به گزارش آتیهآنلاین به نقل از خبرگزاری ایسنا، دکتر علیاکبر براتی، عضو هیأت علمی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، درباره رویکرد این پژوهش گفت: در موضوعات پیچیدهای همچون بحران آب نمیتوان نگاهی صرفاً استقرایی یا قیاسی داشت، چراکه این بحران با مسائل دیگری از جمله انرژی، غذا، گرمایش زمین، تغییر کاربری اراضی و غیره، گره خورده است. از سوی دیگر در دهههای اخیر به دلیل رشد سریع دانش و بهبود سطح استانداردهای مختلف زندگی، جمعیت به سرعت افزایش یافته است. به عنوان نمونه جمعیت ایران از کمتر از ۱۰ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ به بیش از ۸۷ میلیون نفر افزایش یافته است و پیشبینی میشود ایران در سال ۲۰۵۰ جزو ۱۰ کشور پرجمعیت جهان به شمار آید. این خود به مفهوم تقاضای بیشتر برای غذا، کالا و سایر خدمات خواهد بود که خود افزایش تقاضا برای انرژی، زمین و آب را به همراه خواهد داشت و به نوبه خود، زمینهساز انتشار بیشتر گازهای گلخانههای و گرمایش بیشتر زمین است. این مساله، تغییرات بیش از پیش اقلیمی را به همراه خواهد داشت که ریشه بسیاری از مسائل اساسی بشر کنونی از جمله بحران آب، غذا، انرژی و غیره است.
مدیر گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران افزود: مرور شاخص فالکن مارک (سرانه آب تجدیدپذیر در هر جامعه) در ایران و پیشبینی روند آن حاکی از گسترش و تشدید تنش و بحران آبی در سالهای آتی است. شاخص فالکن مارک بر اساس پیشبینیهای این مطالعه طی ۵۰ سال آینده به کمتر از ۵۰۰ واحد خواهد رسید. در حالی که مقدار ۱۷۰۰ در این شاخص به مفهوم کمبود آب است. از این رو باید از هم اکنون چارهای اساسی در این خصوص اندیشیده شود.
این پژوهشگر حوزه مدیریت کشاورزی درباره نتایج بهرهگیری از نگاه سیستمی در بررسی بحران آب در ایران، گفت: هر گونه بحرانی حاصل نوعی عدم تعادل بین دو سوی عرضه و تقاضا است و بحران آب نیز از این قاعده مستثنی نیست. کشاورزی یکی از عوامل اصلی سمت تقاضا است و بیگمان بهرهوری پایین مصرف آب در این بخش وجود دارد، اما به غلط ادعا میشود که بخش کشاورزی مصرفکننده بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور است، در حالی که مطالعات دقیق این سهم را در حدود ۷۰ درصد نشان میدهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: پژوهش اخیر حاکی از آن است که ریشه اصلی بحران کمآبی ایران در عرضه آب است، چرا که بیش از ۷۴ درصد از حجم نزولات جوی در ایران در سالهای گذشته به صورت تبخیر و تعرق از دسترس خارج میشده است. از سویی هر درجه افزایش در میانگین دما، موجب افزایش ۵ تا ۷ درصدی در حجم تبخیر و تعرق خواهد شد و با توجه به افزایش ۱.۵ درجهای میانگین دمای کشور طی ۳۰ سال گذشته و پیشبینی افزایش ۲.۵ درجهای طی ۳۰ سال آینده که خود عمدتاً ناشی از انتشار گازهای گلخانهای از سوی صنعت و جامعه شهری است، حجم قابل توجهی از آب در دسترس کشور در سالهای آینده عملاً غیرقابل دسترس خواهد بود. این میزان به مراتب بالاتر از سهم مصرفی بخش کشاورزی است.
دکتر براتی در پایان افزود: این پژوهش گویای این نکته است که در سیاستگذاری و برنامهریزی درباره آب، باید مسائل عرضه آب و همچنین لزوم مبارزه با پدیده انتشار گازهای گلخانههای و گرمایش زمین را در نظر داشت. رفع این بحران مستلزم نگاهی دو سویه به هر دو سمت تقاضا (از طریق افزایش بهرهوری مصرف آّب) و بویژه عرضه (کاهش حجم تبخیر و تعرق از طریق مقابله با پدیده گرمایش زمین) است.»
به نقل از دانشگاه تهران، دستاوردهای این پژوهش که با همکاری پژوهشگرانی از کوئینزلند استرالیا و دانشگاه جیرفت انجام شده است، به صورت مقالهای در شماره اخیر نشریه معتبر Science of the Total Environment با ضریب تأثیر ۹.۸ به چاپ رسیده است.
نظر شما