به گزارش آتیهانلاین، پشت پرده جهانی که شاید به نظر سیاه مطلق برسد، پرتوهای روشنی از امید میدرخشد که شما را شگفتزده خواهد کرد.
«سمیه شعبانی» روشندلی ۵۷ ساله، چند سالی است که پا به دنیای بازنشستگی گذاشته است. او پیش از بازنشستگی در یکی از مراکز سازمان بهزیستی، به کار مشاوره حضوری و غیرحضوری مشغول بود و حالا چند سال است که با پایان یافتن دوران رسمی خدمت، سرش را به مشاغل خانگی گرم کرده است.
او روزهای بازنشستگیاش را اینگونه توصیف میکند: «جوهر وجود من با کار عجین شده است. زمانی که حکم بازنشستگیام را گرفتم تنها به یک موضوع فکر میکردم و آن یافتن شغلی تازه بود که بتوانم در این دوران به آن مشغول شوم. آن زمان یکی از فرزندانم از برگزاریهای دورههای کار با کامپیوتر و تایپ برای نابینایان صحبت کرده بود و من مشتاق شدم که این دورهها را سپری کنم و بعد از آن سفارش کار قبول کردم و این روزها چند ساعتی در خانه به انجام این کار مشغولم. برای من مهم این است که مفید باشم و از ساعتها و دقایقم استفاده بهینه کنم؛ چراکه نعمت زندگی نباید به راحتی تلف شود.»
سمیه در برابر این سؤال که شرایط معلولیت چه تأثیراتی روی روند زندگیاش داشته است، این پاسخ را میدهد: «من از بدو تولد و به طور مادرزاد از داشتن بینایی محروم بودم و توانستهام به طور کامل آن را بپذیرم. زندگی برای من یک درس بزرگ داشت و آن این بود که، هیچ چیز نمیتواند محدودیتی برای من ایجاد کند. بعد از گذراندن دوران حساس نوجوانی که انسان شکنندهتر و حساستر است توانستم در این معلولیتی که داشتم معنای تازهای از زندگی را بیابم.»
این بازنشسته سازمان بهزیستی، تنها ناراحتی خود را «ترحم» برخی از افراد نسبت به روشندلان میداند: «در دوران کودکی بار نپذیرفته شدن و دلسوزی دوستان و فامیل و... خود را به دوش میکشیدم. تصور کنید برای یک کودک روشندل ۱۰ ساله چه چیزی سختتر از این است که مورد ترحم قرار بگیرد و دانش کافی نداشته باشد که بتواند در مقابل احساس بدی که ترحم دیگران به او میدهد، اعتراض کند؟ آن روزها گذشت و من توانستم قویتر شوم و به اطرافیانم گوشزد کنم که نسبت به من احساس ترحم نداشته باشند.»
سمیه بزرگترین موهبت الهی زندگی خود را داشتن فرزندانش میداند: «زمانی که تصمیم به مادر شدن گرفتم، نگران بودم که مشکل ژنتیکی و نابینایی مادرزادی من موجب شود که فرزندانم نیز نابینا یا کمبینا متولد شوند. اما به خدا توکل کردم و خوشبختانه صاحب دو فرزند بینا شدم که هر دو باهوش و در زندگی شخصی و کاری بسیار موفق هستند.»
همصحبت شدن با صاحبان عصاهای سفید، شما را وارد دنیایی تازه و ناشناخته و تا حدی جادویی از زیستن میکند؛ روشندلانی که جهانشان را نه با چشم بیرون که با چشم درون، نظارهگر هستند و در دنیایی سرشار از احساسات منحصربهفرد روزگار میگذرانند
کد خبر: 58995
نظر شما