برداشتن چند هندوانه با یک دست

زندگی مدرن آن فراغت‌های کش‌دار و طولانی دوره سنتی را از بین برده و ما را بین وظایف مختلف گرفتار کرده است. گاهی مجبوریم در طول روز کارهای زیاد و وظایف متعددی را که بر دوش‌مان سنگینی می‌کند، انجام دهیم. در این مسیر امکان اینکه گیج شویم و تمرکز خود را از دست بدهیم، کم نیست. بنابراین باید با جریان روز همراه باشیم و آداب چندوظیفگی را بیاموزیم.

انجام هم‌زمان چند کار باهم، گاهی به انجام ندادن هیچ‌کاری منتهی می‌شود. چندوظیفگی یک شمشیر دو دم است. اگر ارتباط درست بین تمام وظایف برقرار نباشد، تنها چیزی که از دست می‌رود انرژی و زمان است و در نهایت چیز زیادی عایدمان نمی‌شود. چندوظیفگی یا مولتی‌تسکینگ مسئله مهمی است که امروزه نقش زیادی در زندگی انسان ایفا می‌کند. گروهی بر این باورند که امکان انجام چند کار با هم وجود ندارد و این یک دروغ است که می‌توانیم چند کار را با هم پیش ببریم. ضرب‌المثل با یک دست نمی‌توان دو هندوانه برداشت به چنین مضمونی اشاره می‌کند.

از طرفی مغز انسان ساختاری دارد که به تمرکز روی یک موضوع تمایل دارد. وقتی چند کار را با هم انجام می‌دهیم، تمرکز ما تکه‌تکه و بین کارهای مختلف پخش می‌شود. این امر خطر انجام کارها با کیفیت پایین را به دنبال دارد. شاید بیشترین آفت چندوظیفگی همین باشد که بهره‌وری و کیفیت کار را پایین می‌آورد. گروهی نیز بر این عقیده‌اند که ضرورت زندگی کردن در جوامع مدرن انجام وظایف مختلف در کنار هم است و به جای بهانه آوردن باید این مهارت را بیاموزیم.

تأمین معاش در اقتصاد امروزه جهان، سخت و طاقت‌فرساست و کارکردن بیشتر و سخت‌تر را می‌طلبد. این در حالیست که با بیشتر شدن زمان کار، بقیه امور زندگی از بین نمی‌روند و ما را محاصره کرده‌اند. یادگیری مهارت‌ها را به سمت عملکرد بهتر، راندمان بالاتر و دستیابی به نتایج درست رهنمون می‌سازد.

یادگیری مهارت چندوظیفگی نیاز به تمرکز کافی دارد. قبل از هرچیز باید ذهن و روان خود را آرام و متمرکز کنیم تا هنگام انجام چند کار در طول روز فوری خسته نشویم، مدام غر نزنیم، فراموش نکنیم تا بتوانیم هماهنگی بین امور را برقرار کنیم و هر یک از وظایف را درست و باکیفیت به نتیجه مطلوب برسانیم.

برقراری ارتباط مرکزی و پنهان بین همه کارهایی که انجام می‌دهیم نکته بسیار مهمی است. یعنی باید خودمان را در نقطه مرکزی قرار دهیم و مدام بین کارهای مختلف جابه‌جایی تمرکز داشته باشیم. در مورد وظایف سخت و پیچیده که هر کدام به‌تنهایی تمرکز بالایی می‌خواهند بهتر است از چندوظیفگی پرهیز کنیم. اما در مورد امور روزمره و کارهایی که به توجه کمتری نیاز دارند می‌توانیم با مهارت کافی آن را انجام دهیم.

یادداشت‌کردن مسائل مربوط به وظایف کار راحتی نیست، شاید حوصله نداشته باشیم یا به نظرمان کار بیهوده‌ای بیاید، اما اعتماد کردن به حافظه هنگام چندوظیفگی اشتباه است. چراکه واکنش مغز وقتی با چند دیتای مختلف و موازی مواجه می‌شود، این است که آن‌ها را فراموش کند. پس به حافظه اعتماد نکنیم و بنویسیم. وقتی صحبت از تهیه لیست روزانه می‌شود، این امر به ذهن متبادر می‌شود که باید همیشه دفترچه‌ای به دنبال‌مان باشد و مدام یادداشت کنیم؛ اما نه، نوشتن امور روزانه به صورت چند کد کوتاه در گوشی تلفن همراه‌مان برای یادآوری کفایت می‌کند.

موضوع بعدی این است که در بین انجام چند وظیفه که حسابی فکر ما را درگیر کرده، به زمان‌های کوتاهی برای تنفس مغز نیاز است. در این زمان‌ها انجام فعالیت‌های مورد علاقه کمک‌کننده است. شنیدن یک نوای موسیقی زیبا، خواندن چند خط کتاب، صحبت تلفنی با خانواده و دوستان، قدم‌زدن کوتاه حتی در خانه یا محیط کار، آب‌دادن به یک گلدان و هر کاری که رهایی را برای چند دقیقه ممکن کند.

ارزیابی عملکرد نیز از راه‌هایی است که در وضعیت داشتن چند وظیفه هم‌زمان با انجام آن می‌توانیم نتیجه بهتری بگیریم. ارزیابی کارها می‌تواند روزانه، هفتگی یا ماهانه باشد. این موضوع بستگی به نوع فعالیت مورد نظر دارد. در مورد فعالیت های خُرد بررسی روزانه راهگشاست و امکان برطرف کردن اشتباهات را به زودی فراهم می‌کند. درباره فعالیت‌های کلان‌تر می‌توانیم واکاوی عملکرد خود را در فاصله‌های زمانی بیشتر برنامه‌ریزی کنیم تا صورت کلی کار به‌صورت روزانه دچار تغییر نشود.

اگر متوجه شدیم که یکی از وظایف به‌خوبی پیش نمی‌رود و دیگر وظایف آن را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند، باید توقف کنیم و اشکال را پیدا کنیم. در چنین شرایطی می‌توان زمان یک کار راحت‌تر را به فعالیت نیازمند زمان بیشتر اختصاص داد. همچنین اگر فعالیتی را در زمان نامناسب مانند آخر شب یا در مسیر رفت‌وآمد و... انجام می‌دهیم، باید آگاه باشیم که نتیجه را فدای استفاده از زمان پِرت نکنیم. این‌ها زمان‌هایی هستند که با مداخلات محیطی و خواب‌آلودگی همراه‌اند و خروجی مطلوب را از بین می‌برند. گاهی هم متوجه می‌شویم که حذف یکی از امور غیرضروری جا را برای بهتر پرداختن به کارهای دیگر باز می‌کند.

به‌طور کلی مدیریت زمان در زندگی روزمره شهری اهمیت فراوانی دارد. در این زمانه مناسبات شغلی، زندگی شخصی، نگهداری از فرزندان، نیاز به آموزش مداوم و روابط اجتماعی ناخودآگاه آدمی را وادار به چندوظیفگی می‌کنند. به همین خاطر باید مدام با حفظ سطح هوشیاری، در تلاش بود تا امور زندگی به خوبی جلو برود و رضایت خاطر و آرامش ذهنی به همراه داشته باشد.

نویسنده: سمیرا مرادی

کد خبر: 68354

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 3 =