به خود و امید را بهطور روزمره تمرین و به آن عمل کنیم.
راهکارهای مؤثر توسعه فردی
برای غلبه بر موانع و افتادن در مسیر هموار توسعه، باید چند راهکار را در نظر داشته باشیم. پروسه حذف عادتهای بد و اضافه کردن مرحله به مرحله عادتهای درست اولین گام برای رسیدن به توسعه فردی است، همچنین مدیریت زمان نیز در این راه از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر نگاهی به زمانهای تلف شده خود بیندازیم میفهمیم که این مدیریت چقدر مهم است. نظمدهی به کارهای روزمره و انجام آنها در یک روند منظم گام مثبت دیگری است که باید حتماً آن را انجام داد. در بینظمی و سردرگمی هدفها هم گم میشوند و ما را با ذهنی آشفته و خسته تنها میگذارند. بیشتر ارتباط برقرار کردن و در محیطهای جمعی بودن، کارها را بهصورت گروهی انجام دادن، پذیرفتن بازخوردهای مثبت و منفی با انعطافپذیری بالا، شرکت کردن در جلسات آموزشی، خودآگاهی از طریق مطالعه و دیدن و شنیدن مداوم وتمرکز بر برنامه و نگاه به هدف بقیه پلههای رسیدن به قله توسعه فردی است. با در دست داشتن چنین مهارتهایی میتوانیم به موانع غلبه کنیم و اجازه ندهیم برنامه ما را با شکست روبهرو کنند.
نظر شما