تورم چگونه مهار خواهد شد؟

تورم امروزه یکی از معضلات بزرگ اقتصادی در بسیاری از کشورها قلمداد می‌شود. این روزها با یک تورم جهانی روبه‌رو هستیم. بسیاری از کشورهایی که برای سالیان متمادی تورم تک‌نرخی را تجربه کرده‌اند، امروز این شاخص کلان اقتصادی آن‌ها، دو رقمی شده است. از طرف دیگر ما نیز در کشورمان طی نیم قرن اخیر با یک تورم مزمن ساختاری روبه‌رو بوده‌ایم که در این سال‌ها، بر شدت آن افزوده شده است. نام‌گذاری سال جاری از سوی رهبر معظم انقلاب به نام «مهار تورم، رشد تولید»، نشان‌دهنده آن است که کنترل تورم از اهمیت بسزایی برخوردار است و دولت نیز در این‌باره باید تمام برنامه‌ریزی‌ها را برای مهار تورم انجام دهد. کامران ندری، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به اینکه تورم انتظاری در ایران طی این سال‌ها با افزایش بسیار زیادی روبه‌رو بوده است، گفت: «تورم انتظاری در ایران با حل برخی موارد و روان‌شدن ارتباطات بانکی، می‌تواند تا نصف کاهش پیدا کرده و به حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد برسد. این رقم، عدد تاریخی تورم در کشور و کاهش آن نیازمند اصلاحات ساختاری در بودجه‌ریزی، اصلاحات بانکی و مالی و... است. تورم موضوع بسیار مهمی است که بسیاری از دولت‌ها برای دوری گزیدن از آن برنامه‌های سفت و سخت انقباضی را پیاده‌سازی می‌کنند. از افزایش نرخ بهره بانکی تا کمک مالی به افراد آسیب‌پذیر راهکارهایی است که برای مهار تورم در کشورهای مختلف اجرا می‌شود.» گفت‌وگوی ما با این اقتصاددان را در ادامه می‌خوانید.

این روزها اقتصاد کشور با تورم بالایی روبه‌رو شده است. اصولاً در بحث کنترل تورم با چه چیزی مواجه خواهیم شد؟
برای کنترل تورم چند مسئله جدی وجود دارد. یکی از مهم‌ترین مباحث در مورد کاهش یا افزایش تورم، بحث انتظارات تورمی است. انتظارات تورمی با یک خبر خوب فروکش و با خبرهای بد و ناامیدکننده افزایش پیدا می‌کند. عملکرد مسئولان هم در شکل‌گیری انتظارات تورمی تأثیرگذار است و اخباری که به مردم نوید بهبود وضعیت اقتصادی را بدهد می‌تواند در کاهش تورم مؤثر باشد. برداشته شدن تحریم‌ها، بهبود روابط تجاری ایران با سایر کشورها و همچنین گشایش مشکلات بانکی می‌تواند خیلی سریع روی تورم تأثیر مثبت بگذارد. در این شرایط بدون اینکه هزینه‌های خاصی به اقتصاد تحمیل شود، می‌توان تورم را در حد قابل‌توجهی مهار کرد.

رفع تحریم‌ها و برقراری ارتباط تجاری با کشورهای همسایه تا چه اندازه می‌تواند باعث کاهش تورم شود؟
ارتباط با سایر کشورها به‌صورت متوازن می‌تواند تورم نقطه به نقطه بیش از ۶۰ درصدی را به نقطه تاریخی خود یعنی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد بازگرداند. در این شرایط می‌توان امیدوار بود که تورم تا نصف کاهش پیدا کند. البته عکس این اتفاق هم ممکن است رخ دهد و شرایط به شکلی پیش برود که تورم بیشتر شود. اگر به هر دلیلی انتظارات تورمی تشدید شود، دوباره شاهد رشد تورم خواهیم بود.

چرا تورم به‌راحتی شکل می‌گیرد اما برای از بین بردن آن چالش‌های بسیاری وجود دارد و نیازمند زمان طولانی خواهیم بود؟
وقتی ابتدا تورم شکل می‌گیرد، اثر آن موقتی نیست. تورم به وجود آمده باقی می‌ماند. با افزایش قیمت‌ها و فشار به نیروی کار، اثر آن به کارفرما هم می‌رسد تا حقوق را افزایش دهد. به‌حق هم این اتفاق رخ می‌دهد. کارگر نیازمند است و دستمزدش باید افزایش پیدا کند. ضمن اینکه در این شرایط قیمت مواد اولیه هم رشد کرده و دولت نیاز به بالابردن قیمت خدمات خود دارد. بنابراین جامعه و اقتصاد کشور درگیر یک پدیده منفی اقتصادی به نام مارپیچ تورمی شده که همه بخش‌ها را درگیر می‌کند. در نتیجه این تورم میل به ماندگاری دارد و به‌راحتی از بین نخواهد رفت. حال اینکه بخش انتظارات تورمی چگونه باید مدیریت و کنترل شود، یک بحث فنی است و باید از مسئولان امر که در این خصوص فعال هستند، پرسیده شود.

بعد از این انتظارات تورمی قطعاً با تورم اصلی روبه‌رو خواهیم شد. این مرحله با چه سختی‌هایی همراه خواهد بود؟
بعد از انتظارات تورمی به تورم تاریخی بین ۲۵ تا ۳۰ درصد خواهیم رسید که کاهش دادن آن بسیار اقدام سختی است. ما طی چند دهه گذشته مسائل و مشکلاتی داشته‌ایم و این مسائل از طریق خلق پول حل شده است. به عبارت دیگر بخش عمده‌ای از هزینه‌هایی که وجود داشته با خلق پول جبران شده است. یعنی به‌طور غیرمستقیم از منابع بانکی برای پاسخگویی به هزینه‌ها استفاده کرده‌اند یا به‌طور مستقیم از منابع بانک مرکزی برای رفع تعهدات خود بهره برده‌اند.

دلیل برداشت از بانک‌ها و خلق نقدینگی چیست؟
کسری بودجه فراتر از درآمد مالیاتی دولت‌ها در چند دهه گذشته، وابستگی اقتصاد ما به خلق نقدینگی را به دنبال داشته است. به‌طور میانگین رشد نقدینگی در اقتصاد ما سالانه ۲۵ درصد بوده و این افزایش نقدینگی در برخی سال‌ها به بالای ۳۰ درصد و در برخی سال‌ها به کمتر از ۲۵ درصد رسیده است. در واقع نقدینگی همواره رشد قابل‌توجهی داشته است. روند مذکور در همه سال‌های گذشته تکرار شده و اکنون کاهش دادن و از بین بردن آن بسیار سخت خواهد بود. این رشد نقدینگی چون هیچ تناسبی با رشد اقتصادی کشور ندارد، قطعاً یکی از عوامل ایجادکننده تورم است و نمی‌توان به سادگی آن را حل کرد.

برای حل این نقدینگی افسارگسیخته چه راه‌هایی وجود دارد؟
برای حل این معضل اقتصادی باید اصلاحات ساختاری عدیده‌ای را در نظام بودجه‌ریزی دولت به وجود آورد. ضمن اینکه باید در ساختار مدیریتی بانک‌ها هم تغییرات و اصلاحات بزرگی ایجاد کرد. این‌ چالش‌های جدی از چند دهه گذشته شکل گرفته‌اند و هرچه پیش رفته‌ایم بر عمق و شدت مشکلات ناشی از خلق پول در دولت‌های گذشته افزوده شده است. متأسفانه هیچ‌کدام از دولت‌های گذشته نه‌تنها از میزان جبران کسری بودجه با خلق پول کم نکرده‌اند، بلکه باعث افزایش این وابستگی اقتصادی به خلق پول و نقدینگی شده‌اند. بنابراین ما به سختی می‌توانیم متوسط رشد نقدینگی را به کمتر از ۱۰درصد برسانیم. از سویی کنترل میزان تورم فعلاً تا حدی به مدیریت انتظارات برمی‌گردد.

اگر برنامه‌ دقیقی وجود داشته باشد، چقدر زمان می‌برد تا تورم کاهش پیدا کند؟ در شرایط عادی اگر تولید و صادرات افزایش پیدا کند، آیا به سمت کاهش تورم گام خواهیم برداشت؟ به بیان ساده‌تر آیا افزایش تولید و صادرات در کاهش تورم مؤثر است؟
تا زمانی که مشکلات ساختاری حل نشود، تورم مهار نمی‌شود. چرا کشورهای دیگر به تورم بسیار حساس هستند؟ تورمی که در کشورهای دیگر پیش آمد، از ۱۰درصد بیشتر نشد و تنها در چند کشور به ۱۲درصد رسید. اما این کشورها حتی رکود را پذیرفته‌اند تا تورمی را که به ۷ یا ۸ درصد رسیده، به کمتر از پنج درصد برسانند. البته این کار برای آن‌ها هزینه‌ هم دارد و رشد اقتصادی این کشورها در سال جاری به‌دلیل سیاست انقباضی اعمال شده برای مهار تورم، کاهش پیدا می‌کند. اما چرا این کار را انجام می‌دهند؟ چون می‌دانند که مهم‌ترین عامل بازدارنده رشد اقتصادی در بلندمدت تورم است. اگر بخواهید در بلندمدت رشد اقتصادی قابل‌قبولی داشته باشید و اعتماد سرمایه‌گذاران برگردد و شروع به سرمایه‌گذاری کنند، شرط لازم و نه کافی این است که تورم کنترل و مهار شود. مدیریت انتظارات هم تا حدی تورم را کاهش می‌دهد، اما بعد از آن باید اصلاح ساختاری انجام شود که هزینه دارد.

برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که یکی از ریشه‌های اصلی تورم در ایران، سرکوب نرخ سود است؛ دیدگاه شما دراین‌باره چیست؟
در اقتصاد ایران که برای سال‌های متمادی درگیر تورم بوده، نرخ سود همواره از سوی دولت‌های گذشته مورد سرکوب قرار گرفته است. در چنین وضعیتی سرمایه‌های مختلف برای حفظ ارزش خود به بازارهای سرمایه‌ای مختلف سرازیر می‌شوند. این موضوع بازارهای مختلف را با تلاطم مواجه و تورم به‌طرز سرسام‌آوری افزایش پیدا می‌کند. متأسفانه تمام راهکارهایی که برای کنترل تورم در اختیار دولت قرار دارد، کارایی ندارد و تنها ابزار در این زمینه نرخ سود است. اما چون دولت‌ها به دلایل مختلف خواهان کنترل و ثابت نگه‌داشتن نرخ بهره هستند، عملاً این ابزار سیاست‌گذاری در کشور آن‌طور که باید و شاید عمل نمی‌کند. زمانی که دولت و بانک مرکزی نرخ بهره را اندکی افزایش می‌دهند، عده‌ای استدلال‌شان این است که افزایش نرخ سود بانکی باعث ایجاد رکود می‌شود. اولاً افزایش نرخ سود به آن معنا نیست که دولت بخواهد یک‌دفعه نرخ بهره را ۲۵ درصد افزایش دهد، تا به‌صورت جدی ترمز رشد تورم کشیده شود. ثانیاً در شرایطی که تورم در کشور بیشتر از هر زمان دیگری است، تنها راهکار مقابله با آن همین افزایش نرخ بهره است. بنابراین اگر قرار باشد از بین کنترل تورم و تشدید رکود و یا ایجاد رونق و افزایش تولید از طریق چاپ پول یکی را انتخاب کرد، قدر مسلم کنترل تورم اولویت دارد، زیرا در شرایطی که روزبه‌روز سرعت رشد تورم بیشتر می‌شود، اگر رونقی نیز ایجاد شود از طریق افزایش نقدینگی است، که این موضوع در نهایت باز هم به افزایش تورم ختم خواهد شد.

راهکار شما در این‌باره چیست؟
اگر بخواهیم بخاطر ایجاد رونق نرخ بهره را پایین نگه داریم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که این رونق پایدار باشد؛ زیرا از یک طرف با پایین بودن نرخ سود بانکی، نقدینگی سرگردان جامعه به بازارهای مختلف رفته و باعث ایجاد تلاطم می‌شود و این موضوع تورم را بیشتر خواهد کرد. از سوی دیگر طبیعتاً با افزایش تورم، هزینه تولید کالا و خدمات در کشور بیشتر می‌شود و این موضوع در میان‌مدت و بلندمدت واحدهای تولیدی را تضعیف و رکود موجود اقتصادی را تشدید می‌کند. بنابراین در عمل این استدلال نمی‌تواند با موفقیت همراه باشد. تنها راهی که بتوان با آن تولید کشور را سر و سامان داد، کنترل تورم است. در غیر این صورت همان‌طور که تاکنون این اتفاق رخ داده، تمامی راهکارها به شکست می‌انجامد. از سوی دیگر تنها ابزاری که امروز برای مهار تورم در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار دارد، نرخ بهره است. با توجه به دلایلی که به آن‌ها اشاره شد، دولت‌های گذشته هیچ میل و رغبتی برای افزایش نرخ بهره در جهت کنترل نرخ تورم نشان نداده‌اند.

این افزایش نرخ سودی که اخیراً به‌صورت خزنده اعمال شده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این افزایش‌های جزئی بخاطر شرایط عمومی اقتصاد کشور و بالا بودن تورم است که نتیجه آن خروج سپرده‌ از بانک‌هاست. برای جلوگیری از این وضعیت این رشدهای اندک در نرخ سود ایجاد می‌شود. از سویی زمانی که خروج سپرده‌ها از بانک‌ها شتاب می‌گیرد، تقاضای بانک‌ها برای استفاده از ذخایر قانونی بانک مرکزی افزایش پیدا می‌کند، بنابراین شاهد افزایش جزئی در نرخ بهره هستیم، اما این سیاست تاکنون جواب نداده است. نتیجه این موضوع افزایش نرخ بهره منفی در اقتصاد ایران است. در حال حاضر با توجه به تورم بالا، نرخ بهره ۲۰ تا ۲۳درصدی عملاً کارکردی ندارد و باعث می‌شود یک مسابقه شکل بگیرد تا افراد دارایی خود را به هر چیزی جز ریال تبدیل کنند. برای همین این روزها باز هم شاهد افزایش قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای از جمله دلار، سکه، طلا، مسکن و خودرو هستیم. حباب منفی نرخ بهره روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند. کسانی که بتوانند از تسهیلات بانکی استفاده کنند، به‌نوعی برنده این وضعیت هستند چراکه با تبدیل این منابع به یک دارایی، از سرمایه خود در برابر تورم حفاظت خواهند کرد. اما تولیدکنندگان در این شرایط نمی‌توانند منتفع شوند، زیرا فرایند اخذ وام برای بخش تولید بسیار سخت بوده و زمان زیادی لازم است تا این پول به دست تولیدکننده برسد. از سوی دیگر با افزایش تورم هزینه‌های تولید نیز با رشد زیادی روبه‌رو می‌شود و طبعاً بخش تولید در این شرایط از توان کمتری برای فعالیت برخوردار خواهد بود.

کد خبر: 60197

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 7 =