مهارتآموزی چیست؟
مهارت یک توانمندی است؛ توانی که به ما امکان میدهد کاری را به شکل عالی آن انجام دهیم و به هدفی که به دنبال آن بودیم برسیم. سازمان جهانی بهداشت، مهارت را توانایی رفتار سازگارانه و مثبت که افراد را قادر میسازد تا بهطور مؤثر با خواستهها و چالشهای زندگی روزمره برخورد کنند، میداند.
مهارتها در عرصههای مختلف فردی و گروهی بهکار گرفته میشوند. همچنین حوزههای عمومی و تخصصی را دربرمیگیرند. مهارتهای حوزه عمومی همان مدیریت زمان، مدیریت پول، برقراری ارتباط با اطرافیان و محیط، جامعهپذیری و مشارکت هستند. در حوزه تخصصی مهارتهای مربوط به شغل و حرفه قرار دارند.
به دست آوردن مهارت مسئلهای است که انسان از ابتدای زندگی خود با آن مواجه میشود. راهرفتن، غذا خوردن، حرف زدن، خواندن و نوشتن همه جزو مهارتهایی هستند که انسان با تلاش و تمرین و تکرار آنها را میآموزد. در واقع مهارت امری اکتسابی است و فیذاته در انسان وجود ندارد. این آموختن تا بزرگسالی همراه آدم است و به فراخور موقعیتهای زندگی بهروز میشود. داشتن مهارتهای مختلف تأثیر چشمگیری در جهتدهی سبک زندگی دارند. چهبسا در مواردی زمینه شغلی و حرفهای شخص را نیز تغییر دهند. در این میان خیلی اوقات با اینکه فرد زمان و انرژی و هزینه زیادی را صرف آموختن یک مهارت میکند، در نهایت امکان استفاده از آن را نمییابد. علت آن است که بدون فکر و تمهید درست به سراغ مهارتآموزی رفته و بدون برنامهریزی درست اقدام به یادگیری آن کرده است. به همین منظور در دنیایی که زمان عنصری طلایی محسوب میشود و نداشتن مهارت کافی ممکن است فرد را خیلی زود از چرخه حرفهای خارج کند، نیاز به یک برنامه اصولی در مهارتآموزی محسوس است.
لزوم یادگیری مهارت در کودکی
یونیسف داشتن مهارتهای دهگانهای را برای هر فرد لازم میداند و توصیه میکند که در دوران کودکی آنها را به کودکان بیاموزیم. این چند مهارت عبارتاند از؛ تفکر خلاق، همدلی، سازگاری، حل مسئله، تصمیمگیری، ارتباط مؤثر، خودآگاهی، مقابله با استرس، تصمیمگیری و روابط بینفردی. بدون داشتن چنین مهارتهای پایهای، فرد در مراحل بعدی زندگی با مشکلات زیادی مواجه میشود. کودکانی که چنین مهارتهایی را نمیآموزند، در آینده افرادی غیرمستقل، ناکارآمد، ضعیف و منزوی هستند. آنها گاهی با وجود داشتن دانش و علم بالا، توانایی استفاده از آن را در زندگی خود ندارند.
گونه دیگری از مهارتها در بزرگسالی و بیشتر با انتخاب خود فرد آموخته میشود. مهارتهایی چون زبانآموزی، حرفه مشخص، هنر، صنعت و... از این دستهاند.
اصول یادگیری مهارت
مهارتآموزی برای رسیدن به هدفی دنبال میشود. بر همین اساس باید برنامه مرتبط با آن هدف را تدوین کرد. قبل از شروع مهارتآموزی باید توجه کرد که آیا ما آمادگی جسمی و روانی لازم را برای یادگیری آن مهارت داریم یا خیر. یادگیری در وهله اول نیاز به ذهنی منسجم و روانی پویا دارد. همچنین نیاز به انرژی جسمی دارد؛ چراکه باید به طور مستمر زمانی را برای آموزش در نظر بگیریم.
از طرفی بعضی افراد صرف علاقه داشتن به یک موضوع شروع به یادگیری میکنند، اما چون برای بعد از آن هدفی تعیین نکردهاند، معمولاً در نیمه راه آموزش را رها میکنند، بیانگیزه میشوند و انرژی خود را برای فراگیری مهارت لازم از دست میدهند. این مسئله مهمی است. تنها نمیتوان صرف علاقه داشتن به سراغ چیزی رفت. آن علاقه باید کارکرد و هدفی در پی داشته باشد. مثلاً برای کار در یک شرکت بینالمللی دانستن زبان آلمانی جزو شرایط استخدام است. در این صورت برای گرفتن آن کار شروع به یادگیری زبان موردنظر میکنیم. در واقع دلیل منطقی باعث میشود ما بدانیم دنبال چه چیزی هستیم. این آگاهی فرایند مهارتآموزی را آسان و تسریع میکند.
مسئله بعدی زمان است. مدیریت زمان در هنگام یادگیری بسیار اهمیت دارد. زیرا ممکن است با از دست دادن زمان، هدف خود را نیز از دست بدهیم. بعضی مهارتها در کوتاهمدت و بعضی در بلندمدت قابل یادگیری هستند.
نکته دیگر این است که با شروع یادگیری در یک موضوع خاص، با منابع بیپایانی مواجه میشویم که شاید اطلاع از همه آنها برای ما ممکن و لازم نباشد. در چنین شرایطی باید با تمرکز بالا، انتخاب کنیم. قدرت انتخاب در اینجا اهمیت زیادی دارد. آن مواردی که برای رسیدن به هدف ما ضرورت دارند، انتخاب میشوند و بقیه چیزها با وجود جذابیتهایشان کنار میروند. در غیر این صورت در گرداب اطلاعات خوشایند و جذاب گرفتار میشویم و از ادامه راه بازمیمانیم. همهچیزدانی یک معضل است که باعث میشود، بخواهیم هر چیزی را یاد بگیریم، اما واقعیت این است که انسان آنقدر زمان ندارد تا به همه مهارتها مسلط شود.
از اصول دیگر مهارتآموزی، خودشناسی است. هر فردی باید بر خود تسلط داشته باشد و ویژگیهای خود را بشناسد تا بتواند روش کار خود را انتخاب کند. مثلاً بعضی افراد در ساعتهای اولیه روز گیرایی بیشتری دارند، اما بعضی دیگر فقط هنگام شب آمادگی یادگیری دارند.
راهکار دیگری که باید به آن توجه کنیم، به چالش کشیدن خود در زمان یادگیری مهارت جدید است. تا وقتی که در گوشه امن خود بنشینیم و مهارت را به کار نبندیم، سیکل یادگیری را کامل نکردهایم. در مواجهه با موقعیتهای خارجی، نکات جدید به ذهنمان میرسد، اشتباهات خود را میفهمیم و ملزومات جدید را فراهم میکنیم. بنابراین نباید از بهکارگیری مهارت خود بترسیم. همه افراد بارهای اول استفاده از مهارتهای خود دچار خطا میشوند و نیاز به تمرین و تکرار دارند تا آن مهارت را به صورت همیشگی و ناخودآگاه انجام دهند.
با رعایت اصول صحیح مهارتآموزی میتوانیم طلیعههای هدف را مشاهده کنیم و در زندگی از چیزی که آموختهایم استفاده و نتیجه مطلوب را کسب کنیم.
نویسنده: سمیرا مرادی
نظر شما