به گزارش آتیهآنلاین، «گوردن گراهام» استاد نامدار فلسفه در سال ۱۹۹۹ کتابی با عنوان «جستاری فلسفی در ماهیت اینترنت» منتشر کرد؛ کتابی که چندین و چندبار تجدید چاپ و به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است. گراهام در پی این نیست که پاسخی عملی برای مواجه با اینترنت ارائه کند. دلمشغولی او پیش از هر چیز فهمیدن اینترنت است. البته این درک و فهم نوعی درک و فهم فلسفی است؛ چراکه از نظر او فهم جدی اینترنت بشدت با مسائل فلسفی گره خورده است. از نظر مؤلف حتی یک بررسی اولیه از ماهیت و آثار اینترنت بدون درگیر شدن با مسائلی که در فلسفه اجتماعی، فلسفه اخلاق، روانشناسی اخلاق و فلسفه تعلیم و تربیت مورد بحث هستند، غیرممکن است. نکته دیگر آن است که موضعگیری در برابر اینترنت غالباً همراه با افراط و تفریط بوده است. «نیل پُستمن» در کتاب مشهور خود «تکنوپُلی» برای اولینبار اصطلاح «شیفتگان فناوری» را به کار برد و آنان را اینگونه تعریف کرد: «کسانی که آنچنان به کامپیوتر خیره میشوند که عاشق به معشوقش، هیچ عیب و نقصی در آن نمیبینند و هیچ بیم و هراسی در مورد آیندهاش به خود راه نمیدهند.» در مقابل این دیدگاه، مخالفان و دشمنان فناوری بر این باور هستند که فناوری باعث تزلزل و بیثباتی جوامع شد، رنجهای بیشمار روانی و جسمانی ایجاد کرد و خسارتهای جبرانناپذیری به محیط زیست وارد ساخت.» در یک کلمه فناوری یک فاجعه بود و هست. با توجه به این وضعیت برای درک و فهم اینترنت لازم است از عشق و نفرت نسبت به آن فاصله بگیریم و خوب تأمل کنیم تا در مورد آن به قضاوت معقول و بیطرفانهای برسیم که خالی از آمال و آرزوها و نیز ترس و نگرانی باشد. پرسش کلی و مهم کتاب «جستاری فلسفی در ماهیت اینترنت» نیز همین است که چگونه میتوانیم از بیهودگی دشمنی با فناوری بپرهیزیم اما در دام شیفتگی به آن گرفتار نشویم. نویسنده در همه مباحث جانب انصاف را رعایت کرده است. او با بیطرفی دلایل موافقان و مخالفان را به صورت منطقی بررسی کرده است. به همین دلیل در پایان مباحث این خود خواننده است که باید قضاوت کند کدام موضع و دیدگاه قویتر است. البته بحث متمرکز بر اینترنت و مباحث مربوط به آن است، اما برای پاسخ به آن لازم است برخی از مباحث مفهومی و ارزشی فناوری نیز مورد بررسی قرار گیرد. به همین دلیل سه فصل اول آغازین کتاب به مباحث عام مربوط به فلسفه فناوری اختصاص یافته است.
از متن کتاب:
اینترنت پدیدهای بسیار حساس و پیچیده است و به خاطر امکانات و پتانسیلهای بسیار بالایی که دارد میتواند بسیار مخرب و آسیبزا باشد. تنها موضوعی که میتواند آن را مهار و مدیریت کند، آگاهی و درک و فهم عمیق آن است.
خلط بین اطلاعات دیجیتالی و اطلاعات، باعث ایجاد سادهانگاری دیگری میشود و آن این است که اینترنت به اندازه کتابخانهها و سرویسهای اطلاعاتی مورد وثوق است. این اشتباهی است که بچه مدرسهایها و دانشجویان دچارش میشوند؛ وقتی که به آنان یاد داده میشود که اینترنت را به عنوان یک «منبع» در نظر بگیرند که میتوانند در مطالعاتشان از آن استفاده کنند.
اینترنت یکی از فناوریهای اواخر قرن گذشته به شمار میرود که بدون شک یکی از اعجاب انگیزترین و تأثیرگذارترین ابزارهای ساخت بشر است. اینترنت را اگر بخواهیم به صورت ساده تصویر کنیم میتوانیم آن را دنباله خط و کتابت بدانیم. با این دیدگاه، پدیده ویژهای اتفاق نیفتاده و فقط شکل پیشرفتهتری از نوشتن و کتابت و ارسال مکاتبات و مراسلات پدید آمده است. اما حوزه نفوذ و سرعت رشد و توسعه آن چنان است که در همین مدت کوتاه در اطراف و اکناف عالم گسترده شده و تقریباً جزو لاینفک زندگی بشری شده و میرود تمامی شئونات زندگی ما را تسخیر کند؛ تا جایی که به نظر بسیاری از بزرگان، زیست بدون آن اگر نه غیرممکن، لااقل کند میشود.
کد خبر: 59011
نظر شما