به گزارش آتیه آنلاین، امروزه حدود ۱۰ درصد یعنی هفت میلیون نفر از جامعه را سالمندان تشکیل میدهند اما آمارها بیانگر این موضوع است که تا سال ۱۴۳۵ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند خواهد شد، این پیشبینیها برای صندوقهای بازنشستگی به نوعی نگران کننده است زیرا مصارف بر منابع این صندوقها پیشی خواهد گرفت.
دغدغههای سالمندی جمعیت و بحران صندوقها
جدیدترین آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که تا سال ۱۴۱۵ جمعیت سالمند کشور به بیش از ۱۰ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر معادل ۱۱.۵ درصد جامعه خواهند رسید که این جمعیت انبوه و در حال رشد بدون تردید بر حجم تعهدات صندوقهای بازنشستگی و به طور مشخص سازمان تأمین اجتماعی اضافه خواهد کرد.
براساس دادههای آماری موجود، در حال حاضر سازمان تأمین اجتماعی ارائه خدمت به ۵۳ درصد جامعه در بخشهای بیمهای، درمانی و بازنشستگی را به عهده دارد که در این میان چهار میلیون و ۳۰۰ هزار مستمریبگیر و ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بیمه شده اصلی را تحت پوشش دارد. مصارف ماهانه تأمین اجتماعی، شامل پرداخت مستمری بازنشستگان، ازکارافتادگان و بازماندگان به صورت هزینههای مستمر و همچنین پرداخت هزینههای درمانی بیمهشدگان شاغل و بازنشسته است اما منابع این سازمان مادر و بینالنسلی فقط از محل حق بیمههای پرداختی شاغلان تأمین میشود.
به این ترتیب، در حالی که به دنبال سالمندیِ قریبالوقوع جمعیت و افزایش نرخ مستمریبگیران، هزینههای ماهانه و مرتبِ سازمان تأمین اجتماعی با شیب تند افزایش مییابد، کاهش جمعیت جوان کشور، خطر کاهشِ منابع ورودی سازمان به نسبت مصارف ماهانه را در پی دارد؛ به این معنا که با توجه به احتمال بالای پیری جمعیت کشور در یک بازه زمانی ۱۰ یا ۱۵ ساله، تعداد مستمریبگیران سازمان به میزان قابل توجهی افزایش مییابد و به تبع آن مصارف ماهانه سازمان در قبال اجرای تعهدات زیاد میشود اما در همین بازه زمانی، نرخ جوانانی که تازه پا به بازار اشتغال رسمی کشور میگذارند یا همان نوبیمهشدگان، به آن نسبت بالا نخواهد رفت و در نتیجه، تعادل منابع و مصارف سازمان به هم میریزد و احتمالاً بحران ناترازی و کاهش ضریب پشتیبانی این صندوق، از راه خواهد رسید.
چاره مقابله با سالمندی تأمین اجتماعی
در این شرایط، چاره چیست؛ با توجه به اینکه سالمندی جمعیت، یک پدیده عام و خارج از اختیار سازمان تأمین اجتماعی است، این سازمان تنها راهکار موثری که برای بهبود منابع ورودی خود دارد، افزایش نرخ ضریب نفوذ خود از طریق گسترش چتر بیمه به روشهای مختلف است.
حسین حبیبی، فعال کارگری و عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، در این رابطه در گفتوگو با آتیه آنلاین گفت: تلاش اصلی تأمین اجتماعی باید بر افزایش نرخ بیمهشدگان جدید باشد؛ در حال حاضر بیش از پنج میلیون نفر از شاغلان کشور در اقتصاد غیررسمی و بدون بیمه مشغول به کار هستند؛ غیررسمیزدایی از اقتصاد و آوردن این جمعیت گسترده به زیر چتر بیمه تأمین اجتماعی، میتواند در عین ثابت ماندن جمعیت جوان کشور، تعداد بیمهشدگان و به دنبال آن، منابع ریالی سازمان را به میزان معناداری افزایش دهد.
این فعال کارگری تاکید کرد: جلوگیری از تخلفها و فرارهای بیمهای کارفرمایان نیز در افزایش قابل توجه ورودیهای ماهانه و مرتب سازمان، تاثیر بسیار دارد؛ اگر کارفرمایان مکلف به پرداخت حق بیمه واقعیِ متناسب با دستمزد برای تمام کارگران شاغل خود شوند، منابع چشمگیری نصیب سازمان تأمین اجتماعی میشود.
حبیبی، گسترش انواع بیمه از جمله بیمههای توافقی، بیمههای اختیاری و خویشفرما را از دیگر راههای افزایش منابع ورودی و حفظ و ارتقای ضریب پشتیبانی سازمان تأمین اجتماعی دانست و افزود: به دلیل سالمندی جمعیت در آیندهای نزدیک، تأمین اجتماعی هیچ راهی ندارد جز اینکه ضریب نفوذ خود را در جامعه هدف تا جایی که میتواند افزایش دهد و بر نرخ بیمهشدگان خود بیفزاید.
آیندهسازی به جای آیندهسوزی
به نظر میرسد از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم، سازمان تأمین اجتماعی در مسیرِ مطمئنِ «افزایش نرخ بیمهشدگان و گسترش ضریب نفوذ خود» گام برداشته است به گونهای که در این دوره ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بیمهشده به جمع بیمهشدگان در قالب انواع بیمههای اختیاری، اجباری، بیمه فراگیر خانواده ایرانی، بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد و بیمههای توافقی در سازمان افزوده شده است. سازمان تأمین اجتماعی از محل این بیمهشدگان جدید، حدود ۴۹ هزار میلیارد تومان بر منابع ورودی ماهانه خود افزوده است که اصلاً رقم کمی نیست.
در پاییز سال گذشته، «میرهاشم موسوی» مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در این رابطه گفت: این سازمان در دولت سیزدهم تنها از محل پوشش بیمهای بیمهشدگان جدید، ۴۹ هزار میلیارد تومان منابع جدید به دست آورده و از آیندهسوزی برای تأمین منابع مورد نیاز خود جلوگیری کرده است.
با این حساب، تنها راهکاری که سازمان تأمین اجتماعی را قادر میسازد بدون آیندهسوزی یا استقراض از نظام بانکی کشور، از عهده افزایش مصارف ماهانه ناشی از سالمندی جمعیت برآید، افزودن به نرخ بیمهشدگان و گسترش چتر بیمهای به شیوههای مختلف است؛ نیل به موفقیت در مسیر این هدف، به معنای آیندهسازی به جای آیندهسوزی و تأمین آتیهای امن برای کارگرانی است که چشم امید به این صندوق بینالنسلی دوختهاند.
نظر شما