زمانی که نیروی کار جوان در کشور با افول مواجه شود، ورودی صندوقهای بازنشستگی برای تحتپوشش قراردادن افراد از طریق دریافت حقبیمه نیز کم میشود. این در حالی است که یکی از منابع عمده درآمدی صندوقها همین حقبیمههاست. وقتی درآمد کم شود، صندوقها نمیتوانند سرمایهگذاریهای مولد اقتصادی را برای تأمین مخارج متعددی که دارند، انجام دهند. از طرف دیگر با کاهش جمعیت جوان، قشر سالمند که مستمریبگیر هستند، فربهتر شده و همین موضوع مصارف صندوقهای بازنشستگی را افزایش میدهد. با افزایش سن امید به زندگی، طول مدت مستمری بیشتر و از سوی دیگر هزینههای بهداشتی و درمانی این افراد در موعد بازنشستگی با رشد سرسامآوری روبهرو میشود. بنابراین در چنین شرایطی افزایش تعداد ازدواج و تولد نوزادان در کشور برای صندوقهای بازنشستگی از اهمیت بسزایی برخوردار است و باید برای به ثمر نشستن طرح جوانی جمعیت تمامی امکانات موجود به کار گرفته شود.
تأثیر پیری جمعیت بر صندوقها
اگر بخواهیم به ابعاد منفی بستهشدن پنجره جمعیتی در قبال صندوقهای بازنشستگی اشاره کنیم، در وهله اول باید به موضوع افزایش هزینهها بپردازیم. در این رابطه با افزایش تعداد بازنشستگان، هزینههای صندوقهای بازنشستگی نیز رشد میکند. این امر بهدلیل پرداخت مزایای بازنشستگی به تعداد بیشتری از اعضا و هزینههای درمانی و بهداشتی آنهاست. در مرحله بعد با کاهش جمعیت فعال، درآمد صندوقهای بازنشستگی با افت روبهرو خواهد شد، زیرا با تغییر تراز سنی جمعیت بهسمت جمعیت پیرتر، تعداد نیروی کار جدیدی که در نهایت به سیستم بازنشستگی میپیوندد، کاهش مییابد؛ امری که در نهایت منجر به کاهش درآمد صندوقهای بازنشستگی خواهد شد.
در وهله سوم نیز با افزایش جمعیت سالمند، تعداد افراد بازنشسته در مقایسه با جمعیت کارکنان فعال افزایش مییابد. این موضوع باعث افزایش هزینههای صندوقهای بازنشستگی خواهد شد، زیرا تعداد ورودیهای مالی از کارکنان جدید کاهش و همزمان هزینههای پرداختی به بازنشستگان افزایش مییابد. دستآخر نیز افزایش جمعیت سالمند نیازمندیهای مالی بیشتری برای صندوقهای بازنشستگی ایجاد میکند. این صندوقها باید بتوانند مخارج بازنشستگی را پرداخت کنند و در عین حال برای تأمین نیازهای جدید بازنشستگان منابع کافی داشته باشند. بنابراین، تحمیل بار مالی بر صندوقهای بازنشستگی افزایش خواهد یافت.
جمعیت سالمند و اقتصاد کشور
کاهش جمعیت جوان برای اقتصاد کشور دارای تبعات بسیاری است. با افزایش جمعیت سالمند، دولتها نیز با چالشهای جدید روبهرو میشوند. زیرا نهاد دولت برای کمک به این قشر باید از طریق مالیاتها یا بدهیها منابع مالی را تأمین کند، که این مسئله ممکن است منجر به افزایش بدهی عمومی، کاهش سرمایهگذاریهای دولتی و یا افزایش مالیات شود. همچنین با افزایش جمعیت سالمند، تعداد افرادی که در اقتصاد ارزش افزوده خلق میکنند کاهش خواهد یافت. این موضوع میتواند به نزول درآمد مالیاتی و افزایش هزینههای دولت ختم شود. در چنین شرایطی با کاهش سرمایهگذاریهای اقتصادی نرخ رشد اقتصاد نیز منفی خواهد شد. این موضوع تمام شاخصهای کلان اقتصادی کشور را با متلاطم کرده، و نتیجه آن نیز عدم پیشرفت و توسعه در کشور خواهد بود.
وضعیت درآمدی صندوقها
وحید شقاقی شهری، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با «آتیهنو» با اشاره به اینکه مسئله صندوقهای بازنشستگی کاملاً با بحث نیروی کار و بحث سالخوردگی و پیری جمعیت مرتبط است، گفت: «عملاً هر چقدر ما به دوران بازنشستگی نیروی کار یا مستخدمین دهه ۵۰ نزدیکتر شویم، وضعیت ناپایداری منابع صندوقهای بازنشستگی تشدید خواهد شد، چون اولاً عمده نیروی کار اقتصاد امروز ایران متولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ هجری شمسی هستند، ثانیاً با پیری جمعیت، هزینههای سلامت و درمان نیز افزایش پیدا خواهد کرد. بهعبارتی با افزایش تعداد افراد سالمند، هزینههای صندوقها نیز رو به فزونی میرود که این مسئله پایداری منابع را برای صندوقهای بازنشستگی با چالش مواجه خواهد ساخت.» شقاقی با تأکید بر اینکه در ابتدای دهه آینده با توجه به جمعیت ۹۰ تا ۹۵ میلیونی ایران، بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون سالمند داریم که تأمین هزینههای این افراد چه در بحث بازنشستگی و چه سلامت، با مشکل روبهرو خواهد بود، افزود: «کاهش نرخ باروری در خانوادهها بهعنوان طرح سازمانهای بینالمللی از سال ۱۹۷۰ در دستورکار بوده است.» او ادامه داد: «متأسفانه در حال حاضر نرخ باروری در کشور به زیر ۱.۷ درصد تنزل یافته و افزایش نرخ طلاق و گسترش خانوادههای غیرهستهای نظیر خانواده تکوالدی و نیز افزایش تکفرزندی در خانوادهها، کشور را با چالش روبهرو کرده است.»
پیری جمعیت و رشد اقتصادی
سالمندی جمعیت و رشد اقتصادی رابطهای معکوس دارند. به بیان دیگر در بلندمدت پیری جامعه به کاهش رشد اقتصادی منجر میشود. از سوی دیگر با توجه به اینکه گروههای سنی مختلف الگوهای مصرف متفاوتی دارند، بهدلیل اینکه الگوی مصرف جمعیت جوان متوجه بخش صنعت و الگوی مصرف جمعیت سالمند به بخش خدمات همانند بهداشت تحمیل میشود، این مسئله میتواند با تغییر در ساختار تقاضا منجر به جابهجایی نیروی کار از بخشهای مولد اقتصادی شود. علاوه بر کاهش نرخ رشد اقتصادی - با توجه به کاهش نیروی فعال کار در کشور- این موضوع با افت درآمد ناخالص داخلی، درآمد سرانه ایرانیان را نیز کم میکند. بنابراین کندشدن رشد جمعیت در کشور در چند دهه اخیر در بلندمدت نیز اثرات زیادی بر روی شاخصهای اقتصاد کلان میگذارد. این موضوع تبعات قابلتوجهی دارد، بنابراین لازم است طرحها و برنامههایی که در راستای افزایش جمعیت کشور است، با قدرت بیشتری پیگیری شود، زیرا اجرای این طرحها بلندمدت بوده و نمیتوان انتظار بازدهی کوتاهمدت از آنها داشت.
بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی بر این باورند که کاهش جمعیت نیروی کار فعال کشور تبعات جبرانناپذیر اقتصادی بهدنبال خواهد داشت. اثرات این امر بلندمدت است و در دهههای آینده هویدا خواهد شد. یکی از این صدمات، اثر بسیار نامطلوب کاهش جمعیت جوان و افزایش جمعیت سالمند بر روی صندوقهای بازنشستگی است؛ در این گزارش تلاش کردیم تا به ابعاد مختلف این موضوع بپردازیم.
کد خبر: 61220
نظر شما