البته تحقق کامل رشد و توسعه اقتصادی علاوه بر مشارکت کارآفرینان در قالب بخش خصوصی، شاخصها و عوامل موثر دیگر نظیر راهبری، برنامهریزی، سیاستگذاری دولت و ایجاد و گسترش بسترهای سرمایهگذاری را طلب میکند.
با طرح موضوع کارآفرینی در راستای توسعه فرصتهای اشتغال و تولید بر مبنای تفکرات خلاق و نوآور، نقش و تاثیر حضور اقشار مختلف دانشآموخته دانشگاهی را به عنوان نیروی کار بهروز در بازار کار به ذهن خطور میکند؛ نکته اساسی در زمینهسازی برای شکلگیری و استمرار این حضور تاثیرگذار، تزریق سرمایه به بازار کار، مهارت و دانش است. به عبارتی حضور گسترده موثر دانشآموختگان در بازار کسب و کار به عنوان نیروی کارآفرین، در کنار سرمایه و بستر هماهنگ سیاستگذاری است که تحقق کارآفرینی را ممکن میکند.
دولت به مفهوم سیاستگذار و راهبر حوزه تولید باید بخشی از سرمایههای بازار کار را به سمت کارآفرینی و کارآفرینان هدایت کند تا با بهرهمندی از دانش روز و تاثیرپذیری بازار از خلاقیتهای فردی و موضوعی حوزه کارآفرینی، شاهد پویایی حوزه تولید باشیم.
اگر مانند بسیاری از کشورهای موفق در زمینههای مختلف، بهویژه در حوزه اقتصاد و تولید کارآفرینی را بخش مهم بازار کار و نیروی اساسی و محرک حوزه تولید بدانیم، شکلگیری بخش خصوصی توانمند و تاثیرگذار در بازار کار را باید در کنار حضور پرشمار کارآفرینان در حوزه کسب و کار و تولید تعریف کنیم.
نگاهی به روند واگذاریها در راستای خصوصیسازی بیانگر این است که نهادها و عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی در قالب بخش خصوصی بهویژه در قامت بخش تعاون و کارآفرینان آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. در واقع کارآفرینی به عنوان یک اصل و ضرورت ماندگاری و پایداری تولید در بازار امروز جهانی و شاخص تغییر دهنده معادلات بازار کسب و کار، در فرایند خصوصیسازی نادیده گرفته شده است.
همچنین به واسطه نیاز چرخه تولید به اطلاعات و دانش روز و بهرهگیری از نیروی خلاق و بسترساز توسعه، در راستای برنامهریزی جهت اجرای سیاستهای کلان حوزه بازار کار و تولید باید از کارآفرینان دانشآموخته نهایت استفاده را داشته باشیم تا یکی از شاخصهای مهم این حوزه مورد غفلت قرار نگرفته باشد.
نکته دیگر که نباید از اذهان دور بماند، ابزار و زمینه لازم برای حضور مستمر و موثر کارآفرینان در حوزه تولید و اقتصاد است که از آن با عنوان «قبات اقتصادی» یاد میشود. در واقع پیشگیری از تزلزل بازارهای مالی و ایجاد بستر با ثبات اقتصادی را میتوان مهمترین ابزار لازم در راستای شکلگیری فضای کارآفرینانه دانست. در وضعیت ترسیم شده، کارآفرینان در کنار سرمایهگذاران، بخشهای مردمی تعاونی و دولت با حضور فعال در بازار کسب و کار، توسعه اقتصادی از مسیر کارآفرینی را رقم خواهند زد.
در کنار فعالیتهای اقتصادمحور کارآفرینان، موضوع و مفهوم کارآفرینی در مناسبات اجتماعی نیز امکان نقشآفرینی دارد. به عبارتی توسعه و ترمیم برخی ساختارهای اجتماعی و ارتباط آنها با ارکان اقتصاد و تولید نیز در قالب نقش کارآفرینی قابل تعریف و انجام است. گاه شکلگیری و گسترش نهادهای اجتماعی خلاق نیز زمینه تاثیرگذاری در بازار کار و اقتصاد را با حضور دانشآموختگان کارآفرین و دیگر گروههای اجتماعی فراهم میکند.
نتیجهگیری اینکه بدون تربیت بسترسازی حضور کارآفرینان و بدون اشاعه و ترویج مفهوم کارآفرینی در جامعه و در بخشهای تولیدی و اقتصادی، در بازار کسب و کار خلاء احساس میشود. به نوعی در نبود کارآفرینی، ثبات و رشد اقتصاد کسب و کار در شرایط امروز قابل تعریف و اجرا نیست. دولتها به عنوان سیاستگذاران کلان راهبری این حوزه باید استمرار افراد کارآفرین و گسترش بهرهمندی از مفهوم کارآفرینی و نقشآفرینی آن در حوزههای مختلف را زمینهسازی و تضمین کند و در این فضا است که حرکت در مسیر توسعه با بازیگری کارآفرینان را باید متصور شد.
نظر شما