سالهای سال است که افراد بر این باورند که بخش تولید مزیتی نسبت به بخش خدمات ندارد. دلایل زیادی مانع رشد تولید شدهاند؛ دلیل نخست نرخ تورم بالاست. تورم آفت تولید است، وقتی تورم وجود دارد نمیتوان در بستر مناسب کار تولیدی انجام داد. تورم باعث میشود قیمت کالاها افزایش پیدا کند، قدرت رقابت از بین برود، بازارها با مشکل مواجه شوند و بازاری برای تولیدکنندگان ایجاد نشود. بنابراین یکی از اموری که میتواند به راهبرد تولید در کشور کمک کند و مشوقی برای رشد تولید باشد، تکرقمی شدن تورم است. دومین مشکل، بیثباتی در سیاستهای پولی و مالی کشور است. تغییر هرروزه ارقام میتواند به امور تولیدی آسیب جدی وارد کند. سومین موضوع بیثباتی نرخ ارز است. تولیدکنندگان برای تهیه مواد اولیه، واردات و صادرات با نرخ ارز سروکار دارند و ثبات نرخ ارز ضروری مینماید.
یک راهکار برای تقویت بخش تولید این است که دولت بانی شود و به افرادی که قصد دارند کار تولیدی انجام دهند مشاوره فنی ارائه دهد تا این افراد قادر باشند پیشبینی مناسبی برای فعالیت تولیدی داشته باشند. همچنین دولت میتواند برای تولیدکنندگان بازار صادراتی پیدا کند.
از سوی دیگر تسهیلاتی که از سوی بانکها به تولیدکنندگان ارائه میشود نرخ بالایی دارد. همچنین دلالی و واسطهگری توازن به سمت تولید را از بین میبرد. بخش زیادی از سرمایههای کشور در اختیار دولت است و دولت باید این سرمایهها را به سمت تولید هدایت کند تا مردم متقاضی و دریافتکننده این واگذاریها و شرکتها از سمت دولت شوند. مردم برای حضور پیدا کردن در اقتصاد به انگیزه کافی نیاز دارند. اولین انگیزه این است که دولت مردم را باور و چتر حمایتی را برای حضور همه اقشار باز کند. حمایت دولت میتواند مالیاتی یا ارائه تسهیلات ارزان باشد. یکی از بخشهایی که میتواند باعث ورود گروههای خرد و ضعیف به بازار کار باز باشد، تعاونیها هستند. یک جمع هفت نفره میتواند به یک تعاونی تبدیل شود و در این تعاونی هم سرمایه، هم افکار تجمیع شود. تعاونیها از زیرمجموعههای اقتصاد کشور هستند که نتوانستهاند رشد پیدا کنند. این تشکلها به دلیل آنکه فردمحور نیستند، میتوانند در اقتصاد سلامت ایجاد کنند، امکانات و منابع از طریق تعاونیها بهصورت عادلانه در کشور تقسیم شود و شرایط برای حضور همه اقشار در بازار کار فراهم شود.
نظر شما