هر سال در سراسر جهان حدود ۲ میلیون و ۷۸۰ هزار کارگر در اثر حوادث شغلی و بیماریهای ناشی از کار جان خود را از دست میدهند و ۳۷۴ میلیون کارگر دیگر از وضعیت و حوادث شغلی آسیب میبینند. این موضوع به این معناست که روزانه ۷ هزار و ۵۰۰ نفر به دلیل شرایط ناایمن و ناسالم کاری، جان خود را از دست میدهند. مقایسه مرگومیرهای مربوط به محل کار با میانگین مرگومیر سالانه ناشی از تصادفات جادهای (حدود یک میلیون نفر)، جنگ (حدود ۵۰۲ هزار نفر)، جرم و خشونت (۵۶۳ هزار نفر) و ایدز (۳۱۲ هزار نفر) اهمیت این مسأله را روشن میسازد.
این در حالی است که هر یک از موارد فوق بدنامی بیشتری در کشتار افراد انسانی نسبت به حوادث شغلی و بیماریهای ناشی از کار دارند. از میان آمار مرگومیر و آسیبهای ناشی از کار شایعترین علل شامل فشار بیش از حد، لغزش، زمین خوردن و واکنشهای بدنی است. ۳.۵ درصد از کل مرگومیر در محل کار به خودکشی مربوط میشود که اهمیت سلامت روانی و فشارهای اجتماعی را آشکار میکند. همچنین آمار کسانی که سلامت خود را در پی حوادث ناشی از کار دوباره به دست میآورند چیزی در حدود ۵۰ درصد است.
آمارهای مربوط به ایمنی محل کار اغلب پنهان است یا گزارش نمیشوند و یا به اشتباه ارائه و به طور هدفمند پنهان میشوند. طبق گفته سازمان بینالمللی کار، در کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS)، هر سال تقریباً ۶ هزار مرگ ناشی از کار گزارش میشود. (ILO) معتقد است میزان گزارش شده رقم واقعی مرگومیر در این کشورها را دستکم گرفته و رقم واقعی چیزی نزدیک به ۱۱ هزار نفر است. بنابراین اعداد ارائه شده هرچند از سوی منابع بینالمللی رسمی منتشر میشود، اما مشخصاً بخشهای غیررسمی اقتصاد را دربر نمیگیرد و حتی در خود بخش رسمی اقتصاد نیز به پنهان کردن این آمار تمایل دارد.
سلامت محیطهای کاری
یکی از موارد مهمی که توانایی کنترل و کاهش این آمار ترسناک را دارد «محیط کار ایمن و سالم» است. «محیط کار ایمن و سالم» که به عنوان ایمنی و بهداشت شغلی (OSH) نیز شناخته میشود «نظم و انضباطی است که با پیشگیری از آسیبها و بیماریهای ناشی از کار و همچنین حفاظت و ارتقاء سلامت کارگران سروکار دارد». بنا به تعریف سازمان بینالمللی کار (ILO) ایمنی و بهداشت شغلی عبارت است از «بهبود شرایط محیطهای کاری برای کارگران به منظور اطمینان از حفظ ایمنی و سلامت آنها در حین کار و ارائه غرامت در صورت بروز آسیب ناشی از کار». بنابراین بخشی از سیستمهای تأمیناجتماعی در سراسر جهان وظیفه رسیدگی به مشکلات سلامت پس از حادثه و پرداخت غرامت به کارگران را برعهده دارد.
شرایط کاری ناایمن و ناسالم اغلب ناشی از ترکیبی از دلایل زمینهای، مانند تغییرات مدیریتی، چارچوبهای قانونی ناقص، دانش و منابع ناکافی، شیوههای تجاری ناپایدار و فقدان فرهنگ پیشگیری در سطوح ملی و محل کار است. برای رفع این مشکلات دولتها و شرکتها باید نقشهای مربوط به خود را برای مقابله با چالشهای ایجاد ایمنی و بهداشت کاری محیط شغلی ایفا کنند. ایمنی و بهداشت محیطهای کاری یا (OSH) در سطوح بینالمللی، منطقهای و ملی تنظیم میشود؛ ایمنی و سلامت در محل کار فقط در مورد مشاغل معمولی خطرناک مانند کار در ارتفاع یا مواد شیمیایی صدق نمیکند، بلکه برای همه مکانهای شغلی از جمله دفاتر کار نیز صادق است. علاوه بر این، قوانین و مقررات (OSH) همچنین باید شامل الزام کارفرمایان به انطباق کار و محل کار با قابلیتهای کارگران و با توجه به سلامت جسمی و روانی آنها تنظیم شود.
بار مرگومیر شغلی و عوارض سلامتی ناشی از کار در سه سطح متفاوت به گونهای نامساوی در جهان تقسیم شده است. نخست آنکه توزیع حوادث ناشی از کار در مناطق جغرافیای به طور مساوی توزیع نشده است. دومین سطح نامساوی توزیع این حوادث بین صنایع مختلف است و سومین سطح نابرابر توزیع حوادث شغلی در میان خود نیروی کار است.
مناطق جغرافیایی
تخمین زده میشود حدود دوسوم (۶۵ درصد) مرگومیر جهانی ناشی از کار در آسیا رخ میدهد و پس از آن آفریقا با ۱۱.۸ درصد، اروپا با ۱۱.۷ درصد، آمریکا با ۱۰.۹ درصد و نهایتاً اقیانوسیه با ۰.۶ درصد قرار دارند. نرخ حوادث شغلی مرگبار به ازای هر ۱۰۰ هزار کارگر نیز تفاوتهای منطقهای فاحشی را نشان میدهد، به طوری که این نرخ در آفریقا و آسیا ۴ تا ۵ برابر بیش از اروپا است. برخی مناطق تفاوت مهمی را در بهبود وضعیت نشان میدهند. برای مثال در حالی که تعداد حوادث کاری در آمریکا در حال کاهش است، بسیاری از بیماریها بهویژه بیماریهای مربوط به اختلالات تنفسی در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. همچنین بر اساس آمار جراحات محل کار، تقریباً هر سال در ایالات متحده ۲۰۰ خودکشی در محل کار به وقوع میپیوندد.
عوامل اثرگذار بر خودکشی محل کار عبارتند از: مرد بودن، مسن بودن، خوداشتغالی و کار در صنعت کشاورزی. عموماً این مدیران عامل و مدیران اصلی هستند که دست به خودکشی در محل کار میزنند. همچنین در مثال دیگری اکثر مرگومیرها و حوادث ناشی از کار در آفریقا در بخش حملونقل، کشاورزی، ساختوساز و معدن اتفاق میافتد. در این قاره به ازای هر هزار نفر نیروی کار تقریباً ۵۰ آسیب ناشی از کار وجود دارد.
بخشهای اقتصادی
در دومین سطح توزیع نابرابر، بخشهای مختلف اقتصاد مانند تولید، ساختوساز، حملونقل و ذخیرهسازی صنایعی هستند که بالاترین سطح حوادث ناشی از کار را تجربه میکنند. این در حالی است که معمولاً در بخشهای بسیار خطرناک (همچون سایر بخشها) آسیبهای ناشی از کار به طور مساوی میان نیروی کار توزیع نمیشود. طبق آمار ایالات متحده، ۲۰ درصد از کل مرگومیر کارکنان در بخش خصوصی در سال ۲۰۱۹ در کارگاههای ساختمانی بوده است. در سال ۲۰۱۹ نزدیک به ۵ هزار و ۳۳۰ کارگر در حین کار جان خود را از دست دادند. بر اساس این تفکیک، روزانه تقریباً ۱۵ مرگ در محل کار در سراسر ایالات متحده گزارش شده است. به طور متوسط، حدود سه کارگر ساختمانی در روز در حین کار جان خود را از دست میدادند. همچنین حدود ۸۰ هزار نفر در کارگاههای ساختمانی مجروح شدند.
از شغلهای پرخطر در صنعت حملونقل، رانندگان وسایل نقلیه هستند. برای مثال رانندگان تاکسی از نظر تاریخی، بیشترین خطر مرگومیر ناشی از قتل در محل کار را داشتند (۶۶ مرگ در هر ۱۰۰ هزار ساعت کاری). این ارقام بر اساس آمار سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۱ است. امروزه رانندگانی که برای (Lyft)، (Uber) یا اپلیکیشنهای تاکسی کار میکنند، اغلب قربانی خشونت میشوند.
همچنین مشاغل تولیدی نیز بیشترین تعداد صدمات در محل کار را دارند. در سال ۲۰۱۹، کارگاههای تولیدی حدود ۳.۳ مورد آسیب و بیماری غیرکشنده را به ازای هر صد کارگر گزارش کردند که مجموعاً به بیش از ۴۲۰ هزار نفر مجروح ناشی از کار میرسد.
وضعیت نیروی کار
از نظر موقعیت نیروی کار نیز مرگومیر و حوادث شغلی به صورت متفاوتی توزیع شدهاند. کسانی که بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از کار قرار دارند شامل آن کارگرانی هستند که در مشاغل نامطمئن (کارگران موقت، فصلی یا پارهوقت)، کارگران شاغل در مشاغل غیررسمی، افرادی که در شرکتهای کوچک و متوسط کار میکنند و کارهایی که توسط گروههای مشمول و وظیفه انجام میشود مشغول به کار هستند.
عوامل دیگری نیز در این موقعیت دخیل است: تبعیض و حاشیهای بودن موقعیت کارگر (مانند کارگران مهاجر، کارگران جوان و اقلیتهای نژادی و قومی). همچنین جنسیت نیز عامل خطری برای نیروی کار است. برای مثال زن بودن میتواند در حلقههای نژادی، مهاجرتی و اقلیتی فرد کارگر را در معر خطر بیشتری قرار دهد و یا در مثال دیگری دادهها نشان میدهد نزدیک به ۶۰ درصد از آسیبهای محل کار در سال ۲۰۱۹ در بخش خصوصی توسط مردان متحمل شدهاند، در حالی که ۴۰ درصد قربانیان این حوادث را زنان تشکیل میدهند. احتمالاً این تفاوت به دلیل بهکارگیری نیروی کار بر اساس جنسیت در محیطها مختلف کاری است. در عین حال، وقتی به کارمندانی که در حین کار آسیب دیدهاند نگاه میکنید، ۵۳ درصد از قربانیان این آسیبها مردان و ۴۷ درصد آن زنان بودهاند که این موضوع نشاندهنده توزیع به نسبت متعادلتری در جنسیت در محل کار دفتری است.
همچنین سن نیز یک عامل تعیینکننده در حوادث کاری و مرگ ناشی از کار است. نرخ مرگومیر برای کارگران ۵۵ تا ۶۵ ساله بیش از کارگران جوان است؛ یعنی رقمی در حدود ۴.۶ مرگ در هر صد هزار نفر. برخی تغییرات شناختی و روانی مرتبط با پیری را میتوان عامل این تفاوت دانست. برای مثال، زمان پاسخ به محرک با افزایش سن افزایش مییابد، سرعت واکنش کاهش مییابد، هوشیاری کم میشود و قدرت فیزیکی و انعطافپذیری کلی نیز با سالخوردگی کاهش خواهد یافت. نمونهای از این دست کشاورزان مسنتر آمریکایی هستند که حدود ۸۰ درصد از تلفات شغلی را در کل این بخش تشکیل میدهند.
نظر شما