فرسودگی شغلی در یک تشخیص پزشکی نمیگنجد، برخی از کارشناسان فکر میکنند که شرایط دیگری مانند افسردگی بعد از فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی می تواند خطر افسردگی را افزایش دهد. اما افسردگی و فرسودگی شغلی متفاوت هستند و نیاز به درمانهای متفاوتی دارند. برخی از ویژگیهای شخصیتی ممکن است بر خطر فرسودگی شغلی تأثیر بگذارد. عوامل دیگری مانند تجربیات کاری گذشته نیز میتوانند بر ریسک فرسودگی شغلی تأثیر گذار باشد. این مسأله به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا اگر دو نفر با مسائل شغلی مشابهی سر و کار دارند ممکن است یکی دچار فرسودگی شغلی شود و دیگری نه!
برای اینکه بفهمید دچار فرسودگی شغلی هستید یا خیر می توانید به سوالات زیر پاسخ دهید:
1- ایا ارزش کار خود را زیر سؤال می برید؟
2- آیا به سختی خودتان را به کار محل می رسانید و برای شروع کار مشکل دارید؟
3- آیا احساس می کنید از کار خود و افرادی که با آنها کار می کنید دور شده اید؟
4- آیا صبر خود را با همکاران یا مشتریان از دست داده اید؟
5- آیا انرژی لازم برای انجام کارتان را ندارید؟
6- آیا تمرکز روی کار سخت است؟
7- آیا از کاری که انجام می دهید احساس رضایت کمی دارید؟
8- آیا عادات خواب شما تغییر کرده است؟
9- آیا سردرد،مشکلات معده یا روده و یا شکایات فیزیکی بدون علت شناخته شده دارید؟
10- آیا زمانی که سر کار نیستید انقدر خسته هستید که نمی توانید کار دیگری انجام دهید؟
نشانههای فرسودگی شغلی:
1- فرسودگی جسمی: اولین مشکل قربانیان فرسودگی از کار، فرسودگی جسمی است. قدرت کم برای کار کردن، خستگی، سردردهای مکرر، تهوع، اختلال در خوابیدن، تغییر عادات مربوط به غذا خوردن از علائم آن است.
2- فرسودگی هیجانی: افسردگی، احساس درماندگی، احساس به دام افتادن در کار و شغل خود، احساس مورد تأیید و تشویق قرار نگرفتن، احساس بی تفاوتی، از دست دادن همدلی نسبت به دیگران
3- فرسودگی نگرشی: این افراد نسبت به دیگران بدگمان می شوند. این تمایل در آنها ایجاد میشود که با دیگران بیشتر مانند اشیا رفتار کنند تا به عنوان یک انسان. ضمنا نسبت به افراد نگرش منفی پیدا می کنند. این افراد تمایل دارند تا ابطال سازی کنند یعنی هم خودشان، هم شغلی که به عهده دارند و هم سازمان و محل کار خویش حقیر بشمارند.
به عبارت دیگر این افراد عینک خاکستری به چشم میزنند و دنیا را میبینند. این افراد این حس را پیدا میکنند که پیشرفت شخصی کم دارند و به این نتیجه میرسند که در گذشته هم قادر نبودهاند پیشرفت شخصی زیاد داشته باشند. چنین افرادی فرض را بر این میگذارند که در آینده نیز پیشرفت نخواهند داشت. بدگمانی نسبت به درستی و نیکویی آدمی و همینطور گله و شکایت مداوم از دیگران و سازمان هم از نشانههای دیگر فر سودگی شغلی است.
این نشانهها علاوه بر مشهود شدن در جسم، هیجانات و نگرش در رفتار و عملکرد سازمانی نیز بارز و قابل مشاهده میشود.
عملکرد رفتاری: تحریک پذیری و پرخاشگر بودن، کناره جویی از دیگران، کاهش توانایی برای انجام دادن وظایف شغلی، محدود شدن فعالیتهای اجتماعی و تفریحی، افزایش مشکلات با همکاران، رؤسا و حتی اعضای خانواده.
عملکرد سازمانی: کاهش رسیدگی به خواستهای ارباب رجوع یا خدمات سازمان، تنزل ابعاد اخلاقی و معنوی کارکنان، افزایش غیبت و تهمت و زیر آبزنی، سوانح و حوادث در کار، افزایش مرخصی
علت های فرسودگی شغلی:
- حجم زیاد کار و ساعات طولانی تحمل بار روانی کار
- سبک رهبری و مدیریت مستقیم
- سبک کنار آمدن با فشارهای روانی روانی ناشی از کار زیاد
- ناآشنا بودن و همینطور مبهم بودن افراد با اهداف سازمان
- سخت و غیر قابل انعطاف بودن قوانین و مقررات در سازمان
- ناسالم بودن ارتباطات در سازمان
- عدم مداخله مدیریت سازمان در امور کارکنان (رفاهی، درمانی، تفریحی و...)
- بیتوجهی مدیران در زمینه بهرهگیری از همه توان و استعدادهای بالقوه افراد در انجام دادن وظایف شغلی
- فقدان امکانات لازم برای رشد و ترقی و ارتقای شغلی افراد در سازمان
- واگذار کردن مسئولیتهای بیش از حد به افراد
- هماهنگ نبودن میزان پرداخت حقوق و مزایا با میزان کاری که انتظار میرود فرد در سازمان انجام دهد.
- نامناسب بودن نظام ارزیابی عملکرد شغلی افراد سازمان و جایگزین شدن رابطه به جای ضابطه
- به کارگیری روشهای غیرعلمی برای جذب، آزمایش و انتخاب افراد و گماردن به مشاغلی که شایستگی انجام آن را ندارند.
مدیریت فرسودگی شغلی:
این سؤال برای اغلب ما پیش میآید که با توجه به شرایط حاضر، بسیاری از افراد دچار فرسودگی هستند. آیا راهی برای رهایی از این وضع هست؟
برای کنار آمدن با شرایط، راهکارهایی به صورت فردی و به صورت سازمانی وجود دارد.
راهبردهای فردی :
اگر در سازمانی مشغول به فعالیت هستید که مدیریت آن تلاشی در جهت کاهش فرسودگی شغلی شما نکرده است می توانید خودتان اقدامات زیر را انجام دهید:
1- اگر امکان دارد شرایط فیزیکی یا روانی کارخود را تغییر دهید و اگر قادر به ایجاد این تغییرات نیستید بعضی از رفتارهای خود را تغییر دهید. برای مثال مسئولیتی را که از عهده انجام دادن آن برنمیآیید قبول نکنید.
2- ورزش کردن باعث تسکین نشانههای فیزیولوژیکی ناشی از فرسودگی شغلی میشود، همچنین همراه آن از برنامههای غذایی مناسب استفاده کنید.
3- از روشهای آرمیدگی (تمرکز و مدیتیشن) استفاده کنید.
4- روشهای بهتر و مؤثرتر برای مقابله با فشارهای روانی را بیاموزید و امتحان کنید.
5- مدیریت زمان را بیاموزید و از آن در کار بهره بگیرید.
6- کارهای خود را برنامهریزی کنید تا گرفتار کمبود وقت نشوید.
7- از هر فرصت برای استراحت، گردش و تفریح و مسافرت با افراد شاد و سرزنده استفاده کنید.
8- در انجام کارهای روزانه فرصتهایی برای استراحت کوتاه خودتان اختصاص دهید.
9- در هنگام کار در سازمان از فرصتهایی که ممکن است برای راه رفتن در محوطه سبز پیش میآید استفاده کنید.
10- محدودیتها و تواناییهای خود را بشناسید و در آن حد قبول مسئولیت کنید.
11- مراقب نظم خواب و خوراک خود باشید.
12- علایق خارج از کار را پرورش دهید.
13- توسعه روابط با همکاران در محل کار به شما احساس تعلق به سازمان میدهد.
14- کار و مسائل کاری را فقط در محل کار خود نگه دارید تا بتوانید تعادل بین کار و زندگی را حفظ کنید.
15- یکی از معیارهای فرسودگی شغلی حس ناکارآمدی است. پیروزی در هر زمینهای از زندگیتان باعث میشود در کار احساس توانایی بیشتری داشته باشید، مثلا سعی کنید یک کتاب را به اتمام برسانید و یا حتی یک کشو از میز کاریتان را تمیز کنید.
16- نگرانیهای خود را به صورت مستقیم با مدیر در میان بگذارید و درخواستها را به شکل شفاف بیان کنید.
17- تمرکز حواس را تمرین کنید.
18- توصیه نهایی: اگر همه کارها را امتحان کردید و نتیجه نگرفتید بهتر است شغل خود را تغییر دهید یا به کار دیگری بپردازید.
راهبردهای سازمانی:
یکی از وظایف هر سازمان این است که اقداماتی را انجام دهد تا فشارهای وارده بر افراد سازمان کمتر شود. اگر شما مدیر یک مجموعه هستید و قصد دارید تا از این پدیده شغلی کم کنید به این
پیشنهادات فکر و عمل کنید:
- افرادی را برای کار انتخاب کنید که به آن علاقمند هستند و از ویژگی های شخصیتی لازم برای انجام دادن وظایف شغلی برخوردارند. وقتی این کار درست و اصولی انجام شود احتمال وارد آمدن تنشهای روانی کمتر است و احتمال ابتلای به عارضه فرسودگی شغلی کاهش مییابد. برای این کار از همکاری روانشناسان صنعتی و سازمانی غافل نشوید.
- موجباتی را فراهم کنید تا افراد مهارتهای لازم برای کنترل موقعیتهای سخت را بیاموزند تا فشار روانی کمتری بر آنها وارد شود.
- شبکههای ارتباطی در سازمان را بهبود ببخشید. جلساتی را برگزار کنید تا افراد بتوانند نظرات، انتقادات و پیشنهادات را به سازمان و مدیریت اعلام کنند و در مورد آنها صحبت شود. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی فرسودگی شغلی را به عنوان وضعیت فرسودگی حیاتی تعریف میکند . امروزه هم فرسودگی شغلی به عنوان پدیده شغلی شناخته میشود و زمانی رخ میدهد که استرس مزمن در محل کار با موفقیت مدیریت نشده باشد. بنابراین میتوان گفت وقت آن رسیده است تا افرادی را در کنارمان و در کنار سازمانها بپذیریم که در این مقوله بتوانند ما را یاری کنند. امروزه
روانشناسان صنعتی و سازمانی سهم بزرگی در موفقیت و بهره وری سازمان و حفظ سرمایههای انسانی و بخصوص کاهش فرسودگی شغلی هر کسب و کار را به شکل اصولی و علمی برعهده دارند. آیا شما هم در کنار اعضای تیم سازمانی خود از حضور چنین فردی استفاده میکنید؟
نظر شما