به طور سنتی، نوآوریها در زمینه کسبوکار برای اشاره به موضوع جدیدی استفاده میشود که ارزش تجاری ایجاد میکند. اخیراً نوآوریهایی در بخشهای مختلف (به عنوان مثال بخش عمومی) برای بهبود کیفیت زندگی، ارتقاء خدمات عمومی و پاسخگویی بهتر به نیازهای جامعه اعمال شده است. به موازات تطبیق آموزش فنیوحرفهای با تحولات مختلف، ظرفیت شیوههای نوآورانه برای اطمینان از دسترسی همه به آموزش فنیوحرفهای با کیفیت مورد بررسی قرار میگیرد. به علاوه، پیشرفتهای فعلی در آموزش فنیوحرفهای نشان میدهد اکنون بسیاری از انواع شیوههای نوآورانه در حال توسعه یا بهکارگیری هستند.
نوآوریهای جدید
از نظر نوآوری، سیستمهای آموزش فنیوحرفهای در بسیاری از نقاط با هدف ایجاد همافزایی بیشتر میان آموزش و تمرین از یکسو و تقاضاهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی از سوی دیگر در حال اصلاح یا سازماندهی مجدد هستند. پیشرفتهای اخیر در آموزش فنیوحرفهای، تغییرات مختلفی را نشان میدهد که در حال حاضر گسترش یافته، به کار گرفته میشوند و به طور معناداری اهداف توسعه مهارتها را تغییر میدهند.
این تغییرات را میتوان به عنوان نوآوری در آموزش فنیوحرفهای در نظر گرفت. نمونههایی از نوآوریها در آموزش فنیوحرفهای شامل راههای جدید آموزش مهارتهای مرتبط به افراد، توسعه تحقیقات کاربردی، کارآفرینی، رشد شرکتهای فناوری جدید و همچنین توسعه فعالیتهای مشاورهای و اشاعه فناوری برای شرکتهای کوچک و متوسط است. انواع مختلف استراتژیها و راهحلهای پیشنهاد شده توسط سیاستهای جدید آموزش فنیوحرفهای در نقشه راه پیشنهادی یونسکو- یونیووک اهمیت چگونگی تعریف انواع سیستمهای آموزش، شبکهها و مدارس، ایده نوآوری در آموزش فنیوحرفهای و نقش آنها برای تطبیق با نیازهای منطقه، اکوسیستمهای ملی و محلی را نشان میدهد.
در کنار دلایل مختلف دیگر، مسئله گذار به اقتصاد سبز، پیادهسازی فناوریهای دیجیتال در دنیای کار و ظهور اشکال جدید کارآفرینی به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار، نهتنها مشخصات مشاغل را تغییر میدهند بلکه فرصتهایی برای ایجاد راهحلهای جدید ارائه میکنند. مؤسسات آموزش فنیوحرفهای که به عنوان محرکهای نوآوری در اکوسیستم محلی خود عمل میکنند، باید به طور موازی در فرایندهای یادگیری و محصولات ارائه شده به جوانان و بزرگسالان دخالت کنند و ظرفیت شهروندان را برای نوآوری و همچنین تطبیق با تغییرات افزایش دهند. این نقش آموزش فنیوحرفهای نشان میدهد سرعت و مقیاس تغییرات مستلزم تحول گستردهای است.
نوآوری در فنیوحرفهای
سیستمهای نوآوری بسته به محیط میتوانند حول فعالیتهای مختلف سازماندهی شوند. مثلاً ممکن است تأمین مالی و ارائه آموزش فنیوحرفهای انواع مختلفی از سهامداران دولتی و خصوصی را بطلبد و یا میتوان نوآوری را به اشکال مختلف و در محیطهای رسمی و غیررسمی آموزشی دید. یک تعریف کلی از نوآوری در آموزش فنیوحرفهای باید به اندازه کافی گسترده باشد تا در زمینههای مختلف قابلیت انطباق داشته باشد. مطالعه اخیر یونسکو و سازمان ملل بر اساس ویژگیهای متغیر نوآوری، تعریفی از نوآوری در آموزش فنیوحرفهای ارائه میدهد: «نوآوری شامل تغییر اساسی در شیوه اجرای آموزش فنیوحرفهای توسط یک مؤسسه است که به تدریج آن را با زمینه اقتصادی، اجتماعی و محیطی متغیر نزدیکتر میکند.»
این تعریف دارای دو بخش است؛ اولاً، نوآوریها در آموزش فنیوحرفهای به «تغییرات اساسی» اشاره میکنند، یعنی هدایت سیستماتیک آموزش فنیوحرفهای به سمت شیوههای جدید، نهتنها از دیدگاه نظری بلکه از منظر اجرایی. ثانیاً، نوآوریها در آموزش فنیوحرفهای باید با بازیگران بیرونی برای ایجاد راهحلهای مسائل اجتماعی و اقتصاد محلی مرتبط باشد و با سیستمها، شبکهها و مدارس آموزش فنیوحرفهای جهت استقرار روشهای آموزشی و یادگیری جدید ارتباط برقرار کند.
علاوه بر این، تعامل با جامعه جهانی آموزش فنیوحرفهای نشان داده که این تعریف را میتوان از دو دیدگاه متفاوت درک کرد. اول، مؤسسات آموزش فنیوحرفهای میتوانند ظرفیتهای منطقهای و ملی را برای تولید و اجرای نوآوری افزایش دهند. از این منظر، مؤسسات آموزش فنیوحرفهای به عنوان تولیدکنندگان نوآوری با هدف ایجاد ارزش و منافع برای بازیگران عرصه بیرونی صنعت (مانند توسعه تحقیقات کاربردی یا خدمات مشاوره) عمل میکنند. در دیدگاه دوم، مؤسسات آموزش فنیوحرفهای قادر به تولید و اجرای انواع مختلف نوآوریها برای بهبود کیفیت آموزش و ایجاد منافع برای بازیگران داخلی، مانند دانشجویان و کارکنان آموزش فنیوحرفهای (مانند فرایندهای آموزشی و یادگیری جدید و کارآفرینی) هستند.
هرچند این تعریف از نوآوری جامع است، اما توجه به شکاف فناوری بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه و تأثیر آن بر نحوه سیستمهای آموزش فنیوحرفهای نیز مهم است. برای شبکهها و مدارس فنیوحرفهای در کشورهای در حال توسعه نوآوری اغلب مستلزم تلاش برای رسیدن به سایر کشورهای توسعه یافته است، در حالی که در کشورهای توسعهیافته، نوآوری به احتمال زیاد به معنای پیشروی در عرصههای جدید ناشناخته معنا میشود. در هر صورت با تمرکز بر تعاریف نوآوری در آموزش فنیوحرفهای در کشورهای در حال توسعه، میتوان دریافت که ایده نوآوری به عنوان «راهحل» برای انواع مختلف مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی به کار میرود و به طور کلی، نوآوری در آموزش فنیوحرفهای در کشورهای در حال توسعه به ارائه آموزش با کیفیت همراه با شمول اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حل مشکلات جامعه اشاره دارد.
پیوند آموزش و نوآوری
پیوند بین نوآوری و آموزش فنیوحرفهای را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد. از یکسو، توسعه نوآوری و فناوری، نیازهای مهارتی را شکل میدهند؛ یعنی انواع مهارتهایی که آموزش فنیوحرفهای باید پوشش دهد. از سوی دیگر، توسعه مهارتها با ارائه نیروی کار ماهر به توسعه سیستمهای نوآوری کمک میکند؛ نیروی کاری که خود قادر به توسعه سیستم است. به طور سنتی، نقش آموزش فنیوحرفهای در فرایندهای توسعه نوآوری بسیار مهم است. معمولاً توسعه مهارتها را به عنوان یکی از مکانیسمهای شکلگیری و انتشار نوآوریها شناسایی میکنند که برای تجهیز انواع مختلف کارگران ضروری است. مهارتهایی مانند خلاقیت، تفکر تحلیلی، حل مسأله و رهبری از جمله این مهارتها هستند؛ به همین دلیل آموزش فنیوحرفهای به عنوان یک ابزاری کلیدی برای تجهیز نیروی کار به مهارتهای مورد نیاز برای «شغل فردا» در نظر گرفته میشود.از طرف دیگر، در مطالعات نوآوری بسیار معروف است که نیروی کار ماهر یک نیاز اساسی برای توسعه نوآوری، ظرفیت تولید و رقابت اقتصادی است. در واقع سرمایه انسانی جوهره نوآوری است. این مردم هستند که ایدهها و دانشی را تولید میکنند که به نوآوری میانجامد و این دانش و فناوریها به عنوان محصولات یا خدمات در محیط کار به کار گرفته میشود. نوآوری مستلزم تنوع گستردهای از مهارتها و همچنین ظرفیت یادگیری، انطباق و بازآموزی است. توانمندسازی افراد برای نوآوری نهتنها به آموزش فراگیر بلکه بر توسعه مهارتهای گستردهای متکی است که مکمل آموزش رسمی هستند. گفته میشود نوآوری و تغییرات فنی با افزایش تقاضا برای کارگران با مهارت بالا و کاهش تقاضا برای کارگران با مهارت پایین در اقتصادهای مدرن همراه است. در واقع، اجرای گسترده اتوماتیکسازی در وظایف نیروی کار با مهارت پایین میتواند کاهش تقاضا را برای کارگران کممهارت توضیح دهد، در حالی که افزایش تقاضا برای کارگران با مهارت بالا را میتوان به عنوان پیامد تکثیر و شتاب فناوریهای جدید اطلاعات دانست.
به طور کلی سه راه وجود دارد که یک نیروی کار ماهر میتواند به توسعه نوآوری کمک کند. اول؛ تکنسینها و کسبه که انواع اصلی مشاغل فنیوحرفهای در نظر گرفته میشوند، نقش اساسی در توسعه نوآوری از طریق یادگیری با انجام کار دارند. تکنسینها و کسبه به مهارتهایی برای طراحی، نصب، تطبیق، بهرهبرداری و نگهداری تجهیزات، نرمافزار و سایر فناوریها مجهز هستند؛ بنابراین میتوانند انواع وظایف ماهرانه را با استفاده از دانش فنی گسترده در حمایت از فعالیت های علمی، مهندسی، ساختمانی و تولیدی انجام دهند. دوم، نیروی کار ماهر حرفهای میتواند به فعالیتهای تحقیق و توسعه دولتی و خصوصی کمک کند؛ زیرا آنها دارای مهارتهای عملی و حل مسأله هستند. در سراسر اتحادیه اروپا و استرالیا، حدود ۴۵ درصد از نیروی کار تحقیق و توسعه تجاری را کارگران واجد شرایط آموزش فنیوحرفهای که عمدتاً تکنسینها و بازرگانان هستند، تشکیل میدهند. سوم، یک نیروی کار ماهر؛ هم به عنوان مشتری و هم به عنوان کاربر حرفهای نوآوریها عمل کرده و از این طریق در فرایندهای یادگیری عملی به شرکتها و بخش عمومی کمک میکند. از چشماندازهای متفاوت، نوآوریها نقشهای مختلفی را برعهده دارند. آنها میتوانند مهارتهای جدیدی را معرفی کنند که بر سیستمهای اشتغال و آموزش تأثیر میگذارند. یا از یک چشمانداز دیگر نوآوری و تغییرات تکنولوژیکی میتواند تأثیرات منفی بر اشتغال بگذارد؛ زیرا نوآوریها به شرکتها اجازه میدهند تا همان مقدار کالا را با مقدار کمتری از عوامل تولید مانند نیروی کار تولید کنند.
با این حال، تئوریهای مختلف اقتصادی میگویند مکانیسمهای بازار به طور بالقوه میتوانند تأثیر اولیه صرفهجویی در نیروی کار را که نوآوریها ایجاد میکنند متعادل سازد. به عنوان مثال، نوآوری در تولید محصول میتواند شکل دیگری از اشتغال را ایجاد کند و اثر کمّی نوآوری در مهارتها و اشتغال با اثرات کیفی مثبت مانند ساعات کار، شرایط کار و تغییرات تکنولوژیکی بر گروههای مختلف کارگران متعادل میشود. به همین دلیل اندازهگیری تأثیرات نوآوری بر مهارتها و اشتغال دشوار است؛ چراکه این مکانیسمهای تحت تأثیر مجموعهای از شرایط شرایط کلان اقتصادی و چرخه پویایی بازار کار قرار دارند.
نظر شما