دکتر احمد دلبری در گفتوگو با آتیهآنلاین با بیان اینکه بهطور کلی سالمندی در دنیا و نیز کشور ما یک موفقیت است، افزود: زیرا سالمندی نشان دهنده آن است که افراد عمر بیشتری پیدا کردهاند و این مسئله مربوط به تلاشهایی است که در حوزه ایمنی، بهداشت، درمان و سلامت رخ داده است.
وی اظهار کرد: اما علیرغم افزایش درصد سالمندان و موفقیتهایی که در افزایش عمر به دست آوردهایم، در کیفیت بخشی به عمر و تامین سلامت روانی و اجتماعی موفق نبودهایم.
متخصص سالمندی با اشاره به افزایش امید به زندگی در کشور به مدت ۲۰ سال از اول انقلاب تاکنون، گفت: این مسئله موفقیت بزرگی است که مرهون تلاش نظام سلامت کشور است؛ اما به موازات این افزایش، خدمات مورد نیاز جمعیت سالمند فزونی نیافته است.
وی تصریح کرد: موفق شدهایم تا جمعیت را به سن پیری برسانیم، اما توجهی به نیازهای اولیه آنها نداشتهایم؛ این درحالی است که سالمندان نیاز به خدمات خاص خود دارند. همانطور که کودکان نیاز به متخصص کودکان، مهدکودک، واکسیناسیون و سرویسهای دوره کودکی و شیرخواری دارد، سالمندان نیز نیازمند برخورداری از خدمات منطبق با نیازهای سنی خود هستند.
رئیس انجمن علمی سالمندان ایران، افزود: تقریبا ۹۰ درصد سالمندان دارای یک بیماری مزمن، ۷۵ درصد دارای دو بیماری مزمن و ۵۰ درصد دارای سه بیماری مزمن هستند و از آنجایی که معمولا بیماریهای دوره سالمندی، علامت واضحی ندارد، افراد پس از نمایان شدن عوارض بیماری، متوجه مشکل خود میشوند.
دلبری اظهار کرد: از اینرو لازم است که برای ورود به دوره سالمندی برنامهریزی مناسبی انجام شود و به ویژه آنها برای ورود به دوره بازنشستگی از آموزشهای لازم برخوردار شوند. بازنشستگی و سالمندی مانند سفر به دنیای ناشناخته است و قبل از ورود به این دنیا، کسب اطلاعات بسیار ضروری است.
وی با تاکید براینکه افراد پیش از آغاز دوره بازنشستگی و سالمندی، نیاز به آموزشهای خودمراقبتی دارند، گفت: توجه سالمندان نسبت به این مسئله که وقتی از کار بازنشسته میشوند، یک سوم عمرشان باقی مانده است، بسیار ضروری است؛ زیرا آنها از کار بازنشسته میشوند و نه از زندگی.
رئیس انجمن علمی سالمندان ایران، تصریح کرد: اما متاسفانه شاهد آن هستیم که بسیاری ازافراد پس از بازنشستگی رها میشوند و به دلیل قطع شدن رابطهشان با کار بدون هدف میمانند. زیرا در جوامع ما روند زندگی به گونهای است که هویت اصلی افراد وابسته به شغلشان است و وقتی دوره شغلی به پایان میرسد، هویت افراد نیز دستخوش بحران میشود و هدفی برای آینده وجود ندارد. به این ترتیب است که پس از بازنشستگی روزهای چهکنم، چه نکنم، درماندگی و مشکلات روانی آغاز میشود. به همین دلیل است که دولتها باید توجه خاصی به یک سوم عمر باقیمانده آدمها داشته باشند.
دلبری با اشاره به آمار ارائه شده از سوی سازمان بازنشستگی که دو سال قبل براساس شاخص دیدهبان سالمندی ارائه شد، افزود: منطبق بر این گزارش، تقریبا ۵۴ درصد جمعیت سالمند کشور مستمری دریافت نمیکنند.
وی اظهار کرد: همچنین آن دسته از افرادی که از سازمانهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی مستمری دریافت میکنند، مبلغ این مستمری حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است که به هیچوجه پاسخگوی نیازهای دوره سالمندی نیست.
رئیس انجمن علمی سالمندان ایران، گفت: متاسفانه فقر در دوره سالمندی دو برابر دورههای دیگر زندگی است. این درحالی است که نیازهای افراد در دوره سالمندی افزایش پیدا میکند و هزینههای دو سال آخر عمر این گروه تقریبا برابر با همه عمر است. وقتی فردی بازنشسته میشود، ضمن اینکه درآمدهای رفاهی و اضافهکار او کم میشود، سایر هزینههای او افزایش مییابد.
دلبری تصریح کرد: وقتی فرد به سن بازنشستگی و سالمندی میرسد، معمولا فرزندانش ازدواج کرده و صاحب نوه میشود و در نتیجه رفتوآمد خانوادگی او افزایش مییابد؛ همسرش نیز دچار بیماریهای دوره سالمندی شده و هزینه درمان در سبد خانواده بیشتر میشود و این مسائل مشکلات معیشتی آنها را بیشتر میکند.
وی ادامه داد: وقتی فردی به مدت ۳۰ سال مستمری بازنشستگی پرداخت میکند، وقتی به سن بازنشستگی میرسد، باید بتواند با فراغ بال زندگی خود را ادامه دهد؛ اما متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی و نیز کم بودن مبلغ مستمری این امکان برایش فراهم نیست.
رئیس انجمن علمی سالمندان ایران، با بیان اینکه باید موضوع سالمندی موضوع حاکمیتی شود، افزود: بحث سالمندی باید مانند موضوع جمعیت و فرزندآوری اولویت برنامههای دولتها شود؛ سالمندی بحث زلزله نیست که شاید بیاید یا نیاید. بحث سالمندی حتما رخ میدهد و مانند یک زلزله با درجه بسیار بالا اتفاق میافتد و اگر برنامهریزی مناسبی انجام نشود، قطعا مسئله سالمندی یک بحران در آینده خواهد بود.
نظر شما