در ابتدای بحث به این موضوع بپردازیم که چرا نظام بانکی آنگونه که باید و شاید، نتوانسته در تأمین مالی بخش تولید و اعطای تسهیلات به تولیدکنندگان موفق عمل کند؟
مسعود دانشمند: ریشه اصلی این موضوع برمیگردد به اینکه سود بخش تولید در یک سال حداکثر ۱۰ درصد است و طبیعتاً در این وضعیت، بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی ترجیح میدهد منابع خود را در بخشی وارد کند که تضمین شده است. بر همین اساس، به سراغ شرکتهایی که کارهای بازرگانی انجام میدهند - و به نوعی دستی در واردات دارند- میروند. به دلیل سودآوری این شرکتها، بانک خیالش راحت است که میتواند با آنها کنار بیاید و اگر شرکت نتواند به تعهدات خود در قبال بانک عمل کند، بانک به راحتی شرکت را توقیف میکند. اما در مورد یک کارخانه چنین اجازهای به بانک به دلیل تبعات این کار - از جمله تعطیلی بنگاه تولیدی- داده نمیشود. بنابراین بانکها سعی میکنند تا جای ممکن، از دادن تسهیلات به بخش تولید خودداری کنند.
حمیدرضا صالحی: بانکها بهرغم اینکه همیشه در قراردادهایی که با تولیدکنندگان منعقد میکردند، برنده بودند. طی یک سال اخیر بهدلیل افزایش تورم و مشکلاتی که از جهت تأمین منابع نقدی با آن روبهرو بودند، رغبتی برای اعطای تسهیلات به بخش تولید ندارند که این موضوع مشکلات زیادی را برای این بخش به وجود آورده است.
چگونه بانکها در قراردادهایی که با بخش تولید منعقد میکنند، همیشه برنده هستند؟
حمیدرضا صالحی: در این رابطه طبیعتاً وقتی بانک قرارداد مشارکتی با کارخانه تولیدی منعقد میکند، باید در سود و زیان آن نیز شریک باشد، اما عملاً بانکها با توجه به بندهایی که در قراردادها با واحدهای تولیدی منعقد میکنند، همواره تنها در سود شریک میشوند. اگر تولیدکننده نتواند به هر دلیلی به تعهدات خود عمل کند، اصل و سود تسهیلات دریافتی را میگیرد. عملاً در چنین وضعیتی، بانکها برنده هستند. در صورتی که اگر یک کارخانه با زیان روبهرو میشود، با توجه به قرارداد مشارکتی، بانک هم باید این زیان را متقبل شود، اما هیچگاه چنین موضوعی رخ نمیدهد.
چرا در قراردادهای مشارکتی چنین مسائلی به تولیدکننده تحمیل میشود؟
مسعود دانشمند: در این زمینه دو مشکل اصلی وجود دارد؛ نخست آنکه اینگونه قراردادها بهدرستی اجرا نمیشوند. به طور مثال بانک برای تولید لوازم خانگی ۳۰ درصد مشارکت میکند. در نهایت پس از اتمام کار و به نتیجه رسیدن، از محل سود ۳۰ درصد به بانک تعلق میگیرد. در صورتی که در حال حاضر به این شیوه نبوده و بانک تسهیلات خود را پرداخت کرده و سود خود را حتی به قیمت ضرر تولیدکننده، دریافت میکند. در صورتی که چنین رویهای غلط است و نباید ادامه پیدا کند که حاصل کار به ضرر تولیدکننده تمام شود.
آیا وجود بانکهای تخصصی در زمینه اعطای تسهیلات به بخشهای مختلف تولید مثمرثمر است؟
مسعود دانشمند: بله، در این رابطه بانکهایی اعلام میکنند که چون در بخشهای مختلف تخصص نداریم، امکان ورود به این حوزهها برایمان مقدور نیست. فارغ از این موضوع، بانکها در همان ابتدا به متقاضی اعلام میکنند سود تسهیلات مقدار مشخصی است که باید پرداخت شود. این در حالی است که وجود بانکهای تخصصی در اقتصاد کشور یک نیاز مبرم است و بهجای تعداد زیاد بانکهای تجاری، جای خالی بانکهای تخصصی بسیار حس میشود.
آیا این امکان وجود دارد که نظام تأمین مالی ایران از بانکمحور بودن به سوی بازار سرمایهمحوری حرکت کند؟
حمیدرضا صالحی: بله، میتوان این موضوع را دنبال کرد. در این رابطه استفاده از ظرفیت بازار سرمایه نهتنها باعث کاهش فشار بر بانکها و هدایت منابع آنها به سمت شرکتهای کوچک و متوسط میشود، بلکه به مدیریت بهتر ریسک سرمایهگذاری و افزایش شفافیت در بنگاههای بزرگ هم کمک خواهد کرد. بر این اساس میتوان تأمین مالی بنگاههای بزرگ را از طریق بازار سرمایه انجام داد. در چنین شرایطی نقدینگی موجود در بازار سرمایه به سمت رونق تولید و رشد اقتصادی سوق داده شده و وضعیت بهتری از مصرف نقدینگی در کشور ایجاد و همچنین جلوی بسیاری از ریسکها گرفته میشود.
بازار سرمایه از طریق چه سازوکاری میتواند برای تأمین مالی بخش تولید اقدام کند؟
حمیدرضا صالحی: در این رابطه میتوان گفت بازار سرمایه بهواسطه اتکا به حجم وسیعی از منابع مالی خُرد از طریق توسعه مشارکت عموم مردم و با اتکا به ابزارهای نوین، توان تأمین مالی بالایی دارد که میتواند کمک شایانی به اجرای پروژههای عظیم در کشور داشته باشد. منابع سرگردان نیز به بازار سرمایه هدایت خواهند شد، مشروط بر آنکه معرفی ظرفیتهای این بازار به عموم افراد جامعه از سوی دولت دنبال شود. از سویی فعالان اقتصادی بخش خصوصی و تولیدکنندگان باید با ابزارهای نوین مالی آشنا شوند و از کارکرد آنها اطلاع یابند و در عمل از آن بهره بگیرند. من معتقدم برخی فعالان اقتصادی خیلی از تحولات ابزارهای مالی نوین را نمیشناسند و آنها را به کار
نمیگیرند.
نظام رتبهبندی و اعتبارسنجی مالی در رابطه با تأمین مالی بهتر و سهلتر بخش تولید چگونه میتواند نقش ایفا کند؟
حمیدرضا صالحی: اگر نهادهایی مانند شرکتهای رتبهبندی در کشور فعال باشند، هر واحد تولیدی بر اساس ظرفیت و رتبه مشخص خود میتواند از بازار سرمایه و بازار مالی استفاده کند. در اینجا قدرت لابیگری و رانت موضوعیت و اهمیت خود را از دست میدهد. این در حالی است که لابیگری برای اخذ تسهیلات بانکی یکی از مواردی است که میتواند تبعات خاص خود را داشته باشد، اما اگر یک نظام رتبهبندی اعتباری معتبر در کشور وجود داشته باشد، مشکلات این حوزه حل خواهد شد.
در حاضر بر اساس آمارهای موجود نزدیک به ۹۰ درصد تامین مالی بخش تولید و صنعت کشور توسط بانکها از طریق اعطای تسهیلات انجام میشود، اما در این راه همواره تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی از نحوه برخورد بانکها در فرایند دادن وام به واحدهای تولیدی و موانعی که بر سر راه آنها قرار میدهند، گله دارند. در همین رابطه مسعود دانشمند، دبیر کل اسبق خانه اقتصاد ایران و کارشناس اقتصادی و حمیدرضا صالحی، دبیرکل فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران در این زمینه به بیان نقظه نظرات خود پرداختهاند.
کد خبر: 62558
نظر شما