با تمام این تفاسیر وقتی پای صحبت افراد بازنشسته مینشینیم اغلب در این مسأله همنظر هستند که این دوران با تصوراتشان تفاوتهای عمده دارد و ناشناخته بودن آن سبب میشود دنیایی مبهم را پیش روی خود داشته باشند. اینبار پای صحبتهای پزشکی که سالهاست وارد روزهای بازنشستگی خود شده نشستیم تا شرح این دوران مبهم را از زبان او بشنویم.
«محمد باقری» جراح و متخصص بیماریهای چشم چند سالی است در حال سپری کردن اوقات بازنشستگی است. باقری درباره روز بازنشستگی خود چنین میگوید: «واقعیت این است که در روز بازنشستگی احساس خوشایندی داشتم؛ چراکه ۴۰ سال در خدمت به هموطنانم در امر خطیر درمان، با تمام استرسهای حرفهام روبهرو شدم و جنگیدم. شغل بسیار حساسی داشتم که به طور حتم باعث استرس میشد و این کار را برای من سخت کرده بود. برای همین از اینکه توانستم خالصانه خدمت کنم و روزهای خدمتم را بدون مشکلی سپری کنم و به بازنشستگی برسم، خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم.»
این پزشک بازنشسته از روزهای جنگ و حضورش در مناطق جنگی برایمان گفت: «من در دوران دفاع مقدس پزشک عملیاتهای متعددی بودم و به مناطق جنگی داوطلبانه کمک کردم. صحنههای دلخراشی در آن سالها مشاهده کردم و واقعا در روحیه من تأثیر گذاشته بود. با این حال، خوشحالم که فرصت این را داشتم در جبهه به سربازان و رزمندگان کشورم خدمت کنم.»
وی تفریحات و فعالیتهای خود در روزهای بازنشستگی را اینگونه تشریح میکند: «بازنشستگی برای من به معنای پایان توانمندیام نبود بلکه دریچهای برای ورود به دنیای جدیدی از زندگیام بود. اینکه زمان بیشتری در کنار همسر و فرزندانم سپری میشود به من حس نابی القا میکند. من هم سعی کردم از این لحظات بهترین استفاده و بیشترین لذت را ببرم. »
وی نظر خود را در مورد تغییر سبک زندگی بعد از این دوران اینگونه بیان میکند: «قطعاً دوران بازنشستگی سبک زندگیام را دچار تحول کرده است. در دوران خدمت کشیکهای طولانیمدت در بیمارستان گذراندم و ممکن بود ساعتها بیخوابی مهمان من باشد یا غذای مناسب در زمانهای مشخص روز نخورم، اما با شروع دوران فراغت برنامه زندگیام روی غلتک افتاد. بیشتر به سلامت خود اهمیت میدهم. جمعهها به همراه همسرم به کوه میرویم و در دل طبیعت ورزش میکنیم. سعی میکنم مراقب وضعیت جسمانی خودم باشم. از همه مهمتر اینکه من از آن جراحیهای پراسترس و سنگین دور شدم و این بزرگترین تغییر سبک زندگی برای من به شمار میرود.»
نظر شما