در مورد بحران دوران بازنشستگی توضیح میدهید؟
همه افراد در طول زندگی، بحرانها و ناملایماتی را تجربه میکنند که با تابآوری در این شرایط میتوانند خود را حفظ کنند. یکی از این بحرانها، بحران دوران بازنشستگی است که همه افراد باید به نحوی با آن کنار بیایند. وقتی افراد جامعه به این سن میرسند احساس میکنند به آخر خط رسیدهاند؛ زیرا متأسفانه در جامعه ما، باورها و کلیشههای منفی نسبت به سالمندی، سبک زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و نهتنها پیامدهای رفتاری و روانشناختی این موضوع در سلامت روانی و جسمانی افراد سالمند تأثیرگذار است بلکه باعث انزوای آنان از اجتماع نیز میشود.
شرایط روانی افراد بعد از بازنشستگی چگونه است؟
افزایش امکانات بهداشتی و پیشرفت علم پزشکی موجب افزایش میانگین عمر شده است. همزمان با این موضوع تعداد بازنشستگان و افراد سالمندی که تنها زندگی میکنند نیز افزایش یافته است. تنهایی و انزوایی اجتماعی میتواند مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب را در پی داشته باشد. استرسهای روانی دوره بازنشستگی قبل از بازنشستگی آغاز میشود، به طوری که از اواخر دوره اشتغال فکر و ذهن فرد درگیر موضوع بازنشستگی میشود. یکی از این استرسها ناامیدی از آینده و از دست دادن شغل است؛ آنهم شغلی که یک عمر جز زندگی فرد بوده و برای رسیدن به آن تلاش کرده و حالا بدون آن، او احساس پوچی میکند. یعنی از دست دادن پویایی و تلاش، به خصوص اینکه فرد میداند مانند گذشته دیگر نمیتواند فعال باشد.
در این دوران استرس موضوعی بسیار شایعتر است؛ زیرا افراد مسن با کاهش تحرک و پویایی، درد مزمن، ضعف یا سایر مشکلات سلامتی روبهرو میشوند و به نوعی به مراقبت طولانیمدت نیاز دارند. همه این عوامل استرسزا میتواند منجر به انزوا، تنهایی یا پریشانی روانشناختی در افراد بارنشسته شود. افراد مسن در برابر بدرفتاری هم آسیبپذیرند.
چگونه میتوان با بحران بازنشستگی کنار آمد؟
قبول این واقعیت که بازنشستگی امری کاملاً طبیعی است و برخورد عادی با آن، خود استرس فرد را میکاهد. این در حالی است که باید بپذیریم بازنشستگی مساوی با توقف و یا بیحرکتی در زندگی نیست بلکه شروع دوره جدیدی در زندگی انسان است. باید بپذیریم بازنشستگی توقف نیست و راهی است که همه آن را طی میکنند؛ فقط گامهای ما آرامتر است، زیرا قبلاً ما گامهای بزرگتری برداشتهایم و ضرورتی به تند رفتن؛ آنهم در این سنوسال نیست. پس باید کولهباری سبکی را با خود حمل و به سوی مقصد حرکت کنیم. یکی از این کولهبارها، انتخاب حرفه مناسب پس از بازنشستگی است. خیلیها حرفه خود را دوست دارند و امکان ادامه کار بعد از بازنشستگی برای آنان وجود دارد؛ مانند نویسندگان، مربیان، استادان، کارشناسان تربیت بدنی، افسران، رانندگان، آشپزها ، پرستاران مترجمان، اما ممکن است همه حرفه مناسبی نداشته باشند یا اصلاً ممکن است حرفهای که در آن مشغول هستند را به هر دلیلی دوست نداشته باشند؛ بنابراین پیش از بازنشسته شدن باید به فکر حرفه جدید بود. بازنشستگان باید بدانند مانند دوران اشتغال نباید کارهای سنگین و با فشار زیاد انجام دهند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که پس از بازنشستگی مشغول به کارهای مرتبط با حرفه خود شدهاند در مقایسه با کسانی که به طور کامل دست از کار کشیدهاند سلامت روان بیشتری دارند. جالب اینجا است این موضوع در مورد کسانی که بعد از بازنشستگی در خارج از حیطه تخصصی خود مشغول فعالیت شدند صادق نیست. بازنشستگانی که مشغول کارهایی نامربوط به تخصص خود میشوند ممکن است مجبور به تطبیق با یک محیط تازه و متفاوت شوند که باعث فشار روانی میشود. همچنین بازنشستگانی که مشکلات مالی دارند بیشتر احتمال دارد پس از بازنشستگی در زمینهای متفاوت مشغول به کار شوند.
آیا پایین بودن سن میتواند آثار مخربی بر آرامش روانی بارنشستگان به همراه داشته باشد؟
بله، در دهههای اخیر، سن بازنشستگی و حقوق و مزایای بازنشستهها و همچنین امتیازهای بازنشستگی میتواند تأثیر مستقیمی بر کیفیت دوران سالمندی داشته باشد. در برخی از جوامع، بازنشستگی پایان دوران کاری نیست؛ حتی برخی افراد سعی میکنند وارد عرصه تازهای از کار یا حتی تحصیلی شوند یا به کارهای داوطلبانه اجتماعی بپردازند. تبعیض سنی اثرات مخربی روی روان افراد سالمند در پی دارد. برخی معتقدند پایین بودن سن باز نشستگی و کنار گذاشتن زودهنگام از کار باعث ایجاد مشکلات روحی در افراد سالمند میشود، حتی میتواند باعث ایجاد حس افسردگی و انزوای اجتماعی فرد شود.
در مورد نقش یادگیری در کاهش استرس در دوره بازنشستگی نیز توضیح میدهید؟
استرس و فشارهای روحی و روانی فرد بازنشسته تا حدودی با آموزش، بخصوص علوم جدید و کارهای دستی کاهش مییابد. به عنوان مثال یادگیری یارانه که بدون آن امروزه انسان بیسواد محسوب میشود، یادگیری زبانی دیگر که لذت زیادی به همراه دارد، صنایع دستی که هم تفریح است و هم نوعی وسیله آرامش، نقاشی، باغبانی، کشاورزی، دامپروری، ماهیگیری و ورزشهای آرامبخش و تفریح و سرگرمی باعث میشود فرد بازنشسته از فکر کردن و استرسهای بیمورد رها شود. بازنشستگان باید خود را سرگرم کارهایی کنند تا تنهایی به سراغشان نیاید؛ زیرا بعضی از این فعالیتها؛ هم مشکل روانی آنها را کاهش میدهد و هم میتواند منبع درآمدی برای آنان محسوب شود.
نظر شما