فعالیت جمعی پیرامون منافع مشترک

آذرماه سال گذشته بود که «محمد چکشیان» معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از ابلاغ سند «برنامه ارتقای فرهنگ کار و تلاش» خبر داد؛ سندی که از آن به عنوان نقشه‌ راهی برای تمامی دستگاه‌های مرتبط با حوزه فرهنگ کار نام برده شده است.

به گزارش آتیه آنلاین، از نگاه معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت کار، بهبود مؤلفه‌های اقتصادی در جامعه وابسته به رشد فرهنگ کار است که در جامعه ایران از سطح مطلوبی برخوردار نیست و نیازمند توجه و سیاست‌گذاری‌های ویژه است. ارائه خدمات اجتماعی، توجه به ورزش کارگری، تلاش برای پایین‌ آوردن نرخ آسیب‌های اجتماعی و توجه به موضوعات فرهنگی جامعه کار و تولید از جمله برنامه‌هایی است که به نظر می‌رسد در راستای ترویج فرهنگ کار و تقویت روحیه نشاط و سلامت و رضایت شغلی دنبال می‌شود.

کارشناسان اجتماعی معتقدند، نبود فرهنگ کار یکی از معضلات اساسی کشور در ارتباط با موضوع اشتغال است؛ به باور آنها ارتباط و پیوند میان فرهنگ کار، آموزش و مهارت، زمینه آشنایی نسل جوان جویای کار با محیط واقعی کسب و کار را فراهم می‌کند. اما فرهنگ کار چیست و چه عواملی در رشد و ارتقای آن تاثیرگذار است.

ارتباط میان فرهنگ کار و عملکرد شغلی

فرهنگ کار بر اساس دیدگاه‌های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه به فرهنگ کار مشروعیت می‌بخشد نظم‌پذیری جمعی، کار دلسوزانه و باورهای عملی به ارزش کار یدی، فکری و سازگار شدن با شرایط، قواعد و رفتارهای صنعتی و تولیدی است. نتایج پژوهش‌های مختلف در همین زمینه نشان می‌دهد که فرهنگ کاری بالا، با بهره‌وری و عملکرد شغلی بهتر رابطه دارد و کسانی که از فرهنگ کار بالایی برخوردارند عملکرد شغلی آنان نیز بهتر است.

اگر «فرهنگ» را به عنوان مجموعه‌ای از ارزش‌ها و باورهای مشترک و پذیرفته شده یک گروه در نظر بگیریم و
«کار» را با فعالیت‌های اقتصادی منجر به ارزش افزوده مترادف قرار دهیم، فرهنگ کار عبارت است از «مجموعه ارزشها، باورهای مشترک و پذیرفته شده یک گروه کاری در انجام فعالیت‌های معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده.» تبیین چنین مفهومی به ما یادآوری می‌کند که در وجود کارکنان یک سازمان چه ارزش‌ها و نگرش‌هایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است.

بر این اساس هنگامی فرهنگ کار در یک سازمان یا جامعه ضعیف ارزیابی می‌شود که کارکنان به انجام کار مفید و مولد تمایل نداشته و در نتیجه فعالیت‌های آنها از راندمان و اثربخشی کمتری برخوردار است.

فرهنگ کاری ضعیف و قوی

پژوهشگران معتقدند که فرهنگ کار تحت تاثیر مجموعه عواملی ارتقا پیدا کرده و یا تضعیف می‌شود. این عوامل که خود معلول شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم، شخصیت افراد، نظام مدیریت و رابطه سازمانی هستند عبارتند از؛ احساس مفید بودن سازمانی، تصویر ذهنی از استعداد کاری خود، نگرش مثبت به کار، میزان پذیرش تغییرات و روش‌های کاری جدید، نظام فرهنگی حاکم بر جامعه، میزان وضوح نقش‌ها و روش‌های کار، میزان عدالت سازمانی، ارزش‌های کار درونی وبیرونی، برخورداری از میزان وجدان کاری بالا.

نتایج تحقیقات مرتبط با ارتقای فرهنگ کار بیانگر آن است که مجموعه ارزش‌ها و نگرش‌های پذیرفته شده کارکنان درمورد موضوع کار می‌تواند به آثاری منجر شود که در دو وضعیت مثبت و منفی (فرهنگ کاری ضعیف و قوی)، پیامدهایی در حوزه‌های آثار فرهنگ کار مثبت(قوی) و آثار فرهنگ کار منفی(ضعیف) را به دنبال داشته باشد.

آثار فرهنگ کار مثبت(قوی)

تمایل به انجام کار زیاد و پرانگیزه، دقت در کیفیت بالای فرایندها و محصولات، دقت در سلامت ماشین‌آلات و تجهیزات، همدلی، همفکری و همکاری با دیگران، نشاط و سرزندگی در محیط کار، استقبال از تغییرات مثبت و دور بودن از عوارض استرس مخرب.

آثار فرهنگ کار منفی(ضعیف)

نداشتن تمایل به انجام کار، کارگریزی، کم کاری، بی‌توجهی به کیفیت فرآیندها و محصولات، بی‌توجهی به حفظ لوازم و تجهیزات کار و تولید، فردگرایی و یا علیه دیگران بودن، رخوت، سستی و بی‌حوصلگی در کار، مقاومت یا بیتفاوتی در مقابل هر نوع تغییر، تمایل به دریافت حقوقی بیش از معیارهای پذیرفته شده، ابتلا به استرس مخرب و داشتن عوارض ناشی از استرس از قبیل ناراحتی‌های گوارشی و ارتباطات نامتعادل اجتماعی


کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که برای ارتقای فرهنگ کار در کشور باید ضمن در نظر گرفتن عوامل کلی موثر بر ارتقای فرهنگ کار همچون خانواده، محیط کار و سیاست‌های ناظر بر حوزه روابط کار؛ بر «خودمداری» و «خودمحوری» که در برخی جوامع همچون ایران بر پیش‌زمینه‌های تربیتی و تاریخی استوار است و توانایی کار گروهی را زیر سوال می‌برد، غلبه کرد.

بر این اساس یکی از عواملی که منجر به پایین آمدن فرهنگ کار در جامعه ایرانی شده، ضعف ایرانیان در کار گروهی و جمعی و عدم توانایی در تعمیم خودخواهی یا خودمحوری فردی به خودخواهی گروهی ارزیابی شده است. دسته دسته شدن افراد در جامعه را می‌توان علاوه بر محیط کار در خانواده، مدرسه، دانشگاه، دسته‌جات سیاسی و سایر بخش‌ها مشاهده کرد. پژوهشگران اجتماعی معتقدند که این درگیری‌های قابل اجتناب که در فرهنگ ایرانی عادی به نظر می‌رسد معمولا ً چیزی نیست جز عدم توانایی در تعمیم خواسته‌های فردی به خواسته‌های گروهی که باعث اتلاف انرژی بسیاری در فعالیت‌های جمعی می‌شود و بازدهی و قدرت این گروه‌ها را به شدت کاهش می‌دهد.

به همین دلیل ارتقای فرهنگ کار جز به واسطه رشد مهارت‌های تربیتی خانواده، توانمندسازی و ارتقای کمی و کیفی نهادهای صنفی و مدنی و تقویت روحیه فعالیت جمعی با تکیه بر منافع مشترک به دست نخواهد آمد.

گزارش: لیلا آذر

کد خبر: 70953

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 2 =