ورود به دانشگاه و گذراندن دورههای تخصصی دانش در رشتههای مختلف میتواند علاوه بر ارتقاء سطح کیفی دانش و رشد علم آموزی در کشور در چارچوب آکادمیک، بستر یافتن شغل برای بخشهایی از جامعه را فراهم آورده و همچنین با برقراری پیوند دانش با تجربه و مهارت، زمینه توسعه کمی و کیفی اشتغال و تولید را در جامعه موجب شود.
در این راستا نگاه به دانشگاه با وجود تمام مزایای اثبات شده در حوزههای مختلف توسعه محوری از جمله در بخشهای مرتبط با اشتغال و تولید، به عنوان تنها راه ایجاد شرایط و فرصت برای بهرهمندی از شغل مناسب در جامعه علاوه بر آسیب به جوانان به عنوان نیروهای کار بالقوه و مستعد و بازدارندگی از کسب مهارتهای فنی و تخصصی و بهره گرفتن از ایدههای تازه در قالبهایی مانند کارآفرینی، زمینه شکلگیری نگاه تک بعدی در کشور را که سنگ مسیر تحولگرایی است موجب خواهد شد.
با این دیدگاه اشاعه تفکر دانشگاه به عنوان تنها راه یا بهترین مسیر در رسیدن به شرایط ایده آل شغلی در سالهای گذشته به عنوان یکی از آسیبهای مطرح شده در حوزههای خق ایده، کارآفرینی، اشتغال، تولید، تربیت نیروی کار و همچنین در قامت مانعی برای عدم برقراری و ارتباط مستمر و اثربخش دانش و مهارت بوده است.
وجود بیش از ۲میلیون و ۵۰۰ هزار بیکار اعلام شده رسمی و در حدود ۴ میلیون نفر جوان جویای کار رد قالب آمارهای غیررسمی و توجه به اینکه بخش قابل توجهی از این افراد دانشآموختگان دانشگاهی هستند و البته استناد به دادههای آماری سازمان آموزش فنی و حرفهای در اینکه بیش از ۴۰ درصد مهارتآموزان این سازمان را افراد دانشآموخته دانشگاهی تشکیل میدهند، همگی نشاندهنده سررسید تفکر توجه صرف به تحصیلات دانشگاهی به عنوان تنها راهکار ورود به بازار کار است.
با نگاهی دقیق به شرایط امروز بازار کار و اشتغال، وضعیت دادههای حوزه اشتغال و بیکاری، شکلگیری و نقشآفرینی انقلاب مهارتی در جهان بخصوص در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته، ضرورت اثبات شده اثرگذاری بارز مهارت و دانش و همچنین ضرورت بازار کار و تولید در کشور به جذب نیروهای کار دارای تخصص و مهارتهای فنی برای اشتغال در بخشهای مرتبط در تولید، شاید امروز زمان آن فرارسیده باشد که با تغییر مسیر در اشاعه فرهنگ دانشگاه محوری، با استفاده از ظرفیتهای همزمان دانشگاه و مهارت و ایجاد تعامل اثربخش بین این دو بخش، بستر اشتغالآفرینی و یافتن اشتغال مناسب برای جوانان در شرایط بهینه فراهم آید.
با این اوصاف، جوانان دانشآموخته الزام کسب مهارت مرتبط با رشته دانشگاهی حین دوران تحصیل را ضرورتی برای یافتن شغل مناسب پس از دانشآموختگی میدانند و این قائده نیز اثبات میشود که افرادی که هدفگذاری برای ورود به دانشگاه ندارند با دریافت ضرورت کسب مهارتهای فنی و تخصصی، برای ورود به بازار کسب و کار و تولید آمادگی لازم را داشته باشند.
الزام امروز در حوزه بازار کسب و کار و اشتغال این است که در بین جامعه چندین میلیون نفری دانشآموخته دانشگاهی و در حال تحصیل تفکر دانشگاهی بدون توجه و تمرکز به مهارت به عنوان تنها مسیر ورود به بازار کار اشاعه داده نشود و به جای آن ترویج ایدهپردازی، مهارتآموزی و تجربه اندوزی با اتکای به دانشمحوری در قالب راهکار اثرگذار در اشتغال جوانان جویای کار را نهادینه کنیم.
نظر شما