به گزارش آتیه آنلاین، از نگاههای ترحمآمیز تا نبود فرصتها و امکاناتی که یک فرد سالم در جامعه از آن برخوردار است. توانیابان بهعنوان یک شهروند باید بتوانند در کنار دیگر افراد از امکانات لازم و کافی استفاده کنند اما واقعیتِ موجود چیزی خلاف آن را نشان میدهد. این مشکلات شاید در سایه بیتوجهی برخی مسئولان، باعث شده تا بسیاری از آنها از زندگی اجتماعی در میان همنوعانشان حذف شوند.
نمی دانیم نگاههای ترحمآمیز و سنگین دیگران تا چه اندازه میتواند سخت باشد و تا چه حد میتواند قلب این افراد را به درد آورد. چون هرگز سعی نکردیم، برای لحظهای خودمان را در جایگاه آنها قرار دهیم تا بفهمیم که این ترحمها میتواند چه بر سر آنها بیاورد. وقتیکه همه این موضوعات دستبهدست هم میدهند، پیامدش میشود گوشهنشینی معلولان و قلبی شکسته از تفاوتهایی که برای آنها به وجود آمده است. درحالیکه میشد، این مشکلات برای این قشر از جامعه وجود نداشته باشند.
البته هستند کسانی که معلولیت را مانعی نمیدانند و با اعتمادبهنفس زیاد، به زندگی ادامه میدهند؛ و برای اهدافشان میجنگند و تلاش میکنند. شاید اگر میزان رسیدگی به این افراد بیشتر بود و اگر مشکلاتی که همیشه با آنها روبهرو هستند وجود نداشت، این امید به زندگی و اعتمادبهنفس را در همه آنها میتوانستیم ببینیم، نه در تعداد کمی از آنها.
حقوق افراد دارای معلولیت در تاریخ ۱۳ دسامبر سال ۲۰۰۶ میلادی به تصویب رسید؛ و ایران عضو آن کنوانسیون است، قانون حمایت از حقوق معلولین که در تاریخ ۱۶ اردیبهشتماه ۱۳۸۳ در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و پس از تائید شورای نگهبان، برای اجرا به دولت وقت ابلاغ شد؛ و دولتمردان موظف به اجرای آن هستند.
به دو مورد از حقوق معلولان که باید انجام میشده اما بهدرستی نشده است اشاره میکنم:
1_ رفتوآمد امن و آسان یکی از مشکلاتی است که این قشر از جامعه هنوز درگیر آن هستند.
درحالیکه باید محل عبور و مرور معلولان، در سطح شهر و ادارات همسانسازی شود؛ و رفتن به اماکن گردشگری برای آنها ممکن باشد. درصورتیکه شاهد این موضوع نیستیم و فقط در این سالها ونهایی را در اختیار معلولین قرار دادهاند که حتی برای استفاده از آنها، باید از چند روز قبل رزرو انجام دهند، درحالیکه باید این امکانات و خدمات آنقدر زیاد باشند که این افراد در هرزمانی که نیاز دارند در اختیارشان قرار گیرد.
2_ از دیگر مشکلاتی که به چشم میخورد عدم اجرای قانون حمایت از معلولان است. آنها باید بتوانند برای فعالیتهای اجتماعی، از محل زندگیشان خارج شوند؛ و این در صورتی ممکن است که فضاهای عمومی مناسبسازی شوند. مثل؛ بیمارستانها، اماکن عمومی، مراکز فرهنگی مانند؛ سینما، آموزشگاهها که باید بهگونهای باشند که رفتوآمد معلولان آسان باشد.
حتماً باید «فرهنگسازی» عمومی صورت گیرد و در مورد معلولان آگاهیهای لازم به جامعه داده شود. در صفحه مجازی به پست قابل تامل یک توانیاب، برخورد کردم. او دراینباره گفته بود:
«تلخ یعنی؛ یک فرد توان یاب را به جلسه هماندیشی در خصوص مشکلات این حوزه دعوت کنید، اما سالن جلسه را جایی انتخاب کرده که مناسبسازی نشده باشد. سالهاست به این پارادوکسها، دیوارها و بنبستها عادت کردهام. بااینحال، این بنبستها، جز انگیزه مضاعف، برایم نیست من ادامه میدهم و امید تا آخرین نفس، همراه من است؛ و آنها در پاسخ به اعتراض من گفتند: سخت نگیر بیا کمکت میکنیم.»
رحمان عبادی توانیابی موفق است که گرافیک خوانده و سعی کرده است، ورای معلولیت خود، با نگاهی روشن مسیر موفقیت را طی کند. او میگوید:
قبلاً کار میکردم؛ اما الان، خیر
«تحصیلات من در رشته گرافیک است. البته پیدا کردن کار، در زمینهٔ رشته تحصیلی سخت است؛ و شرایط فعلی هم این کار را دشوارتر کرده است. قاعدتاً در جوامع پیشرفته، امکانات و بستر خوبی برای افراد دارای معلولیت فراهم است؛ اما در اینجا برای افراد دارای معلولیت امکانات زیادی وجود ندارد. همین هم باعث میشود، عده بسیار کمی بتوانند شغلی را برای خودشان دستوپا کنند و بقیه در خانه هستند.»
استفاده از امکانات حملونقل؛ شاید
او همچنین یادآور میشود: « با توجه به شرایط جسمی که دارم، امکان استفاده از وسایل حملونقل عمومی را ندارم. برخی از افراد از اتوبوسهای بی - آر - تی که شیبراه (رمپ) دارند میتوانند استفاده کنند؛ و چند سالی است که سامانه حملونقل برای جانبازان و معلولین با درصد بالا دایر شده است و ماشینهای «ون» و «استیشن رمپ دار» در آنجا مشغول به فعالیت هستند. آنهم بهطور مثال؛ که امروز رزرو میکنید و دو روز بعد اگر بشود یا نشود امکان استفاده از آن در اختیارتان قرار میگیرد.»
این توان یاب در پاسخ به سوال در این شرایط کرونا شما چه میکنید؟ میگوید:
زندگی معلولان در ایران همیشه کرونایی است
«معلولین در ایران زندگی همیشه کرونایی دارند. حداقل شاید شرایط کرونایی حاکم در دنیا، باعث شود که افراد سالم کمی شرایط ما معلولین را درک کنند.»
شاید دراینباره بتوان گفت آسانترین راه برای اینکه بتوانیم توانیابان را به آغوش جامعهای که به آن تعلق دارند، برگردانیم این است که از خود آنها کمک گرفته شود. چراکه آنها خود بهتر از دیگران از جنس مشکلاتشان آگاه هستند. مسئولان باید برای این افراد شرایطی را تأمین کنند که بهراحتی بتوانند از امکانات استفاده کنند. حتی این افراد میتوانند با نظارت بر امکاناتی که در نظر گرفته و ساخته میشود در بهتر شدن آن کمک کنند. چون آنها حتماً بهتر از دیگران میتوانند درک کنند که چه خدماتی باید صورت بگیرد که زندگی راحتتری پیش رویشان باشد.
نظر شما