نقش سازمانهای حاکمیتی در خصوص مانده صندوقهای بیمهای چیست؟
سازمانهای بیمهای معمولاً دو نوع نقش دارند؛ محاسبات مشتری و بیمهپردازی که خدمات درمانی شاغلان یا بازنشستگان تحت پوشش را شامل میشود و معمولاً در همه سازمانهای بیمهای مرسوم است به صورت کاملاً شفاف انجام شود، این اولین گامی است که در گذاره بیمهپردازی و ارائه خدمات وجود دارد. سازمانهای بیمهای نقش دیگری هم دارد که نقش حاکمیتی، دولتی و ملی است، صنعت بیمه شکل میگیرد تا خسارتها را کاهش دهد و خدمات به طور ساماندهی شده انجام شود. در این نقش اهداف بیمهها و صندوقها و سازمانهای بیمهای تقویت خدمات متعددی است که برای توسعه کشور، توسعه نیروی انسانی و پشتوانه خانوادگی آنها نیاز است.
این دو نقش همزمان وجود دارد؛ برای همین بسیاری از دولتها معمولاً خود در سازمانهای بیمهای سرمایهگذاری و در واقع کمک میکنند که صنعت بیمه شکل گیرد و تقویت شود تا خدمات مؤثری ارائه شود. این نقشها در صندوقهای بازنشستگی دولتی و تأمیناجتماعی بهشدت پر رنگ است؛ بخصوص که این سازمانها، سازمانهای بزرگ بیمهای در کشور هستند و خدمات رفاهی، درمانی و بازنشستگی را ارائه میدهند و نزدیک به ۹۰ درصد جمعیت کشور که حقوقبگیران هستند از این صندوقها خدمات میگیرند. این موضوع نشاندهنده نقش حاکمیتی است که باید در آنجا سرمایهگذاری شود. گام دوم خدماتی است که به توسعه نیروی انسانی، کاهش هزینهها، تقویت امنیت عمومی و ملی کشور کمک میکند؛ کمکهایی که دولت از محل حمایتهای صندوق بیمهای انجام میدهد.
شما معتقد به ضرورت سرمایهگذاری دولت در بیمه و تأمیناجتماعی هستید؟
به طور حتم باید سرمایهگذاری انجام شود. پس از آسیبشناسیای که طی چند دهه در صندوقهای سرمایهگذاری بیمهای در ایران صورت گرفت، خصوصاً صندوق تأمیناجتماعی که یک سازمان غیردولتی محسوب میشود که توسط دولت اداره میشود و بزرگترین سازمان بیمهای در کشور است بعد از ۷۰-۶۰ سال فعالیت در ایران به نقطه حساسی رسید که نشان میدهد بدون حمایت دولت در مقاطع خاص دچار مشکل میشوند. سازمان تأمیناجتماعی نیز جدای از مطالباتی که از نهاد دولت به واسطه تعهداتش ایجاد شده اکنون دچار مشکل شده که بدون سرمایهگذاری و حمایت نهاد دولت، تداوم خدمات و پایداری خدماتدهی در کشور امکانپذیر نیست، برای همین یک ناترازی جدی بین درآمدها و هزینههای سازمان وجود دارد که با گذشت زمان، بیشتر خود را نشان میدهد.
در بهبود شرایط تأمیناجتماعی اصلاح برخی قوانین چه تأثیری دارد؟
بخش مهمی از تعهداتی که دولت، مجلس و برخی از نهادهای بانفوذ حاکمیتی به سازمان تأمیناجتماعی تحمیل میکنند، مثلاً برای گروهای سنی خاص تصمیماتی گرفته میشود تا از خدمات سازمان تأمیناجتماعی برخوردار شوند، بر فرض زودتر بازنشسته شوند یا شغلشان سخت و زیانآور تعریف شود و یا پرداختی آنها به سازمان تأمیناجتماعی از آن روند محاسبات بیمهای خارج شود؛ همه اینها میتواند بار مالی سازمان تأمیناجتماعی را افزایش دهد و این یکی از مشکلات بزرگی است که از آن غفلت شده و طی ۴۰ سال گذشته مستمراً ادامه داشته. در حال حاضر نزدیک به هزار شغل سخت و زیانآور در کشور داریم که معمولاً بخش زیادی از آنها از سنوات ارفاقی در سازمان تأمیناجتماعی استفاده میکنند که بار مالی زیادی را برای ایجاد میکنند. حتی تحقیقات و پژوهش یا مشاوره فنی در مورد مشکلاتی که چنین تصمیماتی ایجاد میکند، انجام نشده، اینکه چقدر به سازمان آسیب میرساند و در درازمدت چه تأثیری در سازمان تأمیناجتماعی ایجاد میکند.
آمارهایی که سازمان تأمیناجتماعی استخراج کرده تقریباً متوسط سن بازنشستگی به صورت عمومی زیر ۵۰ است؛ به دلیل اینکه مشاغل سخت و زیانآور داریم. همچنین افرادی که از تخفیفات سنی استفاده میکنند و بازنشستگی پیشازموعد میگیرند، اینها شرایطی است که دولت و مجلس آنها را تصویب کردند و به سازمان تأمیناجتماعی تحمیل میکنند.
این یکی از موضوعاتی است که حتماً باید مورد بازنگری قرار گیرد تا جلوی آن گرفته شود. اینها مسیرهایی است که اگر ما روی آن بخشها کار تخصصی انجام دهیم میتوانیم به تقویت سازمان تأمیناجتماعی کمک کنیم.
از جمله مسائلی که در کسری بودجه صندوقها تأثیر دارد، ناترازی و تحولات اقتصادی و موارد خارج از کنترل است. اینها را چگونه میتوان مدیریت کرد؟
مادامی که سازمان تأمیناجتماعی مستقل و سهم نظارتی و مدیریتی شرکای سازمان تأمیناجتماعی مثل کارگران و کارفرمایان را بیشتر نکنیم، دخالت دولتها همچنان ادامه مییابد. طی سالها و در دولتهای مختلف، منابع سازمان مورد تعرض قرار داشت، پرداختهایی که برای کارهای خاص از منابع سازمان انجام شد برای فعالیتهایی غیرمرتبط با فعالیتهای قانونی سازمان تأمیناجتماعی و یا پرداختهایی که حتی برای بخش فوتبال و... انجام شد؛ حتی سرمایهگذاریهای غیرمفیدی که از طریق منابع سازمان تأمیناجتماعی صورت گرفت و تصمیماتی که کاملاً اقتصادی نبود.
نقش دولت و سازمانهای حاکمیتی در سازمان تأمیناجتماعی میتواند بسیار تعیینکننده باشد؛ به طوری که «حمید حاجاسماعیلی» که از او به عنوان کارشناس اقتصادی و فعال حوزه کارگری نام برده میشود این دخالتها را راهگشا یا عامل اصلی ناترازی منابع سازمان تأمیناجتماعی میداند. در ادامه گفتوگو با این کارشناس را بخوانید.
کد خبر: 63581
نظر شما