صدیقه جعفریان در گفتوگو با آتیهآنلاین درباره تعریف زن کارآفرین گفت: در سال ۱۹۹۵ نشریه Lovey، زن کارآفرین را فردی معرفی میکند که به تنهایی یا با مشارکت یا با ارثیه، کاری را با خلاقیت و نوآوری راه انداخته یا پذیرفته و با پذیرش مسوولیتهای اجتماعی، اداری، مالی و ریسکهای مالی، فرآوردههای تازهای عرضه کرده تا در بازار خرید و فروش بر رقیبان خود چیره شود.
توانمندسازی زنان تنها با پرداخت تسهیلات ممکن نیست
این دانش آموخته دکترای توسعه منابع انسانی از دانشگاه پوترا مالزی با تاکید بر اینکه لازمه توانمندسازی زنان پیروی از الگوی معمول ارایه وام و تسهیلات نیست، افزود: آنچه لازمه توانمندسازی زنان است، حمایت از زنان سرپرست خانواده در ابعاد فردی و سازمانی است. از نظر فردی لازم است به زنان سرپرست خانواده کمک شود تا اعتماد به نفس کافی را به دست بیاورند. به خود باوری برسند و بر استرس و اضطراب اجتماعی کنترل پیدا کنند. از حقوق خود آگاه باشند و همچنین از نظر سازمانی حمایت شوند. در خصوص توسعه میزان تحصیلات و آموزشهای فنی و حرفهای مرتبط با فعالیتهای کارآفرینانه و آموزش در زمینه بازاریابی و فروش باید مدنظر قرار بگیرد.
تحقق اشتغال زایی واقعی در نوسانات اقتصادی امروز
وی ادامه داد: وقتی کسی وام می گیرد تا فرآوردهای را تولید و به بازار عرضه کند باید تمام مراحل از تهیه مواد اولیه، تولید و بعد فروش مورد حمایت اقتصادی قرار گیرد. این بدان معنا است که اشتغالزایی واقعی وقتی ایجاد میشود که نوسانات اقتصادی که بر فرآیند تولید و فروش اثرگذار هستند به حداقل برسد. ضروری است کارافرینان به ویژه مشاغل کوچک از نظر بازار فروش تحت حمایت قرار بگیرند تا بتوانند در مقابل نوسانات اقتصادی تاب بیاورند.
جعفریان تاکید کرد: فرآیند توانمندسازی بانوان شامل آموزشهای فرهنگی، انگیزشی، کارآفرینی، مهارتی و اجرای طرحهای اشتغال و کاریابی است که باید مراجع ذیربط مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) یا موسسات خیریه وام دهنده در این خصوص به حمایت این کارآفرینان بپردازند.
لزوم تشکیل شرکت تعاونی برای رستههای مختلف شغلی
این کارآفرین حوزه صنایع دستی خاطرنشان کرد: اگر برای وام گیرندگان صنایع دستی و دیگر رستههای شغلی شرکتهای تعاونی تشکیل شود در این صورت مراحل توانمندسازی به درستی انجام میشود، اقتصادهای خرد در کنار هم یک کل را تشکیل میدهند و میتوانند در بازار در کنار رقیبان فروش خوبی داشته باشند.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره موانع کارآفرینی و اشتغال زایی زنان سرپرست خانوار، عنوان کرد: در این زمینه تاکید بر قشری از بانوان که سرپرست خانواده نیز هستند، داریم و این بدین معنا است که این بانوان معمولا پشتوانه مالی و حمایت اجتماعی مناسب به ویژه از جانب خانواده ندارند. بنابراین اولین مانع سر راه کارآفرینی و شروع به کسب وکار آنان موانع فردی و شخصیتی است.
جعفریان ادامه داد: در اینجا منظور این است که آنها از سوی خانواده باور نمیشوند و این مساله موجب عدم خودباوری میشود و به تبع آن استرس و اضطراب اجتماعی حاصل میشود. ماحصل اضطراب اجتماعی منجر به کاهش عزت نفس و افزایش دید منفی به خود و توانمندیهای فرد میشود و در نهایت شرایط به سمتی پیش میرود که فرد کارآفرین نتواند تصمیمگیریهای درستی داشته باشد و قدرت ریسکپذیری او را که عامل مهم در حوزه کارآفرینی است، کاهش میدهد.
این کارآفرین فعال در حوزه صنایع دستی عدم آشنایی با مدلها و الگوهای کسب و کار و تولید را یکی از موانع سازمانی در مسیر کارآفرینی خواند و افزود: نبود مهارت کافی در زمینههای بازاریابی و فروش، وجود تشریفات و قوانین و مقررات زاید و دستو پاگیر اداری، اجبار به ثبت شرکت و فرآیندهای سخت دریافت مجوزها، کارآفرین زن غیرباورمند به توانمندیهای خویش را بیش از دیگر کارآفرینان با مشکلات جدی مواجه میکند.
وی تصریح کرد: موانع محیطی سر راه کارآفرینی زنان شامل مسائل فرهنگی و اجتماعی و تا حدی قانونی است؛ به عنوان مثال فرهنگ رسمی در کشور این است که زنان باید در عرصههای اقتصادی فعال باشند ولی فرهنگ غیررسمی که قویتر هم عمل میکند این است که حفظ نهاد خانواده و توجه به مسوولیتهای خانه و خانواده اهمیت ویژهای دارد. همچنین تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی را نیز میتوان در این دسته از موانع کارآفرینی قرار داد که مانع رسیدن زنان به حداکثر توان بالقوهشان است.
جعفریان یادآور شد: به نظر میرسد که برای رفع این موانع میتوان از پتانسیلهای خوبی که کمیته امداد امام خمینی (ره) و شهرداریها وجود دارد، استفاده کرد. اگر واحدهای مدیریت و توسعه منابع انسانی گسترش داده شود این واحدها با ارایه سرویسهای مشاوره در حیطههای فردی، شغلی و فروش و...میتوانند یاریگر فکری زنان در حوزه اشتغالزایی باشند.
این کارآفرین حوزه صنایع دستی مهارت آموزی را گام اول و لازمه اشتغالزایی برای زنان سرپرست خانوار خواند و گفت: پس از کسب مهارت، ایجاد دانش کافی در زمینه بازاریابی و فروش محصولاتی که از طریق مهارت آموزی موفق به تولید آنها شدهاند. ضرورتی غیرقابل انکار است. به نظر میرسد که حمایت از آنهادر این زمینه بسیار شایان توجه است به ویژه با گسترش بحث دیجیتال مارکتینگ در دوران پساکرونا، آشنایی با بازارهای مجازی و اعتمادسازی نسبت به فروش در این بازارها از ضروریات است.
نظر شما