به گزارش آتیه آنلاین؛ برآوردها حاکی از آن است که سهم قابل توجهی از نیروی کار ایران، احتمالاً بین ۳۰ تا ۵۰ درصد، در مشاغل غیررسمی شامل طیف وسیعی از کارگران، از دستفروشان خیابانی و خردهفروشان تا کارگران شرکتی بخش صنایع و خدمات، کارگران ساختمانی و کارگران خانگی مشغول به کار هستند. شاغلان بخش غیررسمی اشتغال و اقتصاد بدون قراردادهای رسمی و دسترسی به حمایتهای اجتماعی مانند بیمه درمانی و مستمری در حال فعالیت هستند.
عوامل متعددی در شیوع اشتغال غیررسمی نقش دارند؛ در این ارتباط بیثباتی اقتصادی، ناشی از تحریمهای بینالمللی، تورم و دسترسی محدود به بازارهای جهانی، بسیاری مشاغل و افراد را به سمت بخش غیررسمی سوق داده است. کسبوکارهای کوچک نیز به دلیل هزینههای عملیاتی بالا، بوروکراسی و تقاضای نوسان، اغلب رعایت مقررات رسمی کار را با مشکل مواجه میکنند. علاوه بر این، تعداد زیاد مهاجران با وجود چالشهای بسیار در ارتباط با اقامت به گسترش بازار کار غیررسمی دامن میزنند.
علیرغم تلاشهای دولت برای رسیدگی به این مسائل، مانند توسعه پوشش تأمین اجتماعی برای کارگران غیررسمی و تشویق رسمیسازی مشاغل، پیشرفت در این حوزه به کندی در حرکت است.
اصلاحات و سیاستهای اقتصادی با هدف بهبود امنیت شغلی، تقویت مقررات بازار کار و گسترش دسترسی به سیستمهای حمایت اجتماعی کلیدی برای کاهش حجم نیروی کار غیررسمی است. با این حال با توجه به چالشهای اقتصادی مداوم، روند اشتغال افراد در بازار کار غیررسمی احتمالاً به عنوان بخش عمدهای از اقتصاد ایران در آینده نیز تداوم خواهد داشت. اما ادامه یافتن چنین شرایطی، آسیبهایی را برای نیروی کار و چرخه تولید به همراه دارد.
از جمله این آسیبها میتوان به عدم برخورداری از پوشش بیمه تأمین اجتماعی و مزایای کار، نامانی شغلی، دستمزد کمتر، دسترسی محدود به آموزش و توسعه، استثمار و شرایط بد کاری و نبود حمایت قانونی اشاره کرد.
آسیبهای اشتغال غیررسمی برای نیروی کار
عدم برخورداری از پوشش بیمهای تأمین اجتماعی و مزایای کار؛ بسیاری از کارگران غیررسمی اغلب از مزایای ضروری مانند بیمه درمانی، طرحهای بازنشستگی یا بیمه بیکاری برخوردار نیستند؛ این موضوع آنها را در برابر خطرات سلامتی و بیثباتی اقتصادی آسیبپذیر میکند.
ناامنی شغلی؛ کارگران غیررسمی معمولاً مشاغل موقت یا ناپایدار بدون قراردادهای مناسب دارند. این عدم ثبات میتواند منجر به درآمدهای غیرقابل پیشبینی و عدم برخورداری حمایت شغلی شود و برنامهریزی برای آینده را برای کارگران دشوار کند.
دستمزد کمتر؛ کارگران بخش غیررسمی اغلب دستمزد کمتری نسبت به همتایان خود در مشاغل رسمی دریافت میکنند؛ این مسأله بهویژه برای کارگرانی با مهارت کم، مشکلساز است که منجر به افزایش فقر و نابرابری میشود.
دسترسی محدود به آموزش و توسعه؛ کارگران غیررسمی اغلب فرصتهای توسعه مهارتها را از دست میدهند که مانع رشد شغلی آنها در بلندمدت میشود.
استثمار و شرایط بد کاری؛ بدون حمایت قانونی رسمی، کارگران غیررسمی بیشتر در معرض استثمار، ساعات طولانی کار، شرایط ناایمن و رفتار ناعادلانه هستند.
بدون حمایت قانونی؛ کارگران غیررسمی از حقوق کاری محرومند که از اخراج ناعادلانه، تبعیض و خطرات محل کار محافظت میکند و این مهم منجر به افزایش آسیبپذیری شغلی میشود.
آسیبهای اشتغال غیررسمی برای چرخه تولید
کاهش کارآمدی؛ اشتغال غیررسمی اغلب با سطح مهارت پایینتر و آموزش ناکافی همراه است که منجر به کاهش کارآمدی آنها در چرخه تولید میشود.
سرمایهگذاری محدود در سرمایه انسانی؛ کارفرمایان در بخش غیررسمی ممکن است کمتر روی نیروی کار خود سرمایهگذاری کنند؛ این موضوع میتواند رشد و کارایی کسب و کار را محدود کند.
کیفیت ناسازگار محصولات و خدمات؛ بدون ساختارهای رسمی، کنترل کیفیت و استانداردسازی ممکن است به خطر بیفتد. این مسأله منجر به خروجیهای ناسازگار میشود که میتواند به رقابتپذیری کسب و کار آسیب برساند.
از دست دادن درآمد مالیاتی؛ اشتغال غیررسمی به «اقتصاد سایه» کمک میکند و درآمدهای مالیاتی را کاهش میدهد. در حالی که در غیر اینصورت میتواند در زیرساختها، خدمات عمومی و برنامههای اجتماعی سرمایهگذاری شود. این ضرر میتواند یک چرخه معیوب توسعه نیافتگی ایجاد کند.
زنجیره های تامین ضعیف؛ اشتغال غیررسمی ممکن است زنجیرههای تامین را به دلیل شیوههای کاری ناسازگار بیثبات کند و منجر به تولید نامنظم و تاخیر شود که میتواند به کل صنایع آسیب برساند.
پیشگیری و راهکارها؛ دولتها میتوانند مشوقهایی برای مشاغل ایجاد کنند تا اشتغال را رسمی کنند، مانند معافیتهای مالیاتی یا یارانه برای ثبتنام کارگران و ارائه قراردادهای رسمی. از طرفی، اطمینان از اینکه قوانین کار از همه کارگران، از جمله کارگران در بخشهای غیررسمی حمایت میکند، کاهش استثمار و بهبود شرایط کار را به دنبال خواهد داشت. برای این کار، دولتها باید مکانیسمهای اجرایی قوی برای حفظ این قوانین ایجاد کنند. همچنین گسترش دسترسی به سیستمهای تأمین اجتماعی برای کارگران غیررسمی ضمن کاهش آسیبپذیری آنها یک شبکه ایمنی ایجاد میکند. این میتواند شامل طرحهای مشارکت انعطافپذیر باشد تا مشارکت کارگران غیررسمی را آسانتر کند.
در عین حال، ارائه برنامههای آموزشی متناسب با کارگران غیررسمی میتواند کارآمدی، دستمزد و قابلیت اشتغال آنها را بهبود دهد. دولتها و سازمانهای غیردولتی میتوانند برای ایجاد ابتکارات توسعه مهارت در دسترس با یکدیگر همکاری کنند.
ارائه وامهای خرد، کمکهای بلاعوض و خدمات توسعه تجارت به مشاغل بخش غیررسمی هم از دیگر خدماتی است میتواند به رشد و انتقال آنها به اقتصاد رسمی کمک کند.
لیلا آذر
نظر شما