به گزارش آتیه آنلاین، ماجرای اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران و داستانهای پیرامون اصلاحات اخیری که روی این اساسنامه صورت گرفت بالاخره به پایان رسید و حالا بر مبنای همین اساس نامه قرار است انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود. همین اصلاحات اخیر اساسنامه فدراسیون فوتبال و همچنین تغییراتی که در بخش استقلال ارکان قضایی فدراسیون فوتبال و کمیته انتخابات ایجاد شده است، این تصور را بوجود آورده است که انتخابات پیش روی فدراسیون فوتبال با تحولی بزرگ همراه خواهد بود.
اما آیا در واقعیت باید در شرایطی که تغییرات عمده در مسیر توسعه فوتبال، به کندی ایجاد میشود، در انتخابات پیش رو شاهد چنین تحولی باشیم؟ برخی کارشناسان بر این باورند روندی که تا کنون در مسیر انتخابات فدراسیون فوتبال رخ داده است روند مثبتی است، آنها بر این باورند که تغییر اساسنامه به هر شکل و شمایلی که باشد، باعث بروز تصمیمات درست تری در روند انتخابات میشود. برای مثال استقلال ارکان قضایی فدراسیون در اساسنامه جدید، امکان رسیدگی به تخلفات رئیس و هیأت رئیسه را فراهم میکند که این نشانه خوبی است و می تواند از بروز بسیاری از تحولات جلوگیری کند. این بخش از اساس نامه اصلاح شده ی فدراسیون فوتبال، اینگونه است که اگر فردی از پیروی اساسنامه تخطی کنند، ارکان قضایی بدون نگرانی از اینکه فعالیتشان متوقف شود یا آرایشان متزلزل شود، میتوانند درباره رئیس و اعضای هیأت رئیسه رأی صادر کنند. این حسن بزرگی است که در اساسنامه آمده است. البته لازم به ذکر است که این بخش اساس نامه هنوز به تأیید دولت نرسیده است اما به طور علیالحساب استقلال بیشتری برای فدراسیون فوتبال به همراه خواهد داشت و به روند انتخابات نیز کمک خواهد کرد.
موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که انتخابات این دوره هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال، قرار است تحت تأثیر این اتفاق خوب برگزار میشود البته این موضوع که چقدر از این قوانین جدید بهره برده خواهد شد، و چقدر می توان به طور قطع مطمئن بود که هنوز بر پایه روند پیشین و سنتی که از قبل در انتخابات فدراسیون فوتبال پابرجا بوده است، عمل شود، بحث دیگری است. در این میان پیش بینی می شود که شاید به طور کامل و تمام از تغییرات اساسنامه استفاده نشود.
هنوز هم برخی معتقد هستند که در انتخابات پیشرو اتفاق مهمی رخ نخواهد داد چون ترکیب مجمع فدراسیون فوتبال همان ترکیب قبل است. همچنین باورهای افراد فوتبال تغییری نکرده است. افکار عمومی قرار نیست به هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال رأی دهد. این مجمع است که به آدمها رأی میدهد و رئیس و هیأت رئیسه را انتخاب میکند. باید در نظر داشته باشیم که تغییر قبل از هر چیز باید در رفتار افراد اتفاق بیفتد. در هیأتهای فوتبال شاهد افرادی هستیم که ۱۵ یا ۲۰ سال است که در هیأت خود مدیریت میکنند. چرخش مدیریت در هیأتهای فوتبال اتفاق نمیافتد که این امیدواری را ایجاد کند تا به ازای این چرخش مدیریت افکار نو یا آدمهای نو میآیند.
فوتبال ایران بیش از هر چیز نیاز به تزریق مدیرانی جوان با افکار تازه دارد. نه مدیرانی که قرارداد ویلموتس را امضا میکنند بدون اینکه ضلع حقوقی را در جریان بگذارند یا ضلع مالی را در نظر بگیرند و تناسبی بین درآمد و هزینه در نظر بگیرند. تمام این اتفاقات این موضوع را روشن میکند که نظام مدیریتی فدراسیون فوتبال هنوز به اندازه کافی حرفهای نیست. فعلا باید تنها این توقع را داشته باشیم که مدیران پیش از هر چیز قانونگریز نباشند و همین اساسنامه را اجرا کنند. نکته بعدی که از مدیران تازه انتظار میرود این است که علم ستیز نباشند. به واقعیتهای علمی توجه کنند و در نهایت اینکه به اصل تغییر در فدراسیون فوتبال توجه ویژه داشته باشند. تغییر رفتار یا تغییر مدیریت. چرخش مدیریت و آمدن آدمهای نو هم یک اصل علمی است و هم باعث بروز تغییراتی اساسی در بدنه فوتبال میشود.
به هر حال باید پذیرفت که این تغییرات به طور ناگهانی رخ نخواهد داد و مسیر حرکت مجموعه فدراسیون فوتبال به سمت توسعه شیب چندان تندی ندارد. اساس نامه فعلی فدراسیون فوتبال ضوابط مدرن و کاردرستی در دل خود دارد اما باورهای سنتی موجود در بدنه فوتبال ایران، مانع این خواهد شد که حداکثر بهرهبرداری را از این ضوابط داشته باشند. چرا که پیش از این بارها شاهد بودیم که با قانونگریزی و بیمسئولیتی به قوانین آسیب زده شده است. شاید اگر مجموعه فدراسیون به همان قوانین قبلی اساس نامه هم پایبند بودند، امکان نداشت که قراردادی چون قرارداد ویلموتس در فوتبال ایران منعقد شود. امکان نداشت هیأت رئیسه در قبال چنین قراردادی مثل تماشاگر عمل کند یا مجمع مقابل دستاوردهای فدراسیون فوتبال سکوت کند. مجمع موظف بود در برابر هزینهای که قرار بود از بودجه فدراسیون فوتبال برای قرارداد ویلموتس شود، واکنش نشان دهد. زمانی که علیرغم الزامات شاهد چنین واکنشی نبودیم، یعنی همچنان شاهد بیمسئولیتی یا عدم تعهد مدیران فدراسیون فوتبال هستیم و شاید در ادامه هم باشیم. در واقع باید بپذیریم که الزام اساس نامه تاییدی قطعی بر تغییر سیاست ها در فوتبال ایران نخواهد بود.
نظر شما