در طول زندگی گاهی انسان به این نکته پی میبرد که سبک زندگی ناسالمی دارد که روند معمول زندگی او را دچار اختلال کرده است. در چنین مواقعی زنگ خطری به صدا درمیآید که با توجه به آن باید سبک زندگی را تغییر داد و اصلاح کرد. اما مسئله اینجاست که تغییر سبک زندگی امری ساده نیست. عادتها و رفتارها چسبندگی زیادی دارند و به راحتی نمیتوان آنها را عوض کرد. برای این کار لازم است با یک برنامهریزی و روش درست پیش برویم. هر عادتی که در طول زمانی ایجاد شده و فرد سالها با آن زیسته، برای عوض شدن صرف زمان زیادی را میطلبد. تغییر سبک زندگی همیشه در مورد نکات منفی و آزاردهنده نیست، بلکه بعضی مواقع این تغییر حکایت نیاز انسان برای رسیدن به مراحل بالاتر است.
ضرورت تغییر
پاسخ به این سؤال که چه زمانی باید سبک زندگی را تغییر داد؟ میتواند انسان را از آشفتگی ذهنی و سردرگمی اینکه چه باید بکند نجات دهد. در طول زندگی یک فرد اتفاقات کوچک و بزرگی میافتد که به عنوان یک محرک برای تغییر عمل میکند. اتفاقاتی همچون از دست دادن عزیزان، نارضایتی از روابط فردی و خانوادگی و اجتماعی، افسردگی، موفق نبودن در شغل، بیماری، مهاجرت، اعتیاد و... هرکدام این موارد ضرورت تغییر سبک زندگی را نشان میدهد.
همچنین هشدارهایی وجود دارد که در صورت مشاهده آنها در زندگی باید بهطور جدی به تغییر سبک زندگی فکر کرد.در این زمینه باید چند سؤال دیگر هم از خود بپرسید؛ کفه ترازوی امیدواری در زندگی شما سنگینتر است یا ناامیدی؟ آیا انسان شادی هستید؟ آیا اضطراب و استرس بهطور مداوم در زندگی شما حضور دارد؟ آیا روابط شما ناپدایدار شده و مدیریت درستی روی آنها ندارید؟ آیا با معنای زندگی خود در تعارض هستید و به پوچی فکر میکنید؟
پاسخ این سؤالات چراغهای قرمزی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا مشکل را پیدا کنید و برای اصلاح آن برنامه بریزید.
اولین قدمها
اولین قدم برای تغییر سبک زندگی این است که از نظر فکری خود را آماده کنیم، چراکه در طول مسیر نباید خسته شویم و روند تغییر را رها کنیم. بعد از به دست آوردن این آمادگی باید رفتار موردنظر را هدف قرار دهیم و آن را در مرکز توجه بگذاریم. در مرحله بعد باید برنامهریزی کنیم؛ نوعی برنامهریزی که آرمانی و دستنیافتی نباشد و بتوان به بیش از ۸۰ درصد آن عمل کرد. در این برنامه با در نظر گرفتن نکته نیازمند تغییر مربوط به سبک زندگی، جایگزین آن را انتخاب میکنیم. البته لازم است به یاد داشته باشیم اگر خسته شدیم و برنامه را رها کردیم نباید جا بزنیم و ناامید شویم. این امر یک موضوع طبیعی است که احتمالاً برای همه افراد رخ میدهد. برای هر زهری باید پادزهر آن را در اختیار داشت. پادزهر خسته شدن نیز دوباره از اول شروع کردن است، حتی اگر بارها اتفاق بیفتد.
وقتی شروع به انجام عادت و رفتار جایگزین کردیم، لذت اولین بارقههای تغییر و سبک جدید را میچشیم، چون این مسئله محرک بسیار خوبی برای ادامه دادن است. لذت از دست خود عصبانی نبودن، داشتن آرامش بیشتر، محو شدن هیولای اضطراب و امیدی که برای ادامه در وجودمان بیدار میشود. در این مرحله باید شروع به پاکسازی کنیم. همه آن موانعی را که باعث میشوند رفتار غلط انجام دهیم و رفتار جایگزین را با اختلال مواجه میکنند باید از سر راه برداشته شوند؛ دیدار یک دوست، رفتن به مکانی خاص، استفاده از مواد غذایی یا دارویی خاص و هرچه که رفتار جدید ما را برای خود مخاطرهآمیز میبیند نشاندهنده امر منفی است.
در قدمهای بعدی مطالعه میتواند مؤثر باشد؛ منابع بسیار مفیدی برای آشنایی بیشتر با جهانی که به دنبال آن هستیم وجود دارد. با پیدا کردن آنها و خواندشان میتوانیم راه را برای خود تسهیل کنیم. بعد از این مرحله تکرار کردن مفید و مؤثر است. تکرار رفتار و عمل جایگزین آن را در ذهن و زندگی تثبیت میکند و باعث میشود آرامآرام جای خود را در زندگی ما باز کند. همیشه به یاد داشته باشیم که با عجله و یکشبه هیچ تغییری در جهان رخ نمیدهد. باید صبور بود و با مراقبت از نهال تازه جوانه زده سبک زندگی جدید، آن را به درختی پابرجا تبدیل کنیم. در مرحله بعد ممکن است نیاز به بهروزرسانی برنامه خود داشته باشیم. میتوانیم چیزهایی که در مسیر به آن برخوردهایم و حس میکنیم در جهت راحتتر عوض شدن سبک زندگی مفید هستند را در برنامه بیاوریم و به آن عمل کنیم.
کمک گرفتن از مشاور و روانشناس برای تغییر سبک زندگی مفید است. اگر حس کردیم که به تنهایی نمیتوانیم این بار را بردایم و به سرمنزل مقصود برسانیم باید حتماً از متخصصان کمک گیریم. در این صورت زودتر و بهتر به نتیجه موردنظر خود میرسیم.
نظر شما