فروپاشی قدرت در قلبِ ژاپن

تیم ملی والیبال ایران در دومین حضور المپیکی خود نمایش قابل قبولی از خود ارائه نداد و در پایان مرحله گروهی حذف شد.

به گزارش آتیه‌آنلاین، ناکامی اعضای کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۰ توکیو تیتر اخبار این روزهای ورزش ایران را تشکیل می‌دهد و هر روز بیشتر از قبل همانند پتکی توی سرمان فرود می‌آید تا با این حقیقت روبه‌رو شویم که چقدر با سطح اول ورزش جهان فاصله داریم. در این بین اما حذف والیبال ایران در همان مرحله نخست گروهی، دیگر تیر خلاصی بود بر بدنه اهالی ورزش که این سال‌های اخیر تلخی هر جنس از ناکامی ورزش ایران را با موفقیت‌های والیبال از بین می‌بردند و دلشان گرم بود به تیمی که در آسیا آقایی می‌کند و در جهان هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. 

نمایش بد و ضعیف و دور از انتظار بلندقامتان والیبال در آوردگاه المپیک اما نشان داد  که دیگر خبری از آن والیبال قدرتمند که خواب را بر چشم حریفان بزرگ جهانی آشفته می‌کرد، نیست که نیست و شکست مقابل ژاپن چه در لیگ ملت‌های والیبال و چه در المپیک، برایمان آشکار کرد که در آسیا هم حرف چندانی برای گفتن نداریم و این تیم  والیبال کجا و آن تیم والیبال موشکی کجا!

خبر همینقدر تلخ و ناراحت‌کننده و البته شاید کمی غیرقابل پیش بینی بود. تیم ملی والیبال ایران از گردونه بازی‌های المپیک ۲۰۲۰ کنار رفت؛ تیمی که در سال‌های اخیر می‌رفت تا رفته‌رفته تبدیل به یکی از قدرت‌های دنیا در این عرصه شود، حالا حتی نتوانست از مرحله گروهی بازی‌های المپیک هم صعود کند! ایران که در گروه اول این رقابت‌ها در کنار تیم‌های لهستان، ایتالیا، ژاپن، کانادا و ونزوئلا قرار گرفته بود، نهایتا در رتبه پنجم ایستاد تا یکی از دو تیم حذف‌شده در این گروه باشد. در این بازی‌ها از هر گروه شش تیمی چهار تیم به مرحله بعدی صعود می‌کرد که در عین ناباوری، ایران نتوانست یکی از این چهار تیم باشد تا وداع تلخ و البته زودهنگامی با بازی‌های توکیو داشته باشد. چیزی که بدبین‌ترین هوادار والیبال نیز آن را پیش بینی نمی‌کرد و کمتر کسی تصور می‌کرد والیبال ایران حتی نتواند بین ۶ تیم هم گروه خود در رده یکم تا چهارم بایستد و نامش در کنار تیم ملی والیبال ونزوئلا در جمع بازماندگان صعود باشد. 

از امید به سکو تا ناکامی در گام اولِ صعود!

مردان والیبال ایران که در مسابقات لیگ ملت‌های والیبال ناکامی‌های سریالی را تجربه کردند و به خوبی از پس حریفان خود برنیامدند؛  به امید رفتن روی سکوی المپیک به ژاپن سفر کرده بودند،  اما آن‌ها با ارائه بازی‌های بحث‌برانگیز از گروهشان هم صعود نکردند تا براایمان روشن شود که زنگ خطر لیگ‌ ملت‌های والیبال را باید جدی‌تر می‌گرفتیم. اما توجیهات اهالی والیبال و فدراسیون‌نشینان را باور کردیم و حالا شد آنچه شد! پس از ناکامی در لیگ‌ ملت‌های والیبال این‌طور توجیه شد که آن مسابقات، محلی برای شناخت ترکیب اصلی تیم ملی در المپیک بوده است و برای آلکنو و دستیارانش بستری برای آزمون و خطاست. اما حالا شاهد هستیم که با نتایجی که ایران در المپیک گرفت مشخص شد که لیگ ملت‌های والیبال نه محلی برای شناخت ترکیب المپیکی بلکه نمایشی از حقیقت و واقعیت و شاید ماهیت فعلی والیبال ایران بوده است. تیمی که عنوان شده بود می‌خواهد یکی از برترین‌های والیبال دنیا شود، حالا با دستان خالی از توکیو به ایران باز می‌گردد آن هم در شرایطی که در دستانش یک رتبه پنجمی در بین ۶ تیم و سه شکست از ۵ مسابقه دارد و این تمام دستاوردش از مسابقاتی است که قرار بود برای والیبال ایران مدال و سکو به همراه داشته باشد. 

مسیر ایران در دومین تجربه المپیکی

تیم ملی والیبال ایران در نخستین گام خود در مسابقات المپیک به مصاف سرسخت‌ترین حریف خود در این گروه رفت. روی کاغذ کسی شانس زیادی برای پیروزی ایران در دیدار با لهستان که به تازگی قهرمانی جهان را تصاحب کرده بود، متصور نبود. این را کوبیاک، ستاره لهستانی‌ها هم قبل از شروع بازی گفت و خبر داد که ایران نمی‌تواند خطری برای لهستان باشد. البته فارغ از کری‌خوانی‌های مرسوم بین بازیکنان ایران و لهستان که چندسالی می‌شود شکل گرفته، به نظر می‌رسید کوبیاک پربیراه هم نگفته باشد! ایران در لیگ ملت‌های والیبال نمایش ضعیفی داشت و برخلاف لهستان، نتوانسته بود انتظارات را برآورده کند. ایران اما همه معادلات را در همان بازی نخست به هم زد و در یک دیدار تماشایی با نتیجه ۳ بر ۲ از سد لهستان گذشت تا چک اول را محکم بزند و امیدوارمان کند که والیبال بدون شک حرف‌هایی برای گفتن در این آوردگاه جهانی دارد و انگار باید منتظر اتفاقات خوبی بود.

در ادامه پیروزی برابر ونزوئلا که حرفی برای گفتن در المپیک نداشت، ایران را در آستانه صعود از گروه قرار داد؛ به‌طوری‌که فقط کافی بود شاگردن آلکنو از سد کانادا عبور می‌کردند. شگفتی اصلی اما در سومین دیدار رقم خورد و ملی‌پوشان والیبال ایران در روزی که هیچ نشانی از خودشان نداشتند، ۳ بر صفر به کانادا باختند. آن شکست سرآغازی بر اماواگرها بود؛ ایران باید در دیدار چهارم به مصاف ایتالیا می‌رفت و مشخص بود که شانس زیادی برای پیروزی ندارد. آن بازی مطابق با انتظار با شکست ایران همراه شد تا با ۲ برد و ۲ شکست، کار به دیدار سرنوشت‌ساز با ژاپن میزبان کشیده شود.

ایران حالا دیگر برای رسیدن به مرحله بعد تنها به پیروزی مقابل ژاپن نیاز داشت و در واقع شاگردان آلکنو در دیدار با میزبان مسابقات محکوم به شکست ایران باید برنده می‌شد تا صعود کند. در دیدار برابر ژاپن، ایران ست اول را واگذار کرد تا عملیات صعود سخت‌تر از چیزی بشود که ابتدا تصور می‌شد. در دو ست بعدی اما ملی‌پوشان ایران جبران کردند تا کار به ست چهارم کشیده شود. با توجه به ریتمی که ایران به دست آورده بود، به نظر می‌رسید شانس زیادی برای بردن بازی در ست چهارم و نهایتا بردن این بازی داشته باشد ولی عجیب آنکه دوباره ایران بازی را در ست چهارم بد شروع کرد و آن را واگذار کرد. ست پنجم هم با شروعی بدتر، نهایتا رأی به شکست ایران داد تا شاگردان آلکنو بازی را ۳ بر ۲ واگذار کنند و حذف شوند.

برگشت به عقب به سبک داورزنی!

والیبال ایران درحالی دومین حضور خود در المپیک را تجربه کرد که در المپیک ریو تا مرحله یک‌چهارم نهایی پیش رفت و پس از شکست مقابل ایتالیا، در رتبه پنجم مشترک مسابقات قرار گرفت. اما این بار و در دومین المپیک، ایران بعد از برد لهستان(۳-۲) و ونزوئلا(۳-صفر)، ۳ باخت متوالی مقابل کانادا(۳-صفر)، ایتالیا(۳- یک) و ژاپن(۳-۲) کسب کرد تا با ۶ امتیاز در رده پنجم جدول بایستد و از صعود بازبماند. لهستان(۱۳ امتیاز)، ایتالیا(۱۱ امتیاز)، ژاپن(۸ امتیاز) و کانادا(۷ امتیاز) گرفتند و به‌ترتیب به عنوان تیم‌های اول تا چهارم گروه A راهی دور دوم شدند. بعد از این باخت محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال از مردم ایران عذرخواهی کرد. سیدرضا صالحی‌امیری، رئیس کمیته ملی المپیک هم حمایت کامل از تیم ملی تاکید کرد ایران قطعا در المپیک پاریس روی سکو خواهد رفت. آلکنو هم با گفتن این جمله در نشست خبری که «خواهش می‌کنم که بازیکنان را موردغضب قرار ندهید» محل مصاحبه را ترک کرد. با این حال آنچه واقعیت دارد این است که والیبال ایران مسیر برگشت به عقبی را پیموده است. دو سال قبل که محمدرضا داورزنی با سودای معاونت وزارت ورزش صندلی ریاست والیبال را ترک کرد و سکان هدایت فدراسیون را به مدیری بی درایت همچون احمد ضیایی سپرد شاید نمی‌دانست که چه ضربه مهلکی به بدنه والیبالی وارد می‌کند که خودش معمار آن بود. آمدن احمد ضیایی، برکناری‌اش، سرپرستی موقتی افشین داوری و در نهایت بازگشت داورزنی به والیبال پروسه‌ای بود که والیبال ایران چند سال دیگر عقب انداخت. هرچند از یادآوری این نکته نیز نباید گذشت که این محمدرضا داورزنی هم دیگر آن داورزنی سه سال قبل نیست و انگار والیبال را باید رهاشده و در مرز سقوط بدانیم. والیبال ایران امروز مانند فرزند یتیمی است که رها شده است و برای بازگشت به زندگی نیاز به دستانی دارد که از زمین بلندش کنند و به روزهای خوبش باز گرداند. 

کد خبر: 23818

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 6 =