فاطمه موسوی در گفتوگو با آتیهآنلاین خاطرنشان کرد: در جامعه سنتی شهری، تقسیم کار خانواده به این شکل بود که مرد نانآور خانواده و مسئول تامین معاش بود و زن به نگهداری کودکان و امور منزل میپرداخت، البته در جوامع روستایی و ایلی زنان در کارهای تولیدی هم مشارکت داشتند و بخشی از نیروی کار خانواده محسوب میشدند.
وی افزود: با صنعتیشدن، گسترش شهرنشینی و افزایش تعداد زنان تحصیل کرده، زنان شاغل شهری که دستمزد میگرفتند نیز افزایش یافتند، در عین حال بنا بر کلیشههای فرهنگی مردسالارانه همچنان از زنان انتظار میرود که در کنار اشتغال، کار بیجیره و مواجب خانهداری را انجام دهند و در حقیقت دو شیفته کار کنند.
این پژوهشگر درباره اثرات اشتغال زنان بر کیفیت زندگی ادامه داد: این سوال که اثرات اشتغال زنان بر کیفیت زندگی خانوادگی آنها چیست، پیش فرض پنهانی دارد، این پیش فرض که کار اصلی زن مادری و خانهداری است و اشتغال او نباید بر کیفیت انجام این امور خدشه وارد کند. انگار این لطفی به زنان است که اجازه دارند سر کار بروند و درآمدی داشته باشند و البته یا باید کل یا بخشی از این درآمد را در خانواده و طبق نظر مرد هزینه کنند یا بابت کم گذاشتن از وظایف آشپزی و خانهداری و بچهداری احساس گناه کنند.
موسوی عنوان کرد: با آنکه مرتب از مسائل زنان شاغل و تعارض اشتغال و نقشهای خانوادگی آنها گفته میشود، نرخ اشتغال زنان در ایران مدرن هرگز بیش از بیست درصد زنان در سن اشتغال ( ۱۵ تا ۶۰ سال) را شامل نمیشود، البته همه این زنان هم متاهل یا دارای فرزند نیستند.
این جامعهشناس یکی از بزرگترین مشکلات زنان شاغل را نابرابری دستمزد خواند و اضافه کرد: حتی وقتی همه کارمندان کار یکسانی انجام میدهند اغلب اوقات زنان کمتر از مردان همکارشان دستمزد میگیرند و اگر واقعا دولت به دنبال کاهش مساله اشتغال دوم زنان است، باید به این نکته توجه کند که زنان فرصتهای برابر و دستمزد برابر دریافت کنند، آنگاه از نیاز مالی و اجبار شغل دوم کاسته می شود.
نظر شما