مطابق تجربه جهانی، وضعیت صندوقهای بیمهای نشانگر این موضوع است که باید سن بازنشستگی در کشور به اندازه متوسط سن امید به زندگی افزایش پیدا کند. به این واسطه برخی مشکلات حوزه بازنشستگان و صندوقهای بیمهگر اجتماعی برطرف میشود.
به همین دلیل اگر این قاعده ملاک بسیاری از فعالیتهای مرتبط با صندوقهای بازنشستگی باشد، بازنشستگی پیشازموعد هم باید با افزایش امید به زندگی تعدیل شود تا افرادی که بیمورد به این مرحله رسیدهاند، حذف شوند. باید نوع فعالیت افراد در مشاغل سخت و زیانآور در جامعه نیز مورد بررسی قرار گیرد که آیا اصلاً شرایط سخت و زیانآور را دارند یا نه. همچنین باید طبقهبندی شغلی بهطور دقیق اجرا شود تا مشخص شود که کدام گروه در شرایط سخت و زیانآور قرار دارند.
نباید هر گروهی را در بخش مشاغل سخت و زیانآور قرار دهیم. این مهم باید با توجه به سختی کار انجام شود تا بتوان به نتیجه مطلوبی در راستای رسیدن به اهداف و کاهش تعداد این مشاغل دست یافت. البته با توجه به اینکه تاکنون اصلاحات بیمهای در صندوقهای بازنشستگی انجام نشده، وضعیت بازنشستگی بخش مشاغل سخت و زیانآور نیز همینگونه است و حجم بالای بازنشستگیهای سخت و زیانآور برای وضعیت بحرانی، چالشهایی به وجود میآورد.
هماکنون در وضعیتی قرار داریم که قدرت خرید افراد بازنشسته بهشدت کاهش یافته است و چون مستمریها کفاف زندگی را نمیدهد نمیتوان قوانین سخت برای بازنشستگان لحاظ کرد. بنابراین در چنین شرایطی وضعیت برای اجرای اصلاحات بیمهای تا حدودی سخت است. البته کنترل شرایط تورمی و ایجاد ثبات اقتصادی در کشور میتواند به تسهیل انجام این کار در صندوقها کمک کند. طبیعتاً در شرایط اشاره شده، افراد شاغل امکان تصمیمگیری به استمرار اشتغال در مشاغل خود را دارند.
بهواسطه وضعیت امروز صندوقهای بازنشستگی، امکان غلفت از تعدیل سن بازنشستگی وجود ندارد. همانگونه که در برنامه هفتم توسعه نیز درباره سنوات آن موضوعاتی آورده شده، صرفاً فقط برای نسلهای جوانتر این موضوع دیده شده است.
گرچه عدالت بیننسلی در چنین شرایطی زیر سؤال میرود اما این افراد چون در زمان بازنشستگی قرار ندارند بهطور معمول واکنش شدید اجتماعی نشان نمیدهند. در موضوع سن بازنشستگی زنان نیز به این علت که امید به زندگی بالاتری در میان این گروهها مشاهده میشود، در برخی مواقع به سن بازنشستگی مردان تنه میزند. عمدتاً برنامهریزی این است که این نوع بازنشستگی با مردان مساوی شود.
در چنین مرحلهای نوع نگاه متفاوت است؛ زیرا در حال حاضر نگاه حمایتی به صندوقهای بازنشستگی در جامعه وجود دارد. به همین دلیل برای زنان شرایط خاص بازنشستگی فراهم است تا بتوانند زودتر از این نوع اشتغال خارج و به جمع بازنشستگان اضافه شوند. مسئله این است که نگاه به صندوقهای بازنشستگی، حمایتی است و به این شیوه به صندوقهایی نگاه میشود که باید افراد نیازمند را حمایت کنند. یعنی برخی از اهداف حاکمیتی را از صندوقهای بازنشستگی طلب میکنند، در صورتی که چنین موضوعی درباره صندوقها نباید مصداق داشته باشد.
درست است که همواره در جامعه بر وضعیت اقتصادی تأکید میشود اما اگر بخواهیم دلایل شکلگیری وضعیت امروز صندوقهای بازنشستگی را بدانیم، یکی از این موارد نگاه حمایتی، مداخلات در بیمههای اجتماعی و عامل دیگر موضوع حکمرانی صندوقهاست. اکنون در چنین وضعیتی، چارهای نداریم جز اینکه اصول علمی را برای قانونگذاری و سیاستگذاری مبنا قرار دهیم؛ چراکه در شرایط اشاره شده امکان مماشات وجود ندارد.
تناسب امید به زندگی و سن بازنشستگی
نرگس اکبرپور روشن - عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

یکی از الزامات شکلگیری و استمرار پایداری صندوقهای بیمه اجتماعی را میتوان افزایش سن بازنشستگی با توجه به بالا رفتن شاخص سن امید به زندگی در جامعه دانست. همچنین اجرای چنین قانونی راهکار پیشنهادی حل بسیاری از چالشهای پیشروی بازنشستگان از طریق قانون بازنشستگی پیشازموعد است.
کد خبر: 78257
نظر شما