به گزارش آتیه آنلاین، این مقام مسئول اضافه کرد: تا به امروز بیش از ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر دوره آموزش مهارت طی کردهاند. در بخش سنجش صلاحیت حرفهای نیز بیش از ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر آمار ثبتی سازمان آموزش فنی و حرفهای در سامانه پرتال است. در همین حال صدور مجوزهای فعالیت و تاسیس آموزشگاههای آزاد، درحال حاضر با فعالیت ثبت ۳۶ هزار آموزشگاه آزاد در حال انجام است و ۶۰ درصد از مأموریت سازمان توسط مردم و بخش خصوصی انجام میشود.
عظیمی بیان کرد: در درون مراکز دولتی، نزدیک به ۴۸۰۰ کارگاه آموزشی وجود دارد که حدود ۴ هزار و ۸۰۰ مربی متعهد و متخصص در بخش دولتی به جامعه هدف خدمترسانی میکنند.
رئیس سازمان آموزش فنی و حرفهای تدوین استانداردهای آموزشی را از ماموریتهای سازمان برشمرد و ادامه داد: این استانداردها، استانداردهای جهانی است و مطابق با سازمان جهانی کار تدوین میشود. به گفته عظیمی، ۱۱ هزار و ۷۰۰ استاندارد آموزشی توسط سازمان فنی و حرفهای تدوین شده که از طریق سازمان متناسب با نیاز مخاطب عرضه میشود.
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: سازمان ماموریتهای مختلفی دارد که یکی از آنها آموزش مهارت است. این شکل از آموزشها به دو صورت است که یا از سوی ادارات و سازمانها درخواستی به ما اعلام میشود و یا توسط افراد و خود اشخاص درخواست داده میشود. وقتی خروجی آموزشهای سازمان در آن ۱۱ هزار و ۷۰۰ رشته تحصیلی، حدود ۸۰ درصد منجر به اشتغال میشود، تقریباً میشود گفت که ۸۰ درصد از رشتههای تحصیلی ما میتواند فرد را دارای درآمد کند.
به گفته رئیس سازمان آموزش فنی وحرفهای در چهار حوزه صنعت، خدمات، کشاورزی و فرهنگ و هنر استانداردهای آموزشی فنی وحرفهای تعریف میشود و افرادی که آموزش میبینند یا مستقیما وارد بازار کار میشوند یا اینکه به شکل فردی از طریق شبکههای اجتماعی تحت اختیار خود محصولات تولیدی خود را عرضه کرده و از محل فروش آنها به درآمدزایی میرسند.
آیا مهارتافزایی به اشتغال منجر میشود؟
رابطه بین آموزش مهارت و اشتغال الزاما یک رابطه پایاپای نیست، بلکه با سایر مولفههای اجتماعی و ویژگیهای فردی در هم تنیده است. آموزش مهارتی که اغلب به عنوان دروازهای برای رسیدن به صلاحیت حرفهای دیده میشود، نقشی اساسی در شکل دادن به مشاغل و چشم اندازهای اقتصادی در سراسر جهان ایفا میکند.
در هسته مرکزی خود، آموزش مهارتی طیف وسیعی از تجربیات آموزشی و عملی را در بر میگیرد که هدف آن افزایش مهارت فرد در زمینه های خاص است. این میتواند از دوره های حرفهای طراحی شده برای ارائه مهارتهای عملی تا برنامههای آموزشی رسمی که متناسب با نیازهای صنعت طراحی شدهاند را در بربگیرد. اثربخشی آموزش مهارتی نه تنها در انتقال دانش فنی بلکه در پرورش تفکر انتقادی، سازگاری و توانایی های حل مسئله نیز نهفته است.
برای بسیاری افراد، آموزش مهارت شغلی و حرفهای درهای زیادی را به روی فرصتهای تازه باز میکند و آنها را به ابزارهای مورد نیاز برای پیمایش در پیچیدگیهای محیطهای کاری مدرن مجهز میکند. در حالی که پیشرفتهای تکنولوژی و تقاضاهای در حال تحول بازار به طور مداوم نیازهای شغلی را تغییر میدهند، یک نیروی کار خوب آموزش دیده نه تنها مشخصات شغلی فعلی را برآورده میکند، بلکه نیازهای آینده را نیز پیشبینی میکند و باعث ایجاد نوآوری و رشد پایدار میشود.
از سوی دیگر، «استخدام» را میتوان اعتباربخشی به مهارتآموزی دانست. این مهم در واقع پلی است که یادگیری تئوری را با کاربردهای دنیای واقعی مرتبط میکند و بستری را برای افراد فراهم میکند تا قابلیتهای خود را به نمایش بگذارند و به طور معناداری در اهداف سازمانی مشارکت کنند. در چنین رابطهای، استخدام ارتباط آموزش مهارتی را تایید میکند و در عین حال با ارائه فرصتهای یادگیری مستمر، شایستگیهای فرد را اصلاح میکند و یا گسترش میدهد.
علاوه بر این، رابطه بین آموزش مهارتی و اشتغال پویا، پاسخگوی روندهای اقتصادی و تحولات جهانی است. صنایعی که پیشرفتهای سریع فناوری را تجربه میکنند، اغلب نیازمند ارتقاء مهارت برای ماندن در رقابت هستند. بنابراین، برنامه های آموزش مهارتی باید همگام با تقاضاهای صنعت تکامل یابد تا اطمینان حاصل شود که افراد به آخرین دانش و قابلیت ها مجهز هستند.
از دیدگاه اجتماعی، تأثیر آموزش مهارت بسیار فراتر از مسیرهای شغلی فردی است. این به عنوان یک کاتالیزور برای توسعه اقتصادی با افزایش بهره وری و کارایی در بخش ها عمل می کند. نیروی کار ماهر، سرمایهگذاریها را جذب میکند و ضمن استفاده از نوآوری، فرهنگ کارآفرینی را تقویت میکند. در نتیجه موجی ایجاد میشود که به رشد و شکوفایی کلی اقتصادی دامن میزند.
با این حال، چالشهای فراوانی در بهینهسازی رابطه بین آموزش مهارت و اشتغال وجود دارد. نابرابری در دسترسی به فرصتهای آموزشی با کیفیت میتواند نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی را تداوم بخشد و حرکت رو به بالا را برای جوامع حاشیهنشین محدود کند. رسیدگی به این نابرابریها مستلزم تلاشهای هماهنگ دولت ها، مؤسسههای آموزشی و شرکت ها برای اطمینان از دسترسی عادلانه به طرح های توسعه مهارت است.
علاوه بر این، سرعت تغییرات تکنولوژیکی چالشها و فرصتهایی را هم برای ارائهدهندگان آموزش مهارت و هم برای جویندگان کار ایجاد میکند. زمینههای نوظهور مانند هوش مصنوعی، فناوری بلاک چین و انرژیهای تجدیدپذیر، رویکردهای جدیدی را برای توسعه مهارتها میطلبد، که نیازمند برنامههای آموزشی انعطافپذیر است که میتواند با وضعیت در حال تحول صنعت سازگار شود.
در نتیجه، رابطه بین آموزش مهارتی و اشتغال چندوجهی است. آموزش مهارتی به عنوان پایهای عمل میکند که مشاغل بر اساس آن ساخته میشوند و افراد را با شایستگی های مورد نیاز برای پیشرفت در محیط های کاری پویا مجهز میکند. اشتغال، به نوبه خود، اثربخشی آموزش مهارتی را تأیید میکند و در عین حال فرصت هایی را برای رشد و توسعه مستمر ارائه می دهد.
برنامههای آموزشی مهارتی به عنوان پایه ای برای موفقیت فردی، رفاه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی عمل میکنند. با سرمایهگذاری در طرحهای توسعه مهارت و پرورش فرهنگ یادگیری مادامالعمر، جوامع میتوانند پتانسیل انسانی را افزایش دهند و راه را برای رسیدن به آیندهای فراگیرتر و موفقتر هموار کنند.
نظر شما