در حال حاضر وضعیت تأمین مالی بنگاههای تولیدی از طریق بازار سرمایه و بانکها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این زمینه استفاده از ظرفیت بازار سرمایه به نوعی مغفول مانده است، در صورتی که باید از این پتانسیل بیشترین بهرهبرداری ممکن صورت گیرد. بر اساس آمارهای رسمی بهرغم اینکه تأمین مالی از بورس چهار برابر شده، اما در واقع سهم سهدرصدی آن به ۱۲ درصد رسیده است. در حالی که هنوز نزدیک به ۸۸ درصد نیازهای مالی و تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی و اقتصادی را بانکها تأمین میکنند. بنابراین این کار نیاز به یک برنامهریزی عملی و مناسب دارد تا بتوان از ظرفیت بازار سرمایه بهنحواحسن بهرهبردای لازم را کرد.
چرا تا این حد تکیه بر بانکها برای تأمین مالی اقتصاد وجود دارد؟
روش سنتی و مرسوم بسیاری از بنگاهها و کارخانجات برای تأمین نقدینگی از گذشته تاکنون بانک و مؤسسات مالی بوده، در حالی که خیلی وقت است در دنیا مدل تأمین مالی عوض شده است. شاید اکنون بنگاههای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف از طریق نظام بانکی پشتیبانی شوند، اما بنگاههای بزرگ با توجه به نیاز فراوانی که به نقدینگی و سرمایه در گردش دارند، از طریق بازار سرمایه مبادرت به این کار میکنند. از طرف دیگر با توجه به اینکه بانکها همواره باید حافظ منافع سهامداران خود باشند، در اکثر مواقع آن هم با توجه به اوضاع اقتصادی کشور، طی این سالها کمتر اقدام به تأمین مالی بخش تولید کشور کردهاند. بنابراین در این رابطه باید به سمتی حرکت کرد که به بازار سرمایه توجه بیشتری برای تأمین مالی شود.
بازار سرمایه از چه ظرفیتهایی برای تأمین مالی بخش تولید و صنعت کشور برخوردار است؟
امروزه در تمامی کشورهای دنیا بازار سرمایه با توجه به مزایایی که دارد، گزینه اول تأمین مالی است. برای بررسی ظرفیتهای بازار سرمایه در وهله اول باید به مفهوم تأمین مالی در این زمینه بپردازیم. بر این اساس به فرایندی که به دنبال ایجاد، جمعآوری و افزایش منابع مالی یا سرمایهای برای هر نوع مخارج است، تأمین مالی گفته میشود. هدف از تأمین مالی، سرمایهگذاری بلندمدت، تحقق سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی یک بنگاه تولیدی است. طبیعتاً ویژگیهایی که به عنوان هدف تأمین مالی ذکر شد، همگی ظرفیتهایی هستند که بازار سرمایه از آن برخوردار است. با توجه به این موضوع، بازار سرمایه بهترین گزینه برای تأمین مالی بخش تولید کشور قلمداد میشود.
تأمین مالی بازار سرمایه با چه روشهایی انجام میشود؟
مهمترین روش تأمین مالی از طریق بازار سرمایه، افزایش سرمایه شرکتهاست. این روش معمولاً برای بنگاههای تولیدی هزینه مالی مستقیم به همراه ندارد، بنابراین افرادی که با سرمایهگذاری از این طریق در تأمین مالی پروژهها و بخصوص افزایش سرمایه شرکتها مشارکت میکنند، سود ثابتی دریافت نمیکنند و فقط میتوانند از محل سود تقسیمی شرکت یا منافع ناشی از اجرای پروژه پس از راهاندازی و اتمام ساخت، بهره ببرند. همچنین در این روش تأمین مالی معمولاً بازپرداخت اصل سرمایه نیز توسط شرکت انجام نمیشود. بدین ترتیب تأمین مالی از این طریق برای شرکت بسیار جذاب است. از طرفی شرکتها برای توسعه فعالیتهای خود و حفظ قدرت رقابت و یا افزایش آن، اقدام به افزایش سرمایه میکنند. در برخی مواقع این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت میگیرد. این تأمین منابع مالی جدید میتواند به شکلهای مختلفی صورت گیرد.
افزایش سرمایه شرکتها در بورس به چند طریق انجام میشود؟
انواع افزایش سرمایه شامل از محل سود انباشته، از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران، از محل تجدید ارزیابی داراییها و به روش صرف سهام است. همچنین تفاوت اصلی بین انواع روشهای افزایش سرمایه، در محل تأمین این منابع جدید است.
لطفاً درباره هرکدام از این روشها توضیح دهید؟
اگر بخواهیم هرکدام از این روشها را توضیح مختصری دهیم، باید گفت افزایش سرمایه از محل سود انباشته به طور خلاصه استفاده از سود سرمایهای شرکت در طی چند سال است که در حقوق صاحبان سهم موجود بوده که شرکتها از آن به عنوان افزایش سرمایه استفاده میکنند. در مواقعی که بنگاه تولیدی سود انباشته مناسبی ندارد و یا میخواهد منابع مالی جدیدی به شرکت وارد کند، از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه میکند. در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها، شرکت داراییهای ثابت مشهود خود نظیر زمین، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات، سرمایهگذاریها و.. را مورد ارزیابی مجدد قرار میدهد. با این کار ارزش داراییهای شرکت در ترازنامه بهروز میشود. در نهایت در روش صرف سهام، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیرهنویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن، به سهامداران قبلی سهام جدید میدهد.
آیا روش فراگیر دیگری برای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد؟
بله، گاهی اوقات بنگاههای اقتصادی تمایل دارند بهجای بهکارگیری منابع مالکان یا شرکای جدید از طریق استقراض، نیازهای مالی خود را مرتفع کنند. در صورتی که بنگاه اقتصادی از اعتبار و اندازه مناسبی برخوردار باشد، بهجای بهرهمندی از واسطههای مالی نظیر بانک یا مؤسسات اعتباری، میتواند با انتشار اوراق بدهی بهطور مستقیم از بازار سرمایه، منابع مالی مورد نیاز خود را تجهیز کند. در حال حاضر انواع اوراق بدهی قابل انتشار در بازار سرمایه شامل اوراق مشارکت، اوراق گواهی سپرده عام یا خاص، اوراق اجاره، اوراق مرابحه و اوراق سلف موازی استاندارد میشوند.
این نوع روش تأمین مالی چه زمانی انجام میشود؟
تأمین مالی از طریق بدهی زمانی اتفاق میافتد که یک بنگاه تولیدی محصولاتی با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه یا سایر ابزار مبتنی بر بدهی را برای به دست آوردن سرمایه مورد نیاز به منظور رشد و گسترش عملیات خود به سرمایهگذاران بفروشد. هنگامی که یک کارخانه اوراق قرضه صادر میکند، سرمایهگذارانی که اوراق قرضه را خریداری میکنند، وامدهندگانی هستند که در قالب شخصی یا نهادی شرکت را با بدهی تأمین مالی میکنند. مبلغ وام سرمایهگذاری شده که به عنوان اصل وام نامیده میشود، باید در یک تاریخ توافق شده در آینده پرداخت شود.
مزایای استفاده از بازار بدهی چیست؟
این روش دارای مزایایی نظیر دستیابی به نرخ سود واقعی، تنوع بخشی در منابع و روشهای تأمین مالی، کاهش ریسک سرمایهگذاری و بهکارگیری و استفاده از منافع مالی که به نوعی قفل شدهاند، است.
همواره یکی از اصلیترین اهداف تشکیل بازار سرمایه در کشور تأمین مالی بنگاههای تولیدی بوده است. هرچند طی چند سال گذشته برای تحقق این هدف گامهایی برداشته شده، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. در حال حاضر سهم بازار سرمایه در مقابل بازار پول در تأمین مالی کشور بسیار ناچیز است و میتوان گفت که هنوز اقتصاد ایران بانکمحور محسوب میشود. حال در چنین وضعیتی باید دید که برای افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی کارخانجات و بنگاههای تولیدی چه اقداماتی باید انجام داد؟ در همین رابطه علی قنبری، کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه تربیت مدرس به بیان نقطهنظرات خود پرداخته است که در ادامه میخوانید.
کد خبر: 62776
نظر شما