۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۴
کد خبر: 72405

آموزش معلولان، نشان آشکار فقر و نابرابری آموزشی

احمد میدری، مدیرعلمی دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری آموزشی
آموزش معلولان، نشان آشکار فقر و نابرابری آموزشی

رویکرد دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری آموزشی حمایت‌طلبی برای تغییر سیاست‌هاست و یکی از مصادیق فقر و نابرابری آموزشی، مسأله آموزش معلولان است.

دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری آموزشی به دلایل بسیار روشن این مسئله را در دستور کار خود قرار داده و با افراد رسانه‌ای و مؤسسات غیردولتی از جامعه خیرین مدرسه‌ساز، شبکه فقرزدایی ایران و انجمن صنفی خبرنگاران تهران موضوع بهبود آموزش معلولان را دنبال می‌کند.

براساس کنوانسیون‌ بین‌المللی حقوق افراد دارای معلولیت که ایران نیز از آن به شمار می‌آید و همچنین قوانین جدید تصویب شده، در این زمینه فاصله حقوق و وضعیت موجود کشور بسیار زیاد است. اینکه چطور می‌توانیم وضعیت موجود را تغییر دهیم مسئله مهم قابل بحثی است که ما در دبیرخانه با همکاری دیگر عزیزان فعال در این عرصه و همچنین نهادهای غیردولتی موردنظر به پشتوانه تجربه‌های موفق و ناموفق در جهت تغییر و بهبود وضعیت موجود دنبال می‌کنیم.

برای اینکه ما بتوانیم وضعیت را تغییر دهیم سه جریان یا نیرو نیاز است: یکی به رسمیت شناختن مسئله توسط سیاستگذاران، ابتدا باید سیاستگذاران و افکار عمومی یک مسأله را به رسمیت بشناسند؛ آن را به عنوان امری که باید تغییر پیدا کند اذعان داشته باشند. دوم راه حل کارشناسی برای دسترسی به وضعیت بهتر است.

تغییر در دنیای امروز امری بسیار فنی، کارشناسی و بروکراتیک است. ما نمی‌توانیم صرفاً با مطالبه‌گری و پذیرش مسأله به وضعیت بهتر دست یابیم. نیرو یا جریان سوم اراده سیاستگذار برای تحقق وضعیت بهتر است. سیاستگذار بر اساس منافع سیاسی کوتاه‌مدت و بلندمدت تصمیم می‌گیرد اینکه ما چگونه بتوانیم منافع یک گروه از جامعه را با منافع یک گروه سیاستگذار تلفیق کنیم و او بپذیرد یک چالش اصلی حمایت طلبی است. خبرنگاران و رسانه‌ها کنشگران چندوجهی هستند که می‌تواند در ایجاد سه نیروی فوق نقش موثری داشته باشند. چرا که همواره یکی از ارکان اصلی تحول در هر شرایطی رسانه‌ها هستند.

بنابراین برای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد می‌شود که به جای تصویب یک قانون جدید باید ظرفیت‌های کنونی قوانین در ایران را فعال کرد و نباید انرژی اجتماعی را صرف وضع قوانین جدید کنیم. مسئله دیگر اینکه فضای مطبوعاتی لازم است اما کافی نیست. ممکن است موضوعی در فضای عمومی شنیده شود اما این صدا به دولت و سیاستگذاران منتقل نشود. مثلا در ابتدای دهه ۱۳۸۰ مسئله آب خوزستان تیتر بسیاری از روزنامه‌ها و حتی صدا و سیما بود اما یکی از اعضاء دولت گفت که صدای خوزستان در دولت شنیده نمی‌شود و هیچ گزارشی نیامده است.

می‌بینیم که اعتراض وجود دارد اما فرق می‌کند با اینکه وزیر نیرو یا یکی از وزراء این را به عنوان یک مسئله‌ روی میز دولت بگذارد. بنابراین باید بین صدا در فضایی عمومی و صدایی که سیاستگذار می‌شنود تفکیک کرد. دوم کار در درون شبکه است. حل مسئله‌های اجتماعی نیازمند همکاری تعداد زیادی بازیگر است. باید زمینه مشارکت گروه‌های مختلف را فراهم کرد. خیلی وقت‌ها برای اینکه ما بتوانیم تغییر دهیم باید اقدامی انجام شود که دیگران احساس مالکیت تغییر را داشته باشند. یعنی آنها باشند که بگویند که ما این کار را انجام دادیم. اگر بخواهیم عکس یادگاری بگیریم بقیه از کنار هم خواهند رفت. کار در یک شبکه بسیار سخت‌تر از یک اداره است باید به هر نکته ای که به تضعیف ارتباطات در شبکه منجر می‌شود دقت کرد.

نکته آخر تفاوت میان مطالبه‌گری و حمایت‌طلبی است. ما باید بین مطالبه‌گری و حمایت‌طلبی فاصله بگذاریم. مطالبه‌گری بخشی از حمایت طلبی است. رسانه‌ها باید در انعکاس مشکلات خیلی‌ خوب کار می‌ کنند اما چگونه می‌توان افراد با دغدغه مشترک، تعاملات خود را افزایش دهیم و این صدا را تبدیل به جریان کنیم مطالبه‌گری بخش از آن است. حمایت‌طلبی راه حل بدیل دارد و برای تحقق راه حل بدیل به دنبال همراه و شریک می‌گردد، حاضر به همکاری با دولت است و تلاش دارد فاصله خود را با سیاست‌گذار کاهش دهد. مطالبه‌گری بیشتر نقادی و حمایت‌طلبی اصلاح محور است.

کد خبر: 72405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 0 =