به گزارش آتیهآنلاین، شرکتهای تعاونی زنان با ویژگی ۷۰ درصدی اعضاء زن فعالیت دارند؛ به عبارتی بخش عمده اعضای تعاونیهای زنان با مشارکت جامعه این بخش از جامعه معنا پیدا میکند. بنابر اعلام معاونت امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ۴۵ درصد از تعاونیهای زنان در گرایشهای فرش دستباف، صنعت و صنایع دستی، ۱۸ درصد در گرایش کشاورزی، ۲۳ درصد در رشته خدمات و ۱۴ درصد در سایر گرایشها فعالیت میکنند.
نتایج یافتههای پژوهشی نشان میدهد که مشکلات اقتصادی نظیر وضعیت مالی ضعیف زنان عضو تعاونی، کم بودن مقدار وام پرداختی به اعضا تعاونی، بالا بودن سود وام پرداختی به تعاونی روستایی زنان ازسوی بانکهای حمایت کننده، عدم تخصیص اعتبار و بودجه به تعاونی روستایی از سوی سازمانهای ذیربط، پایین بودن سرمایه مالی تعاونی روستایی زنان از معضلات مهم این بخش است. با این حال همچنان عضویت در تعاونیها به عنوان عرصهای برای مشارکت زنان در بخش خُرد اقتصاد مورد توجه است.
سابقه فعالیت تعاونیهای زنان
شکلهای سنتی تعاونی که بر همراهی و همیاری اهالی روستاها بهویژه زنان برای تهیه، تولید و عرضه محصولات کشاورزی و صنایع دستی مبتنی بود، از گذشتههای دور وجود داشته است. اما گزارشها نشان میدهد که سابقه تشکیل تعاونیهای زنان در ایران به شکل سازمانیافته آن به دوره مشروطه و فعالیتهای کنشگران اجتماعی بیشتر در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان برمیگردد. با این حال، اولین تعاونیهای ویژه زنان به شکل امروزی در سال ۱۳۷۳ و پس از تشکیل دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهوری و تشکیل دفاتر زنان در وزارتخانههای مختلف به ثبت رسید.
برخی از کنشگران حوزه زنان معتقدند تشکیل تعاونیهای زنان یک گام به پیش برای افزایش مشارکت اقتصادی زنان است. این اقدامات البته با استقبال طیفهایی از زنان علاقهمند به مشارکت در تعاونیها بهویژه زنان روستایی مواجه شد. موفقیت زنان در تعاونیهای روستایی باعث شد که وزارت تعاون نیز توجه ویژهای به تعاونیهای زنان نشان داده و شروع به تشکیل تعاونیهای زنان کند.
نبود استقلال عملکردی لازم و کمبود تسهیلات و منابع مالی و آموزشی برای حمایت از تعاونیهای زنان از جمله مشکلاتی بود که تعاونیها با آن دست و پنجه نرم میکردند. با وجود این، اولین تعاونی زنان روستایی به همت گروهی از فعالان زنان در روستای آبسرد دماوند تشکیل شد.
تشکیل این تعاونیها گرچه بر توسعه اقتصادی به ویژه در روستاها متمرکز بود، اما اهداف کلان اجتماعی در جهت توانمندسازی زنان را نیز دنبال میکرد. آموزشهای محیط زیستی، بهداشت، مسائل جمعیتی، خانواده و الگوهای عضویت و مشارکت در تعاونی به زنان عضو تعاونیها آموزش داده شد. آموزشهایی که آثار آن بعدها در سطح کلان به افزایش مشارکت سیاسی و اقتصادی تعدادی از زنانی که خود گرداننده یک تعاونی روستایی بودند، انجامید.
دیدگاه سازمان بین المللی کار در مورد تعاونیهای زنان
تشکیل تعاونیهای زنان به عنوان یکی از راهبردهای کاهش نابرابریها و افزایش مشارکت در کلیه امور اقتصادی و اجتماعی به دولتها توصیه میشود. سازمان بینالمللی کار قویاً از تشکیل و حمایت از تعاونی های زنان دفاع میکند. سازمان بینالمللی کار (ILO) تاکید میکند که توانمندسازی و مشارکت اقتصادی، افزایش درآمد و معیشت، توسعه مهارت و رهبری و افزایش قدرت چانهزنی جمعی از جمله مزایای تشکیل این تعاونیها برای زنان است.
این در حالی است که یکی از مشخصههای کار شایسته و حمایت اجتماعی از دیدگاه سازمان بینالمللی کار ایجاد فرصتهایی برای افزایش مشارکت گروههای مختلف اجتماعی در امور اقتصادی فارغ از جنسیت است.
بر این اساس سازمان بینالمللی کار ایجاد تعاونیها را گام بلندی برای تحقق اهدافی نظیر؛ شرایط کاری بهبود یافته، حمایت اجتماعی، تعادل بین کار و زندگی، تعادل بین کار و زندگی، رهبری زنان، نقض تبعیض مبتنی بر جنسیت، ترویج تنوع، ایجاد شغل و توسعه محلی، توسعه مهارتها و سرمایه انسانی و انسجام اجتماعی و توانمندسازی میداند.
شرایط کاری بهبود یافته: تعاونیها اغلب محیطهای کاری ایمن و سالم، ترتیبات کاری انعطاف پذیر و گزینههای مراقبت از کودکان را ترویج میکنند و به نیازهای خاص کارگران زن رسیدگی میکنند.
حمایت اجتماعی: تعاونیها میتوانند مزایایی مانند بیمه درمانی، مرخصی زایمان و حمایت از مراقبت از کودکان را ارائه دهند و حمایت اجتماعی را برای زنان ارتقا دهند.
تعادل بین کار و زندگی: تعاونیها میتوانند کنترل بیشتری بر برنامه کاری خود برای زنان فراهم کنند و با ایجاد تعادل بین کار و زندگی از تعارضات ناشی از تعدد نقشهای اجتماعی زنان بکاهند.
رهبری زنان: تعاونیها بسترهایی را برای زنان فراهم میکنند تا نقشهای رهبری گروه را بر عهده بگیرند و در فرآیندهای تصمیمگیری شرکت کنند.
نقض تبعیض مبتنی بر جنسیت: تعاونیها میتوانند نقشهای جنسیتی سنتی را به چالش بکشند و محیط کاری عادلانهتری ایجاد کنند.
ترویج تنوع: تعاونیها میتوانند زنان را از طیفها و خاستگاههای مختلف گرد هم بیاورند و به فراگیری و همکاری کمک کنند.
ایجاد شغل و توسعه محلی: تعاونیهای زنان میتوانند به ایجاد شغل، کاهش فقر و توسعه اقتصادی در جوامع محلی کمک کنند.
توسعه مهارتها و سرمایه انسانی: تعاونیها با سرمایهگذاری بر روی مهارتهای زنان، به ایجاد نیروی کار ماهر و مولدتر کمک میکنند.
انسجام اجتماعی و توانمندسازی: تعاونیها همکاری، مسئولیت اجتماعی و توسعه جامعه را ترویج میکنند و به آیندهای عادلانهتر و پایدار کمک میکنند.
حمایت از سیاستهای تشویقی برای تشکیل تعاونیها، افزایش ظرفیت تعاونیها، کمکهای فنی و اشتراکگذاری و تسهیل دسترسی به دانش روز در ارتباط با ارتقای سطح فعالیت تعاونیها از جمله کمکهای ILO به دولتها، برای افزایش فرصتهای مشارکت اقتصادی زنان است.
نویسنده: لیلا آذر
نظر شما